پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶
افق های پیش روی جبهه انقلاب(1)

گفتمان سازی فراتر از شعار

انتخابات اردیبهشت ماه سال 1396 هرچند با شکست ظاهری جبهه انقلاب اسلامی به پایان رسید، اما ظرفیت های عظیمی را در این جریان ایجاد و همگرا ساخت که می تواند نوید بخش آینده ای روشن و موفق برای بدنه مردمی پایبند به ارزش های امام راحل و مقام معظم رهبری باشد؛ به شرط آنکه اصلاحاتی ساختاری، محتوایی و عملکردی در این جریان اصیل و توانمند به وجود آید و کاستی های موجود را برطرف سازد.

در مجموعه یادداشت هایی تحت عنوان «افق های پیش روی جبهه انقلاب» ضمن نگاهی به شرایط آینده جبهه انقلاب اسلامی، ملزومات حرکت رو به پیشرفت این جریان را مرور می کنیم.

مسئله اول؛ گفتمان

نهضت اسلامی مردم ایران از بدو شکل گیری در سال 1342 همواره شعارهای کلیدی و روشنی را به عنوان خط مشی و راهبرد خود مطرح ساخته و توانسته جریان عظیمی از مردم ایران اسلامی و به تبع آن جهان اسلام را با خود همراه سازد. شعارهایی که سال 57 در سه عبارت محوری «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» خلاصه شد و نهضت مردم مسلمان ایران را به رهبری خمینی(ره) کبیر به ثمر نشاند.

امروز اما جبهه انقلاب پس از گذشت 4 دهه از عمر انقلاب اسلامی با مسائلی جدید رو به روست و موظف است این مسائل را با آرمان های اصیل انقلاب اسلامی تطبیق داده و در قالب گفتمانی متقن، اجرایی و قابل فهم برای عامه مردم عرضه کند.

مسائلی هم چون اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی، فرهنگ انقلابی، حمایت از مستضعفین، عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی و ... تا کنون در قالب شعارهایی از سوی عناصر جریان انقلاب در گوشه و کنار مطرح شده، اما همه آن ها نیاز به تفسیر دقیق، سند سازی و تبیین عمومی دارد و تنها در این صورت می تواند به مولفه هایی قابل فهم و پذیرش برای عامه مردم تبدیل شود.

از سوی دیگر نسبت جبهه انقلاب با مسائلی هم چون هنر، آزادی، ابزارهای نوین رسانه ای، حقوق بشر و ... باید به گونه ای دقیق تبیین و تفسیر شود تا نه تنها هواداران این جریان به منظومه منسجمی از گفتمان قابل دفاع دست یابند که طیف خاکستری جامعه نیز باور کنند با جریانی دارای برنامه و نظر در حوزه های مختلف مواجه هستند.

آنچه تا کنون در حوزه گفتمان سازی از جبهه انقلاب شاهد بوده ایم، بیشتر معطوف به طرح شعارها و بیان نکاتی پراکنده بوده، در صورتی که نیاز امروز تعریف دقیق نظرات کلان و انسجام بخشی به آن هاست.

ظرفیت های انسانی ارزشمند در جریان انقلابی حضور دارند که در صورت تقسیم وظایف و ساختار سازی مناسب می توانند این مسیر را پیگیری کنند و به نتیجه برسانند.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 10:2 | | لينک به اين مطلب
پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۰
وقتي «نمازخانه» بي اهميت ترين مکان کوهستان پارک مي شود!
 
وقتي «نمازخانه» بي اهميت ترين مکان کوهستان پارک مي شود!
 

 وارد شدنم از در بلافاصله همزمان مي شود با استنشاق بويي بسيار نامطبوع که مثل هاله اي از تعفن به صورتم مي خورد و تمام وجودم را مي آزارد. ناخودآگاه به سمت پنجره مي روم تا شايد با گشودن آن ها بتوانم کمي اين فضاي نامطبوع را عوض کنم اما اين کارم سودي ندارد! چون تمام پنجره ها باز است و اين وضعيت غيرقابل تحمل با وجود جابه جايي گسترده هوا توسط اين گذرگاه ها به وجود آمده است. گويا چاره اي جز اقامه نماز در همين شرايط ندارم. به سمت جا مهري مي روم تا مهري بردارم و به نماز بايستم اما اين جا جز چند مهر سياه شده ناشي از استفاده زياد چيز ديگري عايدم نمي شود. گويا باز هم چاره اي نيست، بايد همين مهر سياه را بردارم و روي موکت پهن شده در کف اين اتاق کوچک يا به اصطلاح نمازخانه بگذارم و به اقامه فريضه اي بپردازم که رسول خدا(ص) فرمود: ستون دين است.البته توجه داشته باشيد اين جا يک نمازخانه در روستايي دورافتاده، استراحتگاهي بين راهي و يا حتي منطقه اي کم برخوردار در حاشيه شهر نيست. اين جا محلي براي اقامه نماز در يکي از مهم ترين مجموعه هاي تفريحي شرق کشور است که روزانه هزاران زائر و مجاور علي بن موسي الرضا(ع) به آن مراجعه مي کنند. اين جا نمازخانه «کوهستان پارک شادي» مشهد است. با خود مي گويم: شايد اگر نمازخانه هم مثل همه وسايل شهربازي هزينه استفاده داشت وضعيت اش بهتر از اين بود يا شايد هم اگر توجه مسئولان مجموعه به نمازخانه هم به همان اندازه وسايل بازي پارک بود، شرايط بهتري را شاهد بوديم. راستي يادتان هست چقدر در دين ما براي نظافت و پاکي به ويژه در مساجد و نمازخانه ها تاکيد شده است؟!

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 18:36 | | لينک به اين مطلب
دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۰
وقتی شماره تلفن همراه نشان گر " شخصیت " و " سواد" انسان ها می شود!

 

وقتی شماره تلفن همراه نشان گر " شخصیت " و " سواد" انسان ها می شود!

1-   حدود یک یا دو سال قبل بود که همراه با یکی از دوستانم برای خرید گوشی تلفن همراه به فروشگاه های خیابان احمد آباد مشهد مراجعه کردیم.در این خیابان به اصطلاح بالا شهری تعداد زیادی فروشگاه و بازارچه فروش تلفن همراه و لوازم جانبی وجود دارد و به نوعی این منطقه را به "بورس موبایل بازها"تبدیل کرده است.درحین بررسی گوشی های مختلف در فروشگاه های گوناگون تخته سفید(همون وایت بورد خودمون)که در یکی از مغازه ها نصب شده بود ،  نظرم را جلب کرد.البته پر واضح است که منظورم نوشته روی تخته است نه خودش!متن دقیق نوشته یادم نیست ولی به خاطرم هست که یک شماره تلفن همراه را برای فروش به حراج گذاشته بود.شماره هم این بود: 09155000000

به فروشنده گفتم:آقا قیمت این خط چنده؟

گفت: 8 !

بعد با لحنی کمی متاملانه گفتم:"یعنی 800 هزار تومان" ، که ناگهان فروشنده با حالتی که می شد بی توجهی را به طور کامل در آن مشاهده کرد گفت: " نخیرم ،یعنی 8 میلیون تومان! "

2-   چند روز قبل یکی از همکاران خیلی خوبم از من خواست که شماره یک استاد دانشگاه در زمینه ... را برای مصاحبه به او بدهم.من هم با توجه به این که موضوع مورد نظر تا حدی مربوط به رشته درسی و کارهای سابقم بود به دفترچه تلفنم نگاهی انداختم و در این بین شماره چند استاد دانشگاه و پژوهشگر شناخته شده در زمینه مورد نظر را به همکارم دادم.

در این بین شماره یکی از این استادان که اتفاقا پژوهشگر خیلی خوبی هم هست با این اعداد شروع می شد:"0935"

وقتی این شماره را خواندم همکارم گفت :" اَ اَ اَ ، خطش ایرانسله!"

گفتم: " مگه اشکالی داره"

گفت:"آخه معمولا خط ایرانسل مال آدمای "بی سواده""

خیلی تعجب کردم.مخصوصا به این خاطر که فکر نمی کردم این همکارم چنین حرفی بزند.

گفتم : "یعنی هر کسی که خط تلفن همراهش ایرانسله بی سواده!"

3-   با توجه به این که دوست ندارم حرف های کلیشه ای و "اظهر من الشمس" بزنم فقط این سوال را می پرسم که به نظر شما آن کسی که خط "8" تومانی را خریده چقدر سواد دارد ؟!

 

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 20:20 | | لينک به اين مطلب
جمعه ۱۸ تیر ۱۳۸۹
خلق نبوی و تاملی پیرامون امروز

خلق نبوی و تاملی پیرامون امروز

فردا روز مبعث است.روز مرسل شدن آخرین نبی و روز آغازی برای اتمام هدایت بشر.روز برگزیده شدن پیامبری که فرمود:<<انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق>>

امروز حدود ۱۴۴۰ سال از زمان برافراشته شدن ندای ((اقرا))در دل حرا می گذرد.اکنون بیش از یک میلیارد نفر در این دنیا دعایه ملمانی سر می دهند.امروز گفته می شود که اسلام در حال تبدیل شدن به فراگیر ترین دین جهان است.اما امروز کجاست مکارم اخلاق؟چه کسی به این حدیث شریف که نشان گر مهم ترین ماموریت ارزشمند ترین مخلوق هستی است توجه می کند.اول از خودم مکی پرسم.بعد از جامعه مسلمان شیعه ای که در آن زندگی می کنم. و در آخر هم بیش از یک میلیارد مسلمان زنده روی این کره خاکی را طرف پرسش قرار می دهم.قصد ندارم بحث را به مسائل سیاسی وصل کنم و لی تنها در حد اشاره ای کوتاه می گویم که یقین دارم اگر خلق نبوی در میان نخبگان و پس از عموم مردم جامعه ما ((تا حد انتظار از غیر نبی)) رعایت می شد به هیچ عنوان شاهد مسائل به وجود آمده در التهابات اخیر کشور نمی بودیم.موضوعی که همه طرف های درگیر آن را فراموش کرده بودند.

امروز باید از تک تک مسلمانان جهان پرسید:کجاست مکارم اخلاقتان.همگی به یقین اعتقاد داریم که رسول اکرم و پس از آن ۱۲ امام معصوم ذره ای هم در انجام وظایفشان کوتاهی نکرده اند و قطعا این کرامت های اخلاقی را در حد تمام و کمال برای ما تبیین کرده اند.اما ما را چه شده است.ما را چعه شده که از یک سو شاهد بی اخلاقی مسلمان نماهای زاهد ریا کار و از سوی دیگر مناظره گر رفتار بسیار ناشایست عده ای مسلمان نمای دیگر -که البته به اندازه گروه اول ادعا هم ندارند-هستیم.

آیا اگر پیامبر عظیم الشانمان امروز بخواهند درباره اخلاق و رفتار ما مسلمانان اظهار نظر کنند چیزی جز ابراز نارضایتی بروز می دهند؟

من به این سوال جواب مثبت نمی دهم اما در وحله اول خودم و پس از آن شما و همه مسلمانان جهان را به تفکر درباره این سوال دعوت می کنم.بالاخره هر کس به اعمال و کردار خودش واقف است و ناظر.

در پایان فرا رسیدن این عید را نیز به شما خوانندگان وبلگم تبریک می گویم.

یا حق

 

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 19:54 | | لينک به اين مطلب
چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۸
نوروز ، من ، تو ، تغییر

نوروز ، من ، تو ، تغییر

نوروز، اول فروردین ، اولین روز سال و ... .هیچ فرقی ندارد مهم این است که بدانیم همه چیز در حال تغییر است.

شاخه های خشک درخت که این روزها برگهای سبز کم کم دارند تمام تنه سرد و بیروحش را پر می کنند و جان تازه ای به این چوب های مرده می بخشند ، مورچه ها که یکی یکی از زیر زمین بیرون می آیند و در صف های طولانی خود تلاش تازه ای را برای جمع آوری آذوقه شروع می کنند ، بل بل ها که صدایشان بلند شده است و چه چه زدنشان نشان از آغازی دوباره دارد و در نهایت تقویم روی میز که از نزدیک شدن 89/1/1 خبر می دهد.

همه این ها نشانه هایی از تغییراتی است که طبیعت در حال رقم زدن آن هاست.ولی در این بین نقش ما چیست؟ من و تو . منو تویی که یک سال دیگر بر تجربیات و دریافت هایمان از زندگی افزوده شده من تو یی که یک سال دیگر به مرگ نزدیک شده ایم و من و تویی که شاهد این همه زیبایی و طراوت و تغییر هستیم. آیا باید تنها شاهد باشیم و حد اکثر لذت ببریم؟

امروز چند نکته جدید در باره ی نوروز شنیدم مثلا این که نوروز یا همان اول فروردین سالروز واقعه غدیر بر اساس تاریخ شمسی است یا این که تاکید شده به احتمال زیاد ظهور امام زمان (عج) در این روز خواهد بود  و این حدیث از امام صادق (ع) که می فرمایند : چون نوروز فرا رسد غسل کن و پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش و با خوش بو ترین عطر خود را معطر کن و چه خوب است که در آن روز، روزه باشی.

همه این ها را که در کنار هم قرار می دهم و به یک نتیجه می رسم. این روز با بقیه روز ها فرق دارد یعنی برای من هم باید فرق داشته باشد.

بعضی حرف ها  به خاطر تکثر استفاده به صحبت های کلیشه ای شهرت یافته اند! یکی از معروف ترینشان همین صحبت کردن درباره نوروز و تغییر طبیعت و تغییر انسان و از این حرف هاست.

ولی بیایید این بار باری دیگر فارغ از همه این کلیشه زدگی ها به همین موضوع فکر کنیم. به این بیندیشیم که چرا خالق جهان و جهانیان این همه اتفاق را به یک باره رقم زده است؟چرا بل بل می خواند ؟ چرا درخت سبز می شود ؟ چرا عمو نوروز دوباره در کوچه و شهر راه می افتر ؟ چرا و چرا وچرا و...

آری؛ باز هم به همان حرف های کلیشه ای می رسیم. انگار باید بپذیریم که تغییر در طبیعت ما را نیز باید به تغییر وادارد.ولی چه تغییری؟ چه باید کرد ؟ چگونه باید شد؟

بیایید در آستانه سال نو و در این چند روز باقیمانده به این موضوع بیندیشیم که چه اشتباهاتی داشته ایم ، چه کسی را ناراحت کرده ایم ، با چه کسی قهر کرده ایم و هزاران سوال دیگری که تا کنون آن ها را جدی نمی گرفتیم.بیایید همه مشکلات و ناراحتی ها را کنار بگذاریم و برای تحقق سالی نیکو برنامه ریزی کنیم و امیدوار باشیم.

اما تعطیلات نوروز هم فرصت بسیار خوبی است برای گردش و تفریح و دید و بازدید و ... .

من هم که در تعطیلی روزنامه از اول تا 13 فروردین می توانم پس از یک سال کار طاقت فرسا ، سخت و در عین حال شیرین چند روزی را استراحت کنم .من امسال را به همراه خانواده عازم سفر به مناطق جنوبی کشور خواهم بود.

خیلی دوست دارم برخی خاطرات و اتفاقات سفرم را بنویسم ولی این که قسمت می شود یا نه نمی دانم؟!

سال خوبی داشته باشید

تا بعد

 

 

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 1:2 | | لينک به اين مطلب