گویند که روزی شخصی از ملا نصر الدین پرسید: مرکز زمین کجاست؟ ملا گفت: دقیقا همینجا که من ایستاده ام!
مرد گفت: مبنای این گفتار چیست؟ ملا پاسخ داد: اگر شک داری برو اندازه بگیر.
ماجرای این روزهای جامعه ما خیلی شده است شبیه به این حکایت. عده ای شده اند معتدل و هر کس که جز نظر آن ها دارد، چون در اعتدال نیست بر افراط است!
البته این ختم ماجرا نیست. چراکه اگر این افراطی ها تا چند روز قبل فقط از سر مرض افراط نقدهایی را به جماعت معتدل مطرح می کردند، حالا به درد لاعلاج بی سوادی هم گرفتار آمده اند و از روی بی سوادی به جماعت اندیشمند و دانشمند معتدل انتقاد می کنند.
افزون بر این از آنجا که «هر دم از این باغ بری می رسد»، کار به تندروی و بی سوادی هم ختم نمی شود و به تازگی درمیابیم که هر کس کام به نقد گشاید در زمره 49.5 درصد قانون گریز و ایضا انسان های حسود نیز قرار دارد و احیانا با ادامه این روند تا چندی دیگر خواهیم دریافت که منتقدان اساسا چهارپایان انسان نمایی هستند که از سر بی شعوری و نفهمی و حیوان طینتی سخن می گویند.
این ها البته در تاریخ ایران و حتی در تاریخ انقلاب اسلامی کم سابقه نیست. در سال های دور پادشاهان که برای خود «فره ایزدی» قائل بودند تمام منتقدان و مخالفان خود را به کام مرگ می کشاندند و دیکتاتوری خود را با این نوع از تخطئه به نمایش می گذاشتند و در همین سال های اخیر هم عده ای چه در دوران سازندگی، چه در دوران اصلاحات و چه در دولت مهرورزی مخالفان خود را با عناوین مختلف از دشمنی با خدا گرفته تا آقا زاده و فتنه گر و ساکت فتنه و دشمن ملت مجبور به سکوت می کردند.
اما بدون تعارف باید گفت که هیچ گاه استفاده از تکنیک «تخطئه» برای سیاه نمایاندن منتقدان و به حاشیه کشاندن آن ها تا این حد در تاریخ انقلاب اسلامی سابقه نداشته است.
این رفتارها زمانی ناپسند تر جلوه می کند که دولتی با شعارهای آزادی بیان و تدبیر و اعتدال بر سرکار آمده و از آن ها به حد اعلا برای تخریب منتقدانش استفاده می کند. ناپسندتر آنکه این دولت درحالی که کتر از 6 ماه عمر دارد، این چون بر منتقدان می تازد و در همین ابتدای راه عرصه را بر آن ها به تنگ می آورد.
مخلص کلام توصیه برادرانه است به آقای رئیس جمهور و دولت محترم. همانطور که همه می دانیم دیکتاتوری در هیچ شکل و شمایلی پسندیده نیست و هرقدر هم که با ظواهر زیبا رواداشته شود، جامعه را به سمت انحطاط و دیکتاتورها را به سوی نابودی میل خواهد داد. پس چه خوب است که از همین ابتدای راه رویه اصلاح کنیم و دست برداریم از «دیکتاتوری تخطئه»