امروز فقط خواستم شنونده باشم؛ شنونده حرف هايي که شايد خيلي از ما، خيلي اوقات آن ها را شنيده ايم، اما درکش نکرده ايم و به راحتي هر چه تمام تر از کنارش گذشته ايم.
امروز خبرنگاري را کنار گذاشتم، تمام سوال هايم را فراموش کردم و رفتم تا بشنوم آن چه را که سال ها در دل هايشان نواي درد را سودا مي کرد و اگر هم زباني براي گفتنش پيدا مي شد، گوشي نبود که شنونده باشد. امروز وقتي ديدم که يکي از اسطوره هاي سرزمينم بعد از ۲۷ سال هم نشيني با يک تخت چطور دردمندانه از روزگار گلايه مي کند و دل از من و امثال من بريده است، جگرم آتش گرفت. امروز وقتي ديدم يک رستم عصر حاضر اين آب و خاک، در چشمانم نگاه مي کند و بارش اشک گونه هايش را تر مي کند، زبانم بي تاب حرف زدن شد و امروز وقتي «حرف هاي دلشان» را شنيدم، تازه فهميدم چقدر غفلت آلود شده دلم و چقدر دنيايمان در تلاطم رنگ ها بي روح شده است. فرا رسيدن روز جانباز اين بار هم مناسبتي شد تا يادي از «همواره شهيدان» اين سرزمين کنيم و به سراغ آن هايي برويم که «درد» همدم روز و شبشان است. اما اين بار وقتي به آسايشگاه جانبازان امام خميني(ره) رفتم، ديگر از هيچ کس سوالي نپرسيدم و تنها به همه گفتم: «امروز آمده ايم حرف دلتان را بشنويم.»
جانباز عليزاده را خيلي ها مي شناسند. همان بزرگ مردي که حالا سال هاست به واسطه ضايعه قطع نخاع گردن روي بستر روزگار مي گذراند. وقتي به آسايشگاه مي رسم و او را مي بينم که در گوشه اي با خود خلوت کرده و مشغول تماشاي تلويزيون است، به ذهنم مي رسد که به سراغش بروم. کنار تختش هنوز هم چفيه سياه را به همراه دارد و شايد به واسطه تماشاي آن ياد آن سال ها را در دلش زنده مي کند. وقتي که از او مي خواهم حرف هاي دلش را برايم بازگو کند، تنها با يک جمله جوابم را مي دهد؛ جمله اي که خدا کند خوب درکش کنيم ...؟! «هرچه گفتيم و نگفتيم کسي به دادمان نرسيد و حالا هم ديگر اميدي به گفتن ندارم!»
گفت وگويمان با آقاي عليزاده دقايقي به طول مي انجامد. اما در نهايت هم حاضر نمي شود حرفي بزند و شايد همين سکوت را بايد تمام حرف هاي او دانست!
بعد از او به سراغ بزرگ مرد ديگري مي روم که روي تخت مقابل نشسته و با ۲ نفر ديگر از جانبازان در حال گفت وگو است.
نامش «سيدمحمد موسوي» است و از گفته هايش متوجه مي شوم که اکنون ۲۷ سال از زمان قطع نخاع کمرش مي گذرد. ۲ برادر شهيد و آزاده هم دارد و خودش هم ۵ سال در مناطق عملياتي دفاع مقدس سلحشوري کرده است. حرف هايش را اين طور شروع مي کند: «ما وظيفه مان را تا جايي که در توانمان بود انجام داديم. امروز هم توقع مادي از کسي نداريم. اما انتظارهايي هم از مردم و مسئولان داريم...
ما که امروز اين جا در بستر افتاده ايم مثل تمام مردم اين شهر انسان هستيم، دلمان مي خواهد مسئولان حداقل بيايند حرف دل ما را بشنوند و به مشکلات ما رسيدگي کنند. درباره مردم هم بايد بگويم که متاسفانه آگاهي جامعه نسبت به جانبازان خيلي کم است. رسانه هاي ما در اين زمينه کم کاري کرده اند. مردم، جانباز را نمي شناسند. نمي دانند چه دردهايي مي کشد و چگونه روزگار مي گذراند. ما به هيچ عنوان پشيمان و ناراحت نيستيم. اما انتظار داريم که هر کس به نوبه خود به ما هم فکر کند و اگر وظيفه اي احساس کرد عامل باشد.»
بعد هم کمي به مشکلاتش اشاره مي کند. از سختي هاي بالا رفتن از ۲ پله مي گويد و عبور از يک جدول کوچک و مردمي که گاهي حتي در حد گرفتن ويلچر حاضر به کمک کردن نيستند. از مشکلات خانواده اش براي رسيدگي به او مي گويد، از اين که هر روز دختر ۶ ساله اش از او مي خواهد با هم به شهربازي بروند و پدر نمي تواند. اما بعد از گفتن همه اين ها، اين طور مي گويد: «ما همه اين دردها را تحمل مي کنيم، ولي از مردم، مسئولان و حتي بعضي همرزمانمان انتظار داريم که بيايند و حداقل احوالپرس ما باشند. باور کنيد وقتي بچه هاي ۶-۵ساله مي آيند و اين جا براي ما قرآن مي خوانند تا ۵ روز انرژي مي گيريم و خدا را شکر مي کنيم که اگر ما دردمند شديم، جامعه اين طور نشد. اين ها را که مي بينيم حاضريم ۱۰۰ بار ديگر هم سالم شويم و دوباره به جانبازي برسيم. اما از طرف ديگر خيلي وقت ها پرده هاي پشت پنجره ها را مي کشيم تا حال و روز عده اي از مردم را که عابرپارک هستند نبينيم!»
حجت الاسلام کاشف الحسيني يکي ديگر از جانبازان آسايشگاه امام خميني(ره) است که من امروز شنونده حرف هايش مي شوم. گفته هاي او هم شباهت زيادي به حرف هاي موسوي دارد: «ما حرف هايمان ديگر تمام شده است. امروز ما حرف نداريم، توقع داريم، از خودمان و ديگران، از مسئولان انتظار داريم سعي کنند از اين راه عشق و شهادت که براي اين نسل گشوده شد، عقب نيفتند و سرمايه هايشان را به پست و مقام و امکانات نفروشند. از خودمان هم انتظار داريم راهي را انتخاب کنيم که رضايت رهبر انقلاب در پيمودن آن باشد. ما امروز به يقين رسيده ايم که خيلي از حرف ها دروغ است و تنها حرف هاي قابل باور سخنان امام خميني(ره) و رهبر انقلاب است.»
«حسين اعظمي» جانباز ديگري است که امروز شنونده درددل هايش مي شوم. او برخي از سختي هاي روزگار و دردهاي جسمي را مرور مي کند، اما از يک افسوس سخن مي گويد: «هر روز افسوس مي خورم که چرا شهيد نشدم. هر روز که از عمرمان مي گذرد زندگي سخت تر مي شود، اما در ميان همه اين دردها و زجرهاي روزگار، دردناک ترين نکته براي ما اين است که چرا مانديم...»
بعد از جانباز اعظمي به سراغ يکي ديگر از جانبازان آسايشگاه مي روم که در کنار درياچه پارک، در حاشيه آسايشگاه روي ويلچرش نشسته و مشغول نوشيدن چاي است.«تاجيک» هم مثل جانباز عليزاده تمام حرف هاي دلش را در يک جمله خلاصه مي کند و مي گويد: «اميدواريم خداوند مسئولان ما را از خواب بيدار کند تا آن چه را مي گويند عمل کنند و فرداي قيامت بتوانند پاسخ گو باشند.»
مي خواهم از آسايشگاه خارج شوم که يکي از جانبازان به دنبالم مي آيد و مي خواهد دقايقي را هم شنونده حرف هاي او باشم.
نامش «حميدرضا مداح» است و حالا ۳۰ سال مي شود که ويلچرنشين شده است. حرف هايش را با يک مقايسه شروع مي کند: «نمي دانم اين ها را به عنوان درد بگويم يا تذکري براي مردم. امروز بعد از گذشت ۲۰ سال از پايان دفاع مقدس برخي از ارزش ها در حال فراموشي است؛ همچنين بچه هايي که نماد استقامت و پايداري در اين مرز و بوم هستند. اين ها در دوران جنگ با گوشت و پوست و استخوان مقابل توپ ايستادند، اما بعضي اوقات از کمترين امکانات لازم محروم هستند. در نقطه مقابل افرادي هم هستند که در زمين فوتبال مقابل توپ مي ايستند و وقتي جايگاه و ارزششان را مقايسه مي کنيم بسيار با گروه اول متفاوت است.»
با هم خيلي حرف مي زنيم. از مشکلات متعدد جانبازان در زمينه هاي مختلف برايم مي گويد. اما حرف هايش وقتي به اوج مي رسد که مي گويد: باز هم شرايط ما خوب است. وقتي به حال و روز امثال جانباز عليزاده، جانبازان شيميايي و اعصاب و روان فکر مي کنم تازه مي فهمم مشکلات يعني چه...»به اين جا که مي رسد بغض گلويش مي شکند و گونه هايش ترانه سراي غزل اشک مي شوند. با صدايي همراه با سوز و اشک حرف هايش را ادامه مي دهد: «اين بچه ها با شرايط ويژه اي که دارند در يک بيمارستان بستري هستند و هيچ کس نمي داند چه مي کشند. گاهي اوقات وقتي هم که حرف مي زنند عده اي مي گويند، شما با خدا معامله کرده ايد. اين درست اما حالا که با خدا معامله کرده اند حق حيات ندارند؟! خانواده هايشان نبايد آرامش داشته باشند؟ خيلي ها مي آيند اين جا ظاهر را مي بينند و مي روند! اما از مشکلات جانبازان هيچ چيز نمي دانند...»
يکي از نکاتي که در ميان گفت وگو با جانبازان متوجه آن مي شوم و برايم بسيار عجيب به نظر مي آيد اين است که از چند ماه قبل تا کنون آسايشگاه جانبازان امام خميني(ره) پزشک عمومي ندارد.به اين ترتيب اگر مشکلي براي جانبازان بستري در اين مرکز «درماني» و «توان بخشي» به وجود بيايد، بايد آن ها را با آمبولانس به بيمارستان ديگري منتقل کنند. البته گفته مي شود پزشک متخصص در برخي روزها به آسايشگاه مي آيد، اما پزشک عمومي که تا چند ماه قبل در آسايشگاه به طور دائم حضور داشته است، ديگر در اين آسايشگاه حضور ندارد.
مشق بندگي
خراسان رضوي - مورخ سهشنبه 1391/03/16 شماره انتشار
در گوشه اي از صحن، ايستاده و به ديوار تکيه زده و نگاهش را به گنبد طلايي آقا دوخته است. بلندگوها نجواگر صداي ذاکر است که زيارت نامه مي خواند و چشم هاي مرد جوان سراينده غزل اشک و عشق ... چشمه چشم هايش انگار حالا از عمق مخزن اسرار دل مي تراود که وقتي مسير نگاهت را به صورت باراني اش پيوند مي زني اشک ميهمان ناخوانده چشم هايت مي شود و تمام دلت به رنگ حسرت در مي آيد. به حالش غبطه مي خوري؛ دلت براي اين لحظه هايش لک مي زند و با تمام وجود نسيم خلوت عاشقي را در حال و هوايش حس مي کني.
اين جا «استعمال عطر» جايز نيست، اما شميم خوش اين «در خود بودن و با خدا شدن» آن قدر معطر است که مشام را نوازشي بي مثال مي دهد.
وقتي که روز اعلام نتايج مي شود و مشاهده صفحه سايت اعتکاف از «پذيرفته نشدن» پيام مي دهد، باز هم دلم مي گيرد که اين پذيرفته نشدن را بايد به حساب طلبيده نشدن گذاشت، يا بار گناه يا ...؛ نمي دانم پاسخ سوالم را، اما اين را خوب مي فهمم که پذيرفته شدگان اين خلوت به ميهماني بزرگي دعوت شده اند که موعدش «ايام البيض» نام گرفته است و معيارش مسجدي جامع در جوار حريم نور و رحمت.
آن ها که به اين ميهماني دعوت شده اند، حالا فرصت هجرتي بزرگ و ماندگار نصيبشان شده است تا از خود و منيت هاي انساني رهايي يابند و در مقصد فطرت زيارت معبود کنند.
براي من که بايد با غم جا ماندن از اين کاروان مهاجر بسوزم و بسازم ساعتي با آن ها بودن هم موهبتي بزرگ است تا لحظه هايم را هرچند کوتاه نه معتکفانه با معتکفان سپري کنم.
و حالا که مهاجران در اولين روز اعتکاف و در اولين ساعت هاي اين خلوت عاشقي، تمرين بندگي مي کنند اين موهبت نصيبم مي شود و من هم مي توانم تنفس در اين فضاي معطر به عطر عشق را تجربه کنم.
رسيدنم به فضاي صحن مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر رضوي، همزمان مي شود با طنين صداي موذن که از زمان شرعي اذان ظهر به افق مشهد، معتکفان در صفوف به انتظار نشسته اند و مهياي اقامه نماز جماعت هستند.
حال و هواي اعتکاف در همين اولين نما هم به دل جلا مي زند؛ قرآن هايي که زمزمه مي شود، سرهايي که در گوشه و کنار زير عبايي مخفي شده است و نمي داني چه مي خوانند، صحن مسجد که مسقف شده است و از همه مهم تر چهره هايي که در اين لحظه هاي اعتکاف معصوميت و معنويت مي بارند ...
نماز به اقامت حجت الاسلام والمسلمين گرايلي اقامه مي شود و پس از نماز نواي ذاکر که عهد با منجي را زمزمه مي کند و زيارت نامه مولا را نجوا مي کند در صحن طنين مي اندازد. در اين لحظه ها خيلي ها خلوت گزيده اند و هر قدر با خودم کلنجار مي روم که خلوتشان را بر هم بزنم و هم کلامشان بشوم، دل رضايت نمي دهد.
آخر خودم را مجاب مي کنم که به سراغ چند نفرشان بروم، آ ن هايي را انتخاب مي کنم که يا هنوز در حال آماده شدن براي خلوت هستند يا در مسير نماز جماعت به محل اقامت شان تردد مي کنند.
نفر اول مردي حدود ۴۰ساله به نام حسن اسحاقي است مي گويد اين دومين باري است که معتکف مسجد جامع گوهرشاد مي شود و از نوبت اول اعتکافش هم حدود ده سال مي گذرد. از او مي خواهم که درباره تفاوت شرايط و حال و هواي اعتکاف در اين دو دوره بگويد: «فضا خيلي تغيير کرده است. اين دوره نسبت به آن زمان نظم برنامه ها و فعاليت هاي فرهنگي خيلي بيشتر و بهتر شده است.» ادامه حرف هاي آقاي اسحاقي توصيفي است از اعتکاف در جوار حرم آقا علي بن موسي الرضا (ع) . او خيلي زيبا از اين اعتکاف روايت مي کند: «اعتکاف اينجا 2 توفيق را به همراه دارد؛ اولين توفيق همين است که انسان معتکف مي شود و از ماديات و تمام تعلقات دنيا دل مي برد. توفيق دوم نيز اين است که انسان براي ۳ روز همجوار حضرت رضا (ع) مي شود.» حرف هايش باعث مي شود به او غبطه بخورم!
«احسان رنجبر» يکي ديگر از معتکفان حرم آقاست که براي اولين بار اين توفيق نصيبش شده است.
وقتي که با اين مرد جوان هم کلام مي شوم با لهجه اي مشهدي ابتدا از حال و هواي اعتکاف مي گويد و مسرتش از اين «طلبيده شدن» بقيه حرف هايش درباره نتيجه اعتکاف است: «اعتکاف ما را به خودشناسي مي رساند . اميدوارم که خداوند اين عبادت را از من قبول کند و با پايان آن انسان ديگري بشوم.»
وقتي که چهره هاي معتکفان حرم مطهر را تماشا مي کنم، آن چيزي که پيش از هر چيز به ذهنم مي رسد حضور پرشور جوانان است؛ به گونه اي که يافتن يک مرد مسن و يا حتي ۵۰-۴۰ ساله در ميان جمعيت معتکف کار سختي به نظر مي آيد. در ميانه گفت و گوهايم با معتکفان طلبه، جواني را مي بينم که در حال تردد در مسير است. به سراغش مي روم و دقايقي هم صحبت مي شوم.
حرف هاي او هم روايتي است از حضور پرشور جوانان: «بعضي از افراد که نگاه منفي به جامعه دارند اگر در اين فضا بيايند و حضور جوانان را ببينند نظرشان تغيير مي کند.اينجا ما به خوبي مي فهميم، ناهنجاري هايي را که برخي اوقات در جامعه مي بينيم واقعيت جامعه نيست و به قولي «کف روي آب» است.»
ادامه حرف هاي مختاري، پاسخ به اين سوال من است که مهم ترين توشه اعتکاف بايد چه باشد:«اعتکاف بستري است که برخي از جنبه هاي حيات انساني در آن پررنگ مي شود.معتکف بايد بتواند اين جنبه هاي پررنگ شده را به همان صورت حفظ کند.»
پ. ن :
* اگر نبود این همت همسر محترمه و لطف بزرگش در نو نوار کردن رنگ و لعاب این خانه متروکه شاید حالا حالا ها دل ما هم قنج نمی رفت برای یک به روز رسانی حتی در همین حد کپی کردن مطالب ساده چاپ شده در روزنامه !
* روزهای عجیب غریبی را گذراندم.از پارگی رباط جانبی پای راست در جریان بازی فوتبال شروع شد تا سه هفته در خانه نشینی و کلی حرف که در ذهن آمد و رفت و نوشته نشد !
برچسبها: اعتکاف, امام رضا, ع
نمي توانم بگويم برکناري لشکري به ماجراي خانه ملک مرتبط نبود
صبح روز پنج شنبه و در حالي که «خانه ملک» مشهد به طور کامل براي واگذاري به شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور تخليه شده بود، اعلام شد که اين واگذاري منتفي شده و مجموعه تاريخي خانه ملک به اداره کل ميراث فرهنگي استان پس داده مي شود.به اين ترتيب، همزمان با توديع لشکري مديرکل سابق ميراث فرهنگي استان و معرفي سرپرست اين اداره کل، خانه ملک دوباره در اختيار جامعه هنري خراسان رضوي قرار گرفت.مديرکل امور استان هاي سازمان ميراث فرهنگي که به گفته خودش براي توديع و معارفه مديرکل ميراث فرهنگي استان و حل مسئله خانه ملک به مشهد آمده بود، طي گفت وگويي با خبرنگار ما، ضمن تشريح ماجراي بازپس گيري خانه ملک چنين گفت: اين که به طور قطع گفته مي شود برکناري لشکري ، مديرکل ميراث فرهنگي استان مرتبط با ماجراي خانه ملک بوده، صحيح نيست. اما نمي توان گفت اين2 موضوع به هم بي ربط بوده اند!
سرانجام پس از حدود يک هفته کش و قوس ميان رسانه ها، سازمان ميراث فرهنگي، صندوق احياي اماکن تاريخي و شوراي عالي امور ايرانيان خارج از کشور، روز پنج شنبه «خانه ملک» به اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان بازپس داده شد.به گزارش خبرنگار خراسان، در شرايطي که اين خانه تاريخي براي واگذاري به شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور به طور کامل تخليه شده بود، صبح پنج شنبه ناگهان اعلام شد که اين واگذاري منتفي شده و هنرمندان مشهدي مي توانند به اين مجموعه باز گردند.همچنين در همين روز با حضور مديرکل امور استان هاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري توديع لشکري مديرکل سابق و معارفه رجايي سرپرست اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي انجام شد.
به اين ترتيب، همزمان با پايان کار لشکري در سمت مديرکل ميراث فرهنگي خراسان رضوي، پرونده ماجراي «خانه ملک» هم بسته شد.
ساعت حدود ۱۰ صبح روز پنج شنبه بود که طي تماسي تلفني مطلع شدم خانه ملک به اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان بازپس داده شده است.به سرعت خود را به اين مجموعه تاريخي رساندم. حضور خودروهاي پلاک قرمز در مقابل در خانه ملک از حضور مسئولان در مجموعه خبر مي داد. همچنين آمد و شد هنرمندان به مجموعه در حالي که همگي خنده بر لب داشتند، تاييد کننده خبر بازپس گيري مجموعه بود. در ابتدا از ورودم به خانه ملک و انجام مصاحبه با مسئولان جلوگيري شد. اما پس از ساعتي معطلي پشت در مجموعه توانستم وارد شوم.
پس از ورودم به خانه ملک به سراغ «ذوالفقاري» مديرکل امور استان هاي سازمان ميراث فرهنگي رفتم و چند و چون ماجراي واگذاري خانه ملک به شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور را جويا شدم.او در ابتدا به ارائه توضيحي درباره حضور خود در مشهد و ماجراي پس دادن خانه ملک پرداخت و گفت: «بعد از تخليه خانه ملک براي واگذاري به شوراي عالي امور ايرانيان خارج از کشور، موضوع در تهران بررسي شد و در نهايت بقايي، رئيس سازمان به من دستور داد که به عنوان نماينده وي براي حل مسئله به مشهد بيايم. من نيز پس از حضور در خانه ملک و مشاهده اين ساختمان دريافتم که اين محل براي همان فعاليت قبلي که در آن انجام مي شد، مناسبت تر است. از اين رو تصميم را عوض کرديم و قرار شد با بازپس دادن خانه ملک به اداره کل ميراث فرهنگي استان، فعاليت هاي گذشته دوباره در اين مجموعه آغاز شود.»«ذوالفقاري» سپس در پاسخ به سوال خبرنگار ما که پرسيد آيا امکان نداشت پيش از اين و با تدبيري مناسب تر از واگذاري اين مجموعه تاريخي جلوگيري شود؟ چنين گفت: «اين نظر صحيح است و ما هم آن را قبول داريم. ولي در نهايت با بررسي جامعي که انجام شد، به اين نتيجه رسيديم که بايد خانه ملک بازپس داده شود.»
از ابتدا هم نظر بقايي بر اين شکل واگذاري نبود .مدير کل امور استان هاي سازمان ميراث فرهنگي در ادامه به نکته اي جالب توجه اشاره کرد. او گفت: از ابتدا هم نظر بقايي رئيس سازمان ميراث فرهنگي بر اين نبود که مجموعه به اين شکل واگذار شود. بلکه قرار بود بخشي از اين ساختمان براي انجام امور اداري به شوراي ايرانيان خارج از کشور اختصاص يابد!ذوالفقاري در برابر سوال خراسان مبني بر اين که گفته شده اين واگذاري با هماهنگي بقايي انجام شده است، اظهار داشت: من تاييد نمي کنم که اين اقدام « به طور کامل» با هماهنگي رئيس سازمان انجام شد. اما او در اين باره که چه کسي در اين ميان تخلف انجام داده که منجر به واگذاري کامل خانه ملک شده است، اظهارنظري نکرد و تنها گفت :« من در اين زمينه کاره اي نيستم. حضور من تنها براي حل مسئله خانه ملک بود که به خوبي انجام شد.» ذوالفقاري همچنين در پاسخ به اين سوال که آيا مکان جديدي در مشهد به شوراي عالي ايرانيان اختصاص پيدا مي کند، پاسخي مشابه سوال قبل مي داد.
خبرنگار ما در ادامه از مديرکل امور استان هاي سازمان ميراث فرهنگي اين سوال را پرسيد که آيا عزل و نصب هاي اداره کل ميراث فرهنگي خراسان رضوي به ماجراي خانه ملک ارتباطي نداشت؟ذوالفقاري در ابتدا اين موضوع را« شائبه » خواند و گفت :نمي توان به طور قطع گفت که اين ۲ موضوع به هم مرتبط است.البته او پس از اين که خبرنگار ما گفت: «يعني اين ۲ ماجرا هيچ ربطي به هم نداشت اين گونه اظهارنظر کرد: «نمي توان هم گفت بي ربط بوده است.»
اما نکته ديگري که صبح روز پنج شنبه مي شد به وضوح در خانه ملک مشاهده کرد شادماني و سرور زائدالوصف هنرمندان فعال در اين مجموعه بود. آن ها که طي هفته گذشته خانه محل کارشان را از خود جدا مي ديدند در اين روز به خانه ملک بازگشتند و با قرباني کردن گوسفند، توزيع شيريني و شکلات و بيان تبريک و لبخند، سرور خود را از اين بازپس گيري علني کردند. اظهارات برخي از اين هنرمندان هم چون «محمد مهدي اسفيداني»و«فاطمه اعظم نور»، «مريم سراواني»و «فاطمه سلطاني» که درگفت و گو با خبرنگار ما بيان شد، نشان از شادماني آن ها و انگيزه مضاعفشان براي ادامه کار در اين مجموعه داشت.«محبوبه دولت آبادي» مدير مجموعه خانه ملک هم که پس از چند روز به محل کارش بازگشته بود، از اين موضوع بسيار اظهار خرسندي کرد و با اشاره به حضور سالانه ۱۰هزار بازديدکننده در اين مجموعه به خبرنگار ما گفت: «گفته شده که قرار است مالکيت اين مجموعه از صندوق احياي اماکن فرهنگي گرفته شده و به اداره کل ميراث فرهنگي استان داده شود.» البته لشکري مديرکل سابق ميراث فرهنگي هم به خبرنگار ما گفت که بحث هايي در اين زمينه مطرح شده است دولت آبادي همچنين ابراز اميدواري کرد که پس از اين کسي به دنبال تعطيل کردن مراکز فرهنگي و هنري استان نباشد.
لشکري ، مدير کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي از سمت خود بر کنار شدو بنابر شنيده ها جلسه توديع وي امروز برگزار مي شود.او روز دوشنبه طي گفت وگويي با خبرنگار ما (که ديروز منتشر شد) گفته بود که «در ماجراي واگذاري خانه ملک به «شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور» هيچ کاره بوده است». وي هم چنين در اين گفت وگو از تاسيس نمايندگي شوراي عالي ايرانيان در چند شهر بزرگ ديگر خبر داده بود.برخي منابع آگاه روز گذشته به ما گفتند احتمالا «رجايي» مدير حراست اداره کل ميراث فرهنگي به عنوان سرپرست جديد معرفي خواهد شد.
مراسم توديع مدير کل قبلي و معرفي سرپرست اداره کل ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري استان امروز برگزار مي شود.محسن لشکري که روز دوشنبه در گفت وگويي با خبرنگار ما (که ديروز منتشر شد) از جزئيات ماجراي واگذاري خانه ملک مشهد به شوراي عالي امور ايرانيان خارج از کشور و تاسيس نمايندگي اين شورا در چند شهر بزرگ ديگر سخن گفته بود، روز گذشته از سمت خود برکنار شد و به گفته برخي منابع آگاه احتمالا «رجايي» مدير حراست اداره کل ميراث فرهنگي امروز به عنوان سرپرست اين اداره کل معرفي مي شود.
در همين حال اظهارات بعدازظهر سه شنبه «حسن محسني» سخنگوي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري فصل جديدي را در ماجراي واگذاري خانه ملک به شوراي عالي امور ايرانيان خارج از کشور گشود.او در حالي که اين واگذاري به طور کامل عملياتي شده و حتي مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان هم آن را تأييد کرده، ضمن تکذيب اين واگذاري اعلام کرده است: «ميراث فرهنگي طرح ويژه اي را براي اين ساختمان تدارک ديده است.»محسني در گفت و گو با فارس درباره تخليه خانه تاريخي ملک و واگذاري آن به شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور چنين گفته است: «اين ساختمان تخليه شد، چون قرار است طرح ويژه فرهنگي و گردشگري براي ساختمان تدارک ديده شود، اما اين که به شوراي عالي ايرانيان واگذار شود اصلا درست نيست.»وي در ادامه اين را هم گفته که «اين خانه تاريخي همچنان در اختيار ميراث فرهنگي خراسان رضوي است و در راستاي معرفي استان به کار گرفته مي شود.»اين اظهارات سخنگوي سازمان ميراث فرهنگي در شرايطي مطرح شده که نه تنها مشاهدات خبرنگار ما از تخليه خانه تاريخي ملک و واگذاري آن به شوراي عالي ايرانيان حکايت دارد، بلکه لشکري مديرکل ميراث فرهنگي استان هم طي گفت و گويي صريح با خراسان که روز دوشنبه انجام شد اين موضوع را تأييد کرده است.لشکري حتي اعلام کرد: «چند سال قبل در زمان رياست مشايي بر سازمان ميراث فرهنگي هم بحث بازپس گيري خانه تاريخي ملک از اداره کل ميراث فرهنگي خراسان رضوي مطرح بود که با واسطه گري مشايي عملياتي نشد اما اين بار واگذاري خانه ملک به شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور با تأييد بقايي رئيس سازمان ميراث فرهنگي انجام شد!»
جالب اين که محسني سخنگوي سازمان ميراث فرهنگي در بخش ديگري از گفت و گوي خود با فارس ضمن بيان اين که ساختمان خانه ملک اصلا واگذار نشده، گفته است: «قرار است در اين بناي تاريخي کارگاه هاي صنايع دستي، اطلاع رساني گردشگري و کلاس هاي آموزشي بر پا شود.» حال اين سوال مطرح مي شود که اگر تصميم بر برپايي کارگاه هاي صنايع دستي و... در خانه ملک است چرا فعاليت هاي ارزشمند در حال انجام در اين مجموعه تاريخي تعطيل شد!لازم به يادآوري است که با فعال شدن خانه ملک به عنوان مرکز فعاليت هاي صنايع دستي مشهد اقدامات در خور تقديري در اين مرکز شکل گرفت و کار را به جايي رساند که در حال حاضر «اميني» رئيس نمايندگي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در خراسان رضوي از آن فعاليت ها با عنوان «ويژه» ياد مي کند و مي گويد که «با استفاده از آثار توليد شده در خانه ملک نمايشگاه هاي متعددي در کشورهاي ديگر بر پا شده بود.»همچنين فعاليت هاي آموزشي اين مرکز مورد توجه عده زيادي از هنرجويان صنايع دستي بود. به گونه اي که روز گذشته يکي از استادان صنايع دستي آموزشگاه هاي مشهد که خواست نامش فاش نشود، در تماس با روزنامه خراسان گفت: «خانه ملک محل کارآموزي عده زيادي از هنرجويان صنايع دستي بود و ثمره هاي آموزشي بسيار خوبي داشت.»علاوه بر اين در حوزه جذب گردشگر هم اين مرکز با توجه به قرار گرفتن در مرکز شهر و نزديکي به حرم مطهر رضوي ميزبان تعداد زيادي از زائران بود و به ويژه براي مسافران خارجي جذابيت هاي بسياري داشت.اميني رئيس نمايندگي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در اين باره هم معتقد است: «شخصيت هاي مختلفي که از کشورهاي گوناگون به مشهد مي آمدند، در بازديد از خانه ملک با اصالت و تنوع هنر ايراني آشنا مي شدند.»
اما اظهارات منابع آگاه هم درباره سخنان محسني سخنگوي سازمان ميراث فرهنگي جالب توجه است.اين افراد معتقدند: «اظهارات محسني از روي «بي اطلاعي» يا براي «تلطيف فضاي رسانه اي» بوده است.»اين منابع با تاکيد بر اين که کار واگذاري خانه ملک به شوراي عالي امور ايرانيان خارج از کشور تمام شده است، مي گويد: حضور شخصي به نام «عليدادي» به عنوان نماينده شوراي عالي ايرانيان در ماجراي تخليه خانه ملک نشان از اين موضوع دارد.البته خبرنگار ما براي بررسي موضوع به عليدادي هم مراجعه کرد که وي گفت:« من مصاحبه نمي کنم .»
اما با اين شرايط چند سوال مهم درباره ماجراي خانه ملک باقي مي ماند.اولين پرسش اين است که به واقع مطرح شدن اظهارات سخنگوي سازمان ميراث فرهنگي و تکذيب واگذاري خانه ملک به شوراي عالي ايرانيان در حالي که اين موضوع به طور کامل انجام شده است، با چه هدفي مطرح مي شود؟ علاوه بر اين همچنان اين سوال باقي است که نمايندگي شوراي عالي ايرانيان در شهرستان ها براي رسيدن به چه مقصودي تاسيس مي شود؟ آيا نظر عده اي که معتقدند اين کار با مقصود انجام فعاليت هاي سياسي و انتخاباتي انجام مي شود، درست است؟ همچنين شنيدن خبر برکناري لشکري از مدير کلي ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي در اين شرايط نکته قابل تاملي است.
معاون عمراني استاندار و رئيس کار گروه گردشگري استان، شايد اولين فردي است که به نظر بايد درباره کاستي هاي توس براي خدمات دهي به گردشگران پاسخ گو باشد.اما زماني که خبرنگار ما براي بررسي مشکلات محدوده آرامگاه فردوسي و توس در زمينه خدمات دهي به گردشگران نوروزي به سراغ «سعيد حسين پور» مي رود، اين پاسخ را مي شنود: «توس چه بحثي دارد؟ بحثي درباره توس نيست.»«حسين پور» فرماندار مشهد را به عنوان فردي که بايد پاسخ گوي مشکلات توس در زمينه خدمات دهي به گردشگران نوروزي باشد، معرفي مي کند.
موحديان فرماندار مشهد نيز با اين ۲ سوال که «مشکل توس چيست؟» و «چه چيزي در توس آماده نيست؟» از خبرنگار ما استقبال مي کند و چنين مي گويد: «مشکل شهر توس گازرساني به منازل مردم بود که حل شد. علاوه بر اين قرار بود آرامگاه توسعه داده شود که انجام شده و مشکل پارکينگ هم حل شده است. در حال حاضر بايد يک نظافت عمومي در منطقه انجام شود تا شرايط مهياي پذيرايي از گردشگران باشد.» اما زماني که خبرنگار ما از جايگاه واقعي و شايسته شهر توس و اين که اين منطقه مي تواند با وجود بارگاه ملکوتي علي بن موسي الرضا(ع) در مشهد، پايتخت معنوي ايران را به نماد تمدن سازي انقلاب اسلامي تبديل کند، سخن ميگويد، او ابراز مي دارد:«درست است که توس مي تواند جايگاهي فراتر از اين داشته باشد اما در حال حاضر شرايط به اين صورت است. براي محقق شدن شرايط بهتر از اين، بايد سرمايه گذاري در توس انجام شود.»فرماندار مشهد درباره مشکل ورود سرمايه گذاران به شهر توس که چندي قبل نيز منجر به متوقف شدن تدوين طرح تفصيلي اين منطقه شده بود، اين گونه پاسخ مي دهد:«اين موضوع جزو مسائل کلان است و در محدوده کاري من نيست.»او که در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبني بر اين که در حال حاضر مشکلات زيادي در زمينه نيازهاي سطحي گردشگر همچون اقامت در توس وجود دارد، اظهار مي دارد: «من هم اين را قبول دارم. اما بايد توجه داشته باشيم که منطقه توس طرح دارد و مسئولان ميراث فرهنگي بايد اين طرح را پي گيري کنند و به شما هم پاسخ دهند.»
با شنيدن اين پاسخ هاي فرماندار مشهد، خبرنگار ما قبل از مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري دوباره به سراغ حسين پور رئيس کارگروه گردشگري استان مي رود.
حسين پور با تاکيد بر اين که بخشي از مسائل شهر توس در حوزه گردشگري است که بايد مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري درباره آن ها پاسخ گو باشد، ابراز مي دارد:«موضوع گازرساني به توس تاثير به سزايي در روان سازي روند توسعه اين منطقه داشته است.
اما همين موضوع با توجه به انجام حفاري هاي متعدد در خيابان هاي اصلي داخل باره مشکلاتي را هم براي رفت و آمد به وجود آورده که اجتناب ناپذير است.»
وي سپس در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره نبود اماکن اقامتي در توس و نيازهايي که براي رسيدن اين منطقه به جايگاه واقعي خود وجود دارد، ضمن يادآوري طرح مجموعه شهري مشهد، مي گويد: «بي گمان رفع مشکلات توس نيازمند ايجاد زيرساخت هاي گسترده در اين منطقه است.
از اين رو ما موضوع توس را تا حد تبديل شدن به يکي از شهرهاي اقماري در مجموعه شهر مشهدي پي گيري کرديم.»معاون عمراني استاندار خراسان رضوي اعتقاد دارد که اين موضوع مي تواند ظرفيت سرمايه گذاري در توس را هم فراهم کند.حسين پور مي گويد:«مديريت مجموعه هاي اقامتي، خدماتي و... به صورت دولتي ممکن نيست. از اين رو بايد زمينه به صورتي در توس فراهم شود که فعالان بخش خصوصي به سرمايه گذاري در اين منطقه علاقه مند شوند.»رئيس کارگروه گردشگري استان تبديل توس به يکي از شهرهاي اقماري مشهد را گامي مهم براي جذب سرمايه گذار به اين منطقه مي داند و ادامه مي دهد: «بخشي از اقدامات مورد نياز در اين زمينه انجام شده و هم اکنون موضوع در شوراي عالي شهرسازي وزارت کشور در حال پي گيري است.»
در ادامه طي گفت وگو با لشکري مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري وضعيت مشکلات اين ديار تاريخي را جويا مي شويم.او در ابتدا با تاکيد بر اين که فقط مسائل مربوط به داخل آرامگاه فردوسي در حوزه کاري سازمان متبوعش است، به اقدامات انجام شده در اين زمينه اشاره مي کند و مي گويد:«مساحت محدوده باغ آرامگاه طي ۵ سال گذشته از حدود ۵هکتار به ۱۴هکتار افزايش پيدا کرده و در اين مدت براي به سازي سوئيت ها، سرويس هاي بهداشتي، سيستم سرمايش و گرمايش و... حدود ۸ ميليارد تومان هزينه شده است.»لشکري سپس درباره مشکلات منطقه ۳۶۰ هکتاري توس اين گونه سخن مي گويد:«من هم قبول دارم که در اين منطقه بايد ظرفيت هاي لازم فراهم شده و توس به يک منطقه بين المللي گردشگري تبديل شود که اين موضوع در حال حاضر از طريق طرح جامع شهري در حال پي گيري است و برخي مجوزهاي لازم هم گرفته شده است.اما اين موضوع يک بحث استاني و فرااستاني است که من نمي توانم توضيح کاملي ارائه دهم.»
وي در ادامه با اقرار به اين که در حال حاضر روند توسعه و انجام فعاليت هاي عمراني در توس بسيار کند است، اظهار مي دارد:ما هم نسبت به اين موضوع گلايه داريم. اما بايد توجه داشته باشيم که اداره کل ميراث فرهنگي نسبت به وظيفه خود در زمينه باغ آرامگاه اقداماتي را انجام داده و تقاضاي ما اين است که ديگر دستگاه هاي استان هم به اين بحث ورود پيدا کنند. چرا که هر دستگاهي بايد نسبت به وظايفي که دارد خدمات مورد نياز را ارائه دهد.مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي وظيفه فرمانداري و شهرداري مشهد، شرکت هاي آب و برق،اداره راه و... را در اين زمينه مهم مي داند و تاکيد مي کند که برخي از سازمان ها هيچ اقدامي براي احياي منطقه تاريخي توس انجام نداده اند.لشکري ادامه مي دهد: مسائل توس بايد با يک نگاه ويژه و با همت دستگاه هاي استان پي گيري شود. او بهانه هاي برخي از نهادها مبني بر اين که توس يک منطقه فرهنگي و تاريخي است و اجازه فعاليت عمراني در آن داده نمي شود را رد مي کند و مي گويد: «ما براي رفع اين مشکل تمام منطقه را کاوش کرديم. ولي کدام يک از اين سازمان ها درخواست انجام کار داشته اند که ما موافقت نکرده ايم.»
هفتم اسفند سال ۱۳۸۳ مردم مشهد با حضور گسترده در آيين به خاک سپاري پيکر پاک يکي از بزرگ مردان عالم اين ديار، مراسم تشييع به ياد ماندني را در تاريخ خطه خورشيد ثبت کردند.آن روز مشهدي ها و حتي تعدادي از اهالي سيستان و بلوچستان و آشنايان و علاقه مندان به «آيت ا... سيد مهدي عبادي» از جاي جاي ايران اسلامي خود را به مشهد الرضا(ع) رساندند تا به پاس بزرگ داشت تلاش هاي مجاهدانه و روشن گرانه اين عالم رباني در عرصه هاي نماز جمعه، مجلس خبرگان رهبري و... مراسم تشييع به يادماندني را برگزار کنند.اما امروز نيز با گذشت ۶ سال از رحلت پدر ۲ شهيد، امام جمعه سابق مشهد و عضو مجلس خبرگان رهبري هنوز هم خاطره خطبه هاي روشن گرانه آيت ا... عبادي در نماز جمعه مشهد و در جوار بارگاه ملک پاسبان شمس توس در ياد خيلي از مشهدي ها متبلور است.به همين مناسبت ضمن نگاهي به زندگي اين عالم رباني، در گفت و گو با برخي از آشنايان آيت ا... عبادي يادي از خاطرات او کرديم.
هنوز هم خيلي ها او را به ياد دارند. چه آن هايي که جمعه هاي خود را با نواي خطبه هاي روشن گرانه اش در جوار بارگاه علي بن موسي الرضا(ع) سرشار از معرفت مي کردند و چه آن هايي که مي ديدند آن عالم بزرگوار در کوچک ترين مساجد حاشيه شهر و حتي مراسم معمولي مردم هم حضور دارد.
آري! هنوز هم صحن ها و رواق هاي حرم ملکوتي امام رضا(ع) از خاطره خطبه خواني هاي مردي حکايت مي کند که ۱۰ سال پاياني عمر خود را در جايگاه امام جمعه شهر علي بن موسي الرضا(ع) گذراند. مردي که در نوشته اي چنين خود را معرفي مي کند: اين جانب در خانواده اي مذهبي و ديني چشم به دنيا گشودم.
از ۶ سالگي به تحصيل در دبستان ابن حسام خوسفي (شاعر معروف) پرداختم. پس از طي دوره ابتدايي در مدرسه علميه معصوميه بيرجند به مدت ۲ سال و ۱۳ سال هم در حوزه علميه مشهد مقدس و حدود ۳ سال هم در نجف اشرف و ۱۵ سال در حوزه علميه قم به تحصيل و تدريس اشتغال داشتم.
بعد از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي، به امر حضرت امام (قدس سره) به عنوان نماينده معظم له در استان سيستان و بلوچستان و امام جمعه زاهدان برگزيده شدم و پس از رحلت حضرت امام (قدس سره) نيز در همان دو سمت از سوي مقام معظم رهبري ابقا شدم.
از سال ۱۳۷۲ شمسي نيز به دستور معظم له به عنوان امام جمعه مشهد مقدس مأموريت يافتم. در دوره اول و دوم انتخابات مجلس خبرگان رهبري نماينده مردم شريف استان سيستان و بلوچستان در اين مجلس بودم و در سومين دوره نيز به عنوان نماينده مردم بزرگوار استان خراسان، عضويت مجلس عظيم خبرگان رهبري را کسب کردم و... منبع: وب سايت بصيرت اما نمي دانم آيت ا... عبادي به چه حکمتي پي برده بود که يکي از برجسته ترين بخش هاي زندگي خود را در اين دست نوشته نياورده است. او حتي به اين نکته اشاره هم نکرده است که ۲ثمره زندگي خود را در راه اسلام و انقلاب اهدا کرد و از اين رو «ابوالشهيدين» نام گرفت.
افراد زيادي هستند که با شنيدن نام آيت ا... عبادي در نگاه اول همراهي و همدلي اين عالم رباني با مردم را به ياد مي آورند. عفت شريعتي نماينده مردم مشهد و کلات در مجلس شوراي اسلامي از اين افراد است که طي گفت و گو با خبرنگار ما اين گونه از امام جمعه فقيد مشهد ياد مي کند: آيت ا... عبادي از جمله شخصيت هاي برجسته علمي، فرهنگي و معنوي کشور بودند. علاوه بر اين که ايشان پدر ۲ شهيد بودند، نکته اي که باعث مي شد شخصيتي ممتاز و قابل توجه داشته باشند، تواضع و همدلي و همراهي شان با مردم بود.وي تاکيد دارد: اين موضوع باعث شد با گذشت ۶ سال از رحلت آيت ا... عبادي ياد و خاطره ايشان همچنان در ذهن مردم مشهد باقي بماند.شريعتي سخنانش را اين گونه ادامه مي دهد: کمتر پيش مي آمد که آيت ا... عبادي حضور در جلسه يا کلاس درس در دور افتاده ترين نقاط شهر را رد کنند و حتي اگر براي يک مراسم معمولي ايشان را دعوت مي کردند، در آن جلسه حضور مي يافتند و اين بارزترين و ممتازترين ويژگي شخصيتي مرحوم آيت ا... عبادي بود که هميشه من و ديگر اطرافيان ايشان را تحت تاثير قرار مي داد.
نماينده مردم مشهد و کلات در مجلس شوراي اسلامي سپس به حضور آيت ا... عبادي در نمازجمعه مشهد و خطبه هاي تاثيرگذار اين عالم رباني در حرم مطهر رضوي اشاره مي کند و چنين مي گويد: با وجود اين که در زمان منسوب شدن آيت ا... عبادي به عنوان امام جمعه مشهد سال ها از پيروزي انقلاب اسلامي گذشته بود، اما به نظر من در واقع شکل گيري نمازجمعه به عنوان يک بستر معرفتي، علمي و سياسي در سال هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در مشهد، با حضور ايشان محقق شد.
او معتقد است که شخصيت علمي، معرفتي و سياسي برجسته آيت ا... عبادي و روحيه مردمي امام جمعه فقيد مشهد باعث مي شد که مردم به حضور در نماز جمعه تشويق شوند.
سال گذشته در همين روزها طي گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمين کوثري اما م جمعه وقت شهرستان چناران و مسئول سابق شوراي سياست گذاري ائمه جمعه استان که از دوستان و نزديکان آيت ا... عبادي نيز بوده است، يادي از خاطرات اين عالم رباني کرديم.
اما چند ماه قبل حجت الاسلام والمسلمين کوثري هم به رحمت ايزدي پيوست. حجت الاسلام والمسلمين کوثري در بخشي از آن گفت وگو از آيت ا... عبادي به عنوان شخصيتي دلسوز براي اسلام و انقلاب، ساده زيست، خوش اخلاق، عالم، فرهيخته و وارسته ياد کرد و با برشمردن رسالت هاي نمازجمعه و وظايف امام جمعه چنين گفت: مرحوم آيت ا... عبادي به عنوان امام جمعه مشهد و پدر بزرگوار ۲شهيد براي عمل کردن به وظايف خود درباره بيان احکام اسلام و سياست هاي نظام به بهترين شکل اقدام مي کرد.
او تاکيد کرد: من زماني که پدرم از دنيا رفت به اندازه اي که از رحلت آيت ا... عبادي ناراحت شدم، غمگين نشده بودم و در واقع با رحلت آيت ا...عبادي ما جاي خالي ايشان را در مشهد و استان احساس کرديم.
دکتر نجمه خدادادي مديرکل کتابخانه هاي عمومي استان چندي پيش علت تعطيلي پروژه تا ابتداي آبان ماه را بدهکار بودن اداره کل ارشاد به پيمانکار پروژه عنوان کرده و گفته بود که «پيمانکار طلبکار از انتقال تصدي گري پروژه خودداري مي کرده است. ولي از اوايل آبان ماه اين انتقال تصدي گري انجام شد.»
در حال حاضر با وجود گذشت بيش از ۲ ماه از انتقال تصدي گري کتابخانه مرکزي، مديرکل نوسازي مدارس خراسان رضوي اعلام مي کند که «از زمان تحويل گرفتن کار، مشاور پروژه در حال انجام بررسي هاي لازم است.» به اين ترتيب مشخص مي شود که کار احداث پروژه پير کتابخانه مرکزي مشهد از ارديبهشت امسال تعطيل شده و هنوز هم آغاز نشده است.
هدايت ا... هاشمي نسب، مديرکل نوسازي مدارس خراسان رضوي طي گفت و گويي با خبرنگار ما درباره وضعيت کنوني پروژه کتابخانه مرکزي مشهد، پس از انتقال تصدي گري امور عمراني پروژه به اين اداره کل، مي گويد: اکنون تنها حدود 2 ماه از زمان انتقال اين تصدي گري مي گذرد و مشاور پروژه در حال کار است.
از زماني که بروز ۱۶۰ اشکال فني در کتابخانه مرکزي مشهد توسط دفتر فني استانداري خراسان رضوي تأييد شد و به تبع آن تصدي گري امور عمراني اين پروژه تغيير کرد، همواره اين موضوع مطرح بوده است که آيا متصدي جديد توانايي رفع اين اشکالات فني را دارد؟ و اين که براي رفع اين اشکالات به چه ميزان هزينه و توان اجرايي نياز است؟ دکتر نجمه خدادادي مديرکل کتابخانه هاي عمومي خراسان رضوي در آستانه هفته کتاب امسال در نشستي خبري گفته بود که «رفع اين نواقص به خلاقيتي نياز دارد که احداث يک ساختمان جديد به مراتب آسان تر از آن است.» اما مديرکل نوسازي مدارس که مدعي است پيش از اين نيز چنين پروژه هايي را به سرانجام رسانده، در اين باره خوش بين است و مي گويد: «توانايي رفع مشکلات فني موجود را داريم».او در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره وجود ۱۶۰ اشکال فني در ساختمان کتابخانه مرکزي مشهد، مي گويد: ما در حال حاضر مطالعات لازم در اين زمينه را انجام داده ايم و در صورت تامين اعتبار مورد نياز مي توانيم با به سازي لرزه اي تمام اين مشکلات را هم رفع کنيم.هاشمي نسب تاکيد دارد که اين کار در توان اداره کل نوسازي مدارس استان هست.
وي در بخش ديگري به موضوع بودجه مورد نياز اتمام کار اين کتابخانه اشاره و عنوان مي کند: بر اساس برآوردهايي که ما انجام داده ايم، رساندن اين پروژه به مرحله بهره برداري حدود ۳ ميليارد تومان بودجه نياز دارد.به گفته او با مذاکرات انجام شده، پرداخت بيش از ۲ ميليارد تومان از اين بودجه تصويب شده است که ۶۰۰ ميليون تومان آن از بودجه هاي جاري استان و بقيه از محل بودجه فرهنگي ۱۷۷ ميليارد توماني خراسان رضوي تامين مي شود.
هاشمي نسب درباره زمان اتمام کار کتابخانه مرکزي مشهد هم مدعي است که مي توانند اين پروژه را تا يک سال و نيم ديگر به اتمام برسانند.البته او اين موضوع را مشروط به تامين کامل و مستمر اعتبار، مورد نياز پروژه عنوان و بر اين موضوع تاکيد مي کند که در صورت تامين اعتبار پروژه در زمان مشخص شده و با رفع اشکالات فني به بهره برداري مي رسد.
حوزه هاي علميه به عنوان اصلي ترين متوليان ديني وظيفه خطير گسترش معارف اسلامي در جامعه را برعهده دارند. شکي نيست که اين نهادهاي علمي زماني مي توانند در انجام وظيفه خود موفق باشند که به شايسته ترين شکل ممکن از قرآن و عترت، ثقلين مورد سفارش نبي مکرم اسلام(ص) بهره ببرند اما برخي از کارشناسان معتقدند که در حال حاضر فعاليت هاي قرآني آن چنان که بايد در برنامه هاي آموزشي حوزه هاي علميه جاي خود را نيافته است. به منظور واکاوي اين موضوع در نشستي با حضور حجت الاسلام والمسلمين ايرواني مدير گروه علوم قرآني و حديث دانشگاه علوم اسلامي رضوي، حجت الاسلام و المسلمين عزيزي دبيرستاد تفسير حوزه علميه خراسان و حسن حکيم باشي مدير گروه پژوهش هاي قرآني دفتر تبليغات اسلامي خراسان رضوي فعاليتهاي قرآني در حوزههاي علميه را بررسي کرديم. آن ها در اين نشست ضمن بررسي وضعيت موجود فعاليت هاي قرآني در حوزه هاي علميه و به ويژه حوزه علميه خراسان، راهکارهايي را نيز براي گسترش فعاليت هاي قرآني در حوزه و رسيدن به شرايط مطلوب مطرح کردند.
در ابتداي نشست «بررسي فعاليت هاي قرآني در حوزه علميه خراسان» خبرنگار ما اين سوال را مطرح کرد که فعاليت هاي قرآني انجام شده در حوزه هاي علميه، تا چه ميزان با نيازهاي جامعه مطابقت داشته است؟حجت الاسلام عزيزي دبير ستاد تفسير حوزه علميه خراسان که معتقد بود يکي از دلايل مهم کم رنگ بودن فعاليت هاي قرآني در حوزه و مطرح نشدن اين فعاليت ها در خارج از حوزه علميه فاصله موجود ميان نيازهاي جامعه با فعاليت هاي انجام شده است، در پاسخ به اين سوال اظهار داشت: تفسير قرآن زماني تأثيرگذار است که کارايي داشته باشد و بتواند مشکلات اخلاقي، عقيدتي، اخلاقي، خانوادگي و... جامعه را حل کند؛ همچنين به شبهه هاي موجود پاسخ دهد و رابطه انسان با خالق و خالق با مخلوق را روشن کند. در اين صورت است که طلبه ها به سمت تفسير قرآن کريم گرايش پيدا مي کنند و شايد يکي از دلايل مهجوريت قرآن در حوزه هاي علميه و بهره نبردن طلبه ها از مباحث تفسيري در فعاليت هاي تبليغي، همين موضوع باشد.با مطرح شدن اين موضوع از سوي دبير ستاد تفسير حوزه علميه خراسان، خبرنگار ما پرسيد: آيا فعاليت هاي کنوني ستاد تفسير حوزه علميه خراسان در اين راستاست يا خير؟ او پاسخ داد: رويکرد ستاد تفسير اين است که قرآن را به صحنه درس، بحث و زندگي طلبه ها وارد کند و اولويت ما نيز بحث هاي آموزشي قرآني است. در واقع بايد به نقطه اي برسيم که اجتهاد روايي، عقلي و قرآني در کنار يکديگر در حوزه حضور داشته باشد.
حجت الاسلام عزيزي در ادامه چشم انداز ستاد تفسير حوزه علميه خراسان را اين گونه ترسيم کرد: هدف ما اين است که يک طلبه از بدو ورود به حوزه علميه تا زمان پايان سطح خارج درس هاي قرآني را فرا بگيرد و در نهايت به مرحله اجتهاد در مباحث تفسيري برسد.او سپس با اشاره به برنامه هاي آموزشي پيش بيني شده در اين ستاد گفت: رويکرد اين برنامه ها اين است که طلبه آثار پربرکت قرآن کريم را در زندگي احساس کند.
در ادامه نشست بررسي فعاليت هاي قرآني حوزه علميه خراسان، خبرنگار ما از مدير گروه علوم قرآني دانشگاه علوم اسلامي رضوي پرسيد: آيا فعاليت هاي قرآني اين دانشگاه با نيازهاي موجود متناسب است يا خير؟حجت الاسلام و المسلمين ايرواني که معتقد بود در دانشگاه و حوزه اين موضوع تفاوت چنداني باهم ندارد، چنين توضيح داد: تا زماني که طلبه يا دانشجو مباني را نگذرانده باشند، نتيجه اي حاصل نمي شود و شاهد ثمره اي نخواهيم بود.به عقيده او براي تدوين مجدد علوم انساني، بايد همان گونه که مجتهدان فقهي داريم، مجتهد قرآني تربيت کنيم.ايرواني به طرح ستاد تفسير حوزه علميه خراسان هم اشاره و نظرش را درباره اين طرح چنين بيان کرد: با توجه به اين که طلبه ها در سال اول اين طرح با مباني قرآن آشنا مي شوند و همچنين تمامي آموزه هاي استاداني همچون آيت ا... معرفت و دوره هاي تفسيري در آن گنجانده شده است، فکر مي کنم اين طرح بتواند طلبه ها را به مجتهد قرآني تبديل کند.البته او در عين حال تأکيد کرد که براي تحقق کامل علوم انساني مبتني بر قرآن بايد رشته هاي ميان رشته اي نيز تدوين شود، در اين صورت فعاليت هاي قرآني مي تواند نيازهاي جامعه را پاسخ گو باشد.
در همين حال حکيم باشي مدير گروه پژوهش هاي قرآني دفتر تبليغات اسلامي خراسان رضوي، از موضوعي سخن گفت که به عقيده او مهم ترين مشکل فعاليت هاي قرآني در حوزه آموزش است.حکيم باشي اين موضوع را يادآور شد که طلبه ها، پيش از ورود به حوزه هاي علميه حدود ۱۲ سال در نظام آموزش و پرورش کشور تحصيل مي کنند. در حالي که زمان مناسب براي فراگيري تلاوت، تجويد و حتي حفظ قرآن کريم در اين ۱۲ سال است، طلبه اي که وارد حوزه علميه مي شود در بسياري از اين موارد مشکل دارد.
سوال پاياني که خبرنگار خراسان در اين نشست مطرح کرد، اين بود که وضعيت ايده آل فعاليت هاي قرآني در حوزه علميه به چه صورتي است و براي رسيدن به اين شرايط چه اقداماتي بايد انجام شود؟حجت الاسلام ايرواني مدير گروه علوم قرآني و حديث دانشگاه علوم اسلامي رضوي معتقد است؛ اين موضوع با اقداماتي همچون اجراي کامل طرح ستاد تفسير حوزه علميه خراسان، افزوده شدن رشته هاي تخصصي در زمينه علوم قرآني، تأسيس رشته هاي ميان رشته اي در حوزه و دانشگاه، ايجاد مجله هاي علمي و پژوهشي مناسب در اين زمينه و اعطاي امتياز به استادان بر اساس تحقيقاتي که در زمينه هاي علوم قرآني و تفسير انجام داده اند، محقق مي شود.مدير گروه پژوهش هاي قرآني دفتر تبليغات اسلامي هم در پاسخ به اين سوال بر چشم انداز تربيت مجتهد قرآني تأکيد و ۳ رويکرد اساسي را عنوان کرد.حکيم باشي معتقد بود که تدوين برنامه هاي آموزشي کوتاه و بلند مدت، بهره بردن بيشتر از قرآن در تمامي دروس حوزه علميه و تاسيس مراکز تربيت مدرس و مفسر قرآن کريم مي تواند در اين زمينه راهگشا باشد.او همچنين بر گسترش فعاليت هاي قرآني در ديگر نهادها از جمله آموزش و پرورش هم تأکيد و عنوان کرد: در شرايط ايده آل، حوزه علميه نبايد طلبه اي را بپذيرد که به طور کامل توان قرائت قرآن کريم را ندارد.او راهکارهاي ديگري را نيز عنوان کرد که از آن جمله مي توان به تجميع فعاليت هاي قرآني کشور و قرار دادن آن ها در اختيار حوزه علميه، محور قرار دادن علوم قرآني در حوزه علميه، تدوين سياست هاي کلان آموزشي قرآن در حوزه و تأسيس دانشگاه جامع و بين المللي قرآن کريم اشاره کرد.
برگزاري اجلاس سراسري مديران انجمن ها و تشکل هاي فرهنگي و هنري استان در بيست و چهارمين روز شهريور امسال، خبرهاي خوشي را براي اهالي فرهنگ و هنر خراسان رضوي به همراه داشت. در اين اجلاس پس از مطرح شدن ديدگاه ها و درخواست هاي ۸ مسئول انجمن فرهنگي و هنري و مديرکانون هنرمندان استان، صلاحي استاندار خراسان رضوي موافقت خود را براي اجرايي شدن ۸۰ خواسته اهالي فرهنگ و هنر استان از جمله تشکيل خانه هنرمندان خراسان رضوي اعلام کرد و گفت: اين طرح با تامين اعتبار از محل بودجه فرهنگي ۱۷۷ ميليارد توماني استان در سال ۸۹ و بودجه هاي جاري دستگاه هاي فرهنگي عملياتي مي شود.
اکنون با گذشت بيش از ۴ ماه از زمان مطرح شدن اين وعده ها، به سراغ «رضا کمال علوي» مدير عامل کانون هنرمندان خراسان رضوي مي رويم و آخرين وضعيت اجرايي شدن اين طرح ها را جويا مي شويم. او در ابتدا با بيان اين که سال۸۹ دستاوردهاي بسيار خوبي را براي جامعه فرهنگي و هنري استان به همراه داشته است، به آغاز به کار دبيرخانه نظارت بر انجمن هاي فرهنگي و هنري استان اشاره و عنوان کرد: اولين دستاورد تاسيس اين دبيرخانه، برگزاري اجلاس سراسري مديران انجمن ها و تشکل هاي فرهنگي خراسان رضوي بود که در اين اجلاس پيشنهادها و درخواست هاي اهالي فرهنگ و هنر استان در قالب ۸قطعنامه ارائه شد و موافقت استاندار را به همراه داشت.
«کمال علوي» تعداد پيشنهادهاي ارائه شده را در مجموع ۸۰مورد عنوان مي کنند و ادامه مي دهد: استاندار قول داد که تمام اين طرح ها با تامين اعتبار از محل بودجه فرهنگي ۱۷۷ ميليارد توماني استان در سال ۸۹ اجرايي شود.در اين راستا اقدامات مقدماتي در حال انجام است ولي متاسفانه روند انجام اين کارها خيلي کند است.
در ادامه گفت وگو با کمال علوي، آخرين وضعيت طرح احداث خانه هنرمندان استان را که در اين جلسه مطرح شد و مورد موافقت استاندار قرار گرفت، جويا مي شويم. او با تاکيد بر اين که هنرمندان استان براي فراهم کردن زمينه توسعه فعاليت هايشان به چنين فضايي نياز مبرم دارند، توضيح مي دهد: بايد فضايي داشته باشيم که رشته هاي مختلف هنري در آن مستقر و به پاتوقي براي اهالي هنر استان تبديل شود. مديرعامل کانون هنرمندان خراسان رضوي سالن نمايش، سينما چند نگارخانه، محل عرضه توليدات فرهنگي و هنري و... را به عنوان بخش هاي گوناگون در نظر گرفته شده براي خانه هنرمندان استان عنوان مي کند و در توضيح اهميت تاسيس اين مجموعه مي گويد: با توجه به تاکيدهاي موجود در زمينه اجراي اصل۴۴ قانون اساسي و سپردن تصدي هاي دولت به بخش خصوصي، احداث خانه هنرمندان استان مي تواند از يک سو به بهره گيري از توانمندي مجموعه هاي فرهنگي و هنري براي تثبيت توسعه فرهنگي منجر شود و از ديگر سو ارتباط نزديک تر اهالي فرهنگ و هنر با آحاد جامعه را- که معتقديم اين ويژگي در ذات هنر است- به همراه داشته باشد. کمال علوي همچنين معتقد است: اين مجموعه رونق اقتصادي در حوزه فرهنگ و هنر را نيز در پي دارد.
او درباره اقدامات انجام شده براي احداث خانه هنرمندان استان مي گويد: ما تاکنون طرح را ارائه داده ايم و در استانداري و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان هم بررسي هاي لازم در حال انجام است. اما از اقدام عملي خبري نيست. کمال علوي اميدي به کلنگ زني اين پروژه تا پايان سال ندارد و اظهارمي دارد: احساس مي کنم که روند انجام کار کند است، ولي دليل آن را نمي دانم. او ابراز اميدواري مي کند که با تاسيس خانه هنرمندان «امنيت حرفه اي» هنرمندان استان بيش از پيش فراهم شود.
کمال علوي يکي ديگر از بحث هاي مطرح شده در اين جلسه مبني بر در نظر گرفتن يک کرسي براي نماينده اهالي فرهنگ و هنر در شوراي اداري استان را نيز يادآور مي شود و ادامه مي دهد: محقق شدن اين موضوع به انجام فعاليت هاي اجتماعي بيشتر جامعه فرهنگي و هنري در سطح استان مي انجامد. او با انتقاد از عملي نشدن اين طرح تاکنون تاکيد مي کند: با توجه به اين که شهر مشهد به عنوان پايتخت معنوي ايران مطرح شده و از جايگاه فرهنگي و هنري برجسته اي نيز در طول تاريخ برخوردار است، حضور نماينده جامعه فرهنگي و هنري در شوراي اداري استان به عنوان يک نياز مبرم احساس مي شود.
دفاع مقدس گزارش تعلل در احداث باغ موزه دفاع مقدس مشهد در حالي روي مي دهد که استان هاي خراسان با حضوري ارزنده در عرصه ۸ سال دفاع مقدس، نقش تعيين کننده اي در روند جنگ تحميلي داشته اند و ياد و خاطره سرداران شهيد و نام آشناي اين ديار نيز در تاريخ دفاع مقدس به جاي مانده است. اما اکنون نمايندگان مشهد در مجلس شوراي اسلامي هم با انتقاد از اين روند کند، خواستار تسريع در احداث باغ موزه دفاع مقدس خراسان رضوي اند.
«امير حسين قاضي زاده» نماينده مردم مشهد و کلات در مجلس شوراي اسلامي در گفت و گويي با خراسان، روند احداث باغ موزه دفاع مقدس خراسان رضوي را در مقايسه با ديگر استان ها «خيلي عقب» توصيف مي کند و مي گويد: متأسفانه ما هنوز هم با گذشت ۱۲ سال در مرحله جانمايي و انتخاب زمين براي احداث باغ موزه قرار داريم و بعد از اين هم بايد به فکر تأمين اعتبار براي اين پروژه باشيم.وي عامل کند پيش رفتن اين پروژه را دست اندرکار بودن چند نهاد گوناگون مي داند و در بيان راهکار رفع اين مشکل، چنين مي گويد: بايد استانداري به عنوان متولي هماهنگي بين نهادهاي استان براي تعيين تکليف باغ موزه دفاع مقدس و رفع مشکلات اين پروژه وارد عمل شود.قاضي زاده انتخاب استاندار را به عنوان فرمانده قرارگاه باغ موزه دفاع مقدس استان در اين زمينه مثبت ارزيابي و ابراز اميدواري مي کند که با اين اقدام هماهنگي بيشتري ميان نهادهاي متولي در اين امر به وجود بيايد.
اين عضو کميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي سپس به تبيين ضرورت احداث اين باغ موزه مي پردازد و با بيان اين که ۸ سال دفاع مقدس يکي از دوره هاي ارزشمند تاريخ کشور ماست، مي افزايد: جنگ تحميلي باعث تقويت بنيه معنوي جامعه ما شد و اين اولين باري بود که طي ۱۰سال اخير دشمن به ميهن ما تجاوز کرد و جوانان اين مرز و بوم غيرتمندانه در برابر کل دنيا ايستادگي کردند و حتي يک وجب از خاک کشور را به دشمن ندادند.
قاضي زاده از دفاع مقدس به عنوان هويت ملي ايرانيان و انقلاب اسلامي ياد مي کند و با تأکيد بر احداث باغ موزه دفاع مقدس چنين مي گويد: ما بايد محلي را ايجاد کنيم که نسل هاي بعد از جنگ با ياد و نام رزمندگان اين مرز و بوم و ايثارگري و جانبازي آن ها آشنا شوند.وي مي افزايد: ما در حال حاضر شاهديم که خيلي از کشورهاي دنيا برخي اقدامات انجام شده را در جنگ هاي مادي شان با افتخار جلوه گر مي کنند. ولي ما براي يک امر مقدس کوچک ترين اقدامي هم نکرده ايم.
قاضي زاده مشهد را به عنوان اولويت اول کشور براي احداث باغ موزه دفاع مقدس عنوان مي کند و در توضيح اين مطلب مي گويد: حضور سالانه ميليون ها زائر در پايتخت معنوي ايران و حماسه سازي بزرگ رزمندگان خراساني در عرصه دفاع مقدس، مشهد را به عنوان بهترين محل براي نشر ارزش هاي دفاع مقدس مطرح مي کند.
«جواد آرين منش» ديگر نماينده مردم مشهد و کلات در مجلس شوراي اسلامي نيز احداث باغ موزه دفاع مقدس استان را ضرورتي «جدي» و «انکارناپذير» عنوان و تأکيد مي کند: تأسيس موزه دفاع مقدس اقدامي است که بايد بلافاصله بعد از پايان جنگ تحميلي به وقوع مي پيوست. چرا که بسياري از آثار دفاع مقدس در طول اين سال ها از بين رفته است.
نايب رئيس کميسيون فرهنگي مجلس با تأکيد بر اين که نبايد اجازه دهيم خاطرات مقطع زرين دفاع مقدس و انقلاب اسلامي از ذهن مردم محو شود، مي گويد: اکنون هم با اين که ۲۰ سال از پايان جنگ تحميلي گذشته و براي انجام اين اقدام خيلي دير است، باز هم بايد اين اقدام با سرعت انجام شود. چرا که هنوز هم برخي از خاطرات، اطلاعات و آثار مربوط به دفاع مقدس باقي مانده است که مي توانيم آن ها را حفظ کنيم.
اما آرين منش در پاسخ به اين سوال که نمايندگان استان در مجلس براي محقق شدن اين موضوع چه اقدامي انجام داده اند، به مصوبات کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي براي باغ موزه هاي دفاع مقدس اشاره و عنوان مي کند: با اين که طي چند سال اخير بودجه اين امر در لايحه بودجه سالانه کشور به تصويب رسيده، متأسفانه اين بودجه شکل اجرايي به خود نگرفته و حتي در برخي سال ها جذب هم نشده است.او همچنين به عنوان رئيس مجمع نمايندگان استان اعلام آمادگي مي کند که اين مجمع اقدام لازم را درا ين زمينه با جديت پي گيري مي کند.
۱۷دي ماه در تاريخ اين مرز و بوم يادآور پرواز يکي از رزمندگان سرافراز خطه خورشيد در عرصه پيکار ۸ سال دفاع مقدس است.مردي که با نوشيدن شهد شهادت عنوان اولين سردار شهيد خراسان را به خود اختصاص داد و امروز با گذشت ۳۰سال از عروج ملکوتي او هنوز هم عطر ياد و نام و خاطره رشادت هاي جوان مردانه اش در کوچه باغ خاطرات سلحشوران اين مرز و بوم به مشام مي رسد. شهيد بابامحمد رستمي مردي است که يکي از هم رزمانش او را چنين توصيف مي کند: «شهيد رستمي همان گونه که از نامش پيداست براي رزمندگان اسلام در جبهه ها همچون پدري بااخلاق نبوي بود و از نظر شجاعت و جوان مردي نيز در هيبت رستم زمان بود.»به مناسبت سالروز شهادت اين سردار سرافراز سپاه اسلام ساعتي را ميهمان خانه شهيد رستمي بوديم و از اين دلاورمرد سرزمين خورشيد سخن گفتيم.
به همراه عکاس روزنامه کوچه و خيابان هاي شهر را پشت سر مي گذاريم و به آدرسي مي رسيم که فرزند شهيد بابارستمي به ما داده است. زنگ را مي فشارم و پس از باز شدن در، فرزند شهيد به استقبالمان مي آيد.با ورود به منزل نيز همسر شهيد را مي بينم که با چهره اي متبسم از ما استقبال مي کند. پس از تعارفات معمول دور هم مي نشينيم و سخن گفتن از رشادت ها و روحيات شهيد بابا محمدرستمي را در حضور همسر، فرزند و يکي از هم رزمان اين سردار سرافراز خطه خراسان آغاز مي کنيم.
«زهرا بهادري» همسر شهيد بابارستمي در ابتدا از روحيات و شخصيت همسر شهيدش در سال هاي اول آشنايي شان سخن مي گويد و اين گونه شهيد بابارستمي را توصيف مي کند: زماني که ما با هم ازدواج کرديم شهيد بابارستمي حدود ۲۰ سال داشت، ولي با اين وجود آن چنان مومن و پاک بود که حتي نماز شب هايش هم قضا نمي شد. هميشه روزهاي اول، پانزدهم و آخر ماه را روزه مي گرفت و حتي به من هم اطلاع نمي داد تا اين که احتمالا از خواب بيدار نشوم و برايش سحري آماده کنم. همچنين با وجود اين که سن کمي داشت، مورد اعتماد و مشورت همه اقوام و آشنايان بود. پدر من وخيلي از آشنايان با وجود اين که از نظر سني از او بزرگ تر بودند، همواره در کارهايشان با شهيد بابارستمي مشورت مي کردند و نظرات او را به کار مي بستند.
او در ادامه به فعاليت ها و مبارزات شهيد بابارستمي در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي اشاره مي کند و درباره شروع اين فعاليت ها مي گويد: «روزي آقاي رستمي از محل کارش به خانه آمد و روزنامه اي به من نشان داد. در اين روزنامه تصوير امام خميني(ره) چاپ شده بود. آن زمان هنوز مسائل مربوط به انقلاب و امام در جامعه خيلي مطرح نبود و من هم آشنايي نداشتم. شهيد بابارستمي به من گفت: «اين عکس رهبر ماست. ايشان در حال حاضر در پاريس حضور دارند. من مي خواهم در راهي قدم بردارم که خطرهاي زيادي دارد. از تو مي خواهم که در اين مسير همراهي ام کني» در واقع او در اين روز به طور کامل مسائل مربوط به انقلاب و نهضت را براي من روشن کرد و از آن روز به بعد ما همواره آماده حضور نيروهاي ساواک و حمله به خانه مان بوديم.خانم بهادري تاکيد مي کند: شهيد بابا رستمي در سال هاي قبل از پيروزي انقلاب فعاليت هاي زيادي را در زمينه توزيع اعلاميه هاي امام خميني(ره) انتشار نوار سخنراني هاي ايشان و.. انجام مي داد.
اين همسر شهيد در ادامه توصيف روحيات و شخصيت شهيد بابارستمي از او به عنوان انساني خوش اخلاق و دوست داشتني ياد مي کند و چنين مي گويد: همه آشنايان مي دانستند که شهيد بابارستمي انسان بسيار خوش اخلاقي است و از اين رو همه به او علاقه داشتند.هر زمان که به خانه مي آمد، با وجود خستگي مفرط هرگز خود را خسته نشان نمي داد و با چهره اي گشوده با ما رفتار مي کرد.
خانم بهادري که بغض محبوس شده در گلويش بارها در طول اين گفت وگو در صداي گرفته اش نمود پيدا مي کند در ادامه چند خاطره از همسر شهيدش را روايت مي کند.او در ابتدا به ماجراي درگيري شهيد بابا رستمي با بني صدر اشاره مي کند و مي گويد: آن طور که دوستان شهيد به ما گفته اند روزي در جلسه اي (احتمالا شوراي عالي دفاع) شهيد بابارستمي به شدت با بني صدر درگير مي شود.ماجرا از اين قرار بوده است که بني صدر با در اختيار گذاشتن تجهيزات جنگي و مهمات به نيروهاي رزمنده مخالفت مي کرد و اين موضوع با انتقاد تند آقاي رستمي مواجه شد. حتي بعضي از دوستان شهيد به ما گفته اند که اين ماجرا به درگيري فيزيکي بين شهيد بابارستمي و بني صدر هم کشيده شده است.
اين همسر شهيد در بيان خاطره ديگري از شهيد بابا رستمي مي گويد: روزي آقاي رستمي به خانه آمد و به من گفت: «هر کدام از بچه هاي ما روي يک تشک مي خوابند. شما از اين پس از ۲ دخترمان بخواه که روي يک تشک بخوابند و پسرمان هم روي يک تشک بخوابد و تشک ديگر را آماده کن که من ببرم.» شهيد بابا رستمي در برابر اعتراض من به اين موضوع هم گفت: خانواده اي را مي شناسم که بچه هايشان روي حصير مي خوابند. پس از اين در زمان تشييع جنازه شهيد خانمي را ديدم که به همراه ۳ فرزندش گريه کنان مي گويد که دوباره بچه هايم يتيم شدند. بعدا متوجه شدم که شهيد بابارستمي از اين خانواده که پدرشان را از دست داده بودند حمايت مي کرده و آن تشک را هم براي آن ها برده است.
حسن رستمي فرزند شهيد بابارستمي که در زمان شهادت پدرش حدود ۶ سال داشته نيز در اين گفت وگو به نقل خاطراتي از پدرش مي پردازد. او به علاقه شهيد بابارستمي به ورزش کشتي اشاره مي کند و اين گونه مي گويد: علاقه پدرم به کشتي خيلي زياد بود و هميشه دوست داشت که من هم کشتي گير شوم. از اين رو به من آموزش هم مي داد و من در سن ۶ سالگي با آموزش هاي پدرم مي توانستم با يک پسر بزرگ تر از خودم کشتي بگيرم.
«خلقي» يکي از هم رزمان و دوستان شهيد بابارستمي هم در اين گفت وگو از اين هم رزم شهيدش به عنوان مردي شجاع، مهربان، دوست داشتني و در عين حال فرمانده اي قاطع ياد مي کند و با اشاره به اين که شهيد بابارستمي از اولين موسسان سپاه خراسان بوده و در زمان شهادت نيز در جايگاه فرمانده عمليات سپاه خراسان فعاليت مي کرده است، چنين مي گويد: همان گونه که از نام شهيد بابامحمد رستمي پيداست او براي رزمندگان اسلام همچون پدري با خلق نبوي بود و در عرصه شجاعت و پهلواني نيز در هيبت رستم زمان بود.
پروژه سينمايي شهيد کاوه با عنوان «شورشيرين» اين روزها آخرين مراحل فيلم برداري را در استان کرمانشاه پشت سر مي گذارد و به گفته اصغري تهيه کننده اين اثر، در جشنواره فيلم فجر امسال براي اولين بار اکران مي شود.«شورشيرين» پس از «به کبودي ياس» دومين اثر سينمايي محسوب مي شود که به کارگرداني «جواد اردکاني»، به زندگي سرداران خراساني 8 سال دفاع مقدس مي پردازد.اردکاني در اين اثر تلاش کرده است، بخش هايي از زندگي شهيد کاوه را در سال هاي ۵۹ و ۶۰ در منطقه کردستان به تصوير بکشد؛ همچنين به گفته «مجيد ايافت» مشاور فيلم نامه در اين اثر با بازگشت به گذشته، به زاويه هاي ديگري از زندگي اين سردار خراساني ميدان نبرد ۸ سال دفاع مقدس نيز پرداخته شده است.در مطلب پيش رو، طي گفت وگويي با مجيد ايافت مشاور فيلم نامه و پژوهشگر پروژه، اطلاعات بيشتري را درباره اين اثر سينمايي جويا شديم.به گفته او هنوز برخي وعده ها براي حمايت اين فيلم محقق نشده است.
«مجيد ايافت» مشاور فيلم نامه پروژه سينمايي شهيد کاوه و از هم رزمان اين سردار خراساني ۸ سال دفاع مقدس، طي گفت وگويي با خبرنگار ما با اشاره به اين که کار نگارش فيلم نامه «شورشيرين» از سال ۸۸ شروع شده است، چنين مي گويد: در واقع بخش اصلي کار که بازنويسي و تدوين نهايي فيلم نامه بود، توسط جواد اردکاني انجام شد. ولي در مجموع فيلم نامه پروژه سينمايي شهيد کاوه، کار مشترکي ميان من، جواد اردکاني و ماشاءا... شاهمرادي زاده است.او درباره داستان اين فيلم نامه نيز ابراز مي دارد: نگاه اصلي اثر به زندگي شهيد کاوه در سال هاي ۵۹و۶۰ است؛ زماني که نيروهاي انقلابي مناطق کردستان و آذربايجان غربي در اوج مظلوميت با رژيم بعث عراق مبارزه مي کردند و شهيد کاوه براي اولين بار به اين منطقه اعزام شد. البته در همين مدت سعي شده است، با بازگشت هايي به گذشته، ابعاد شخصيتي، اخلاقي و نظامي گري شهيد کاوه نيز به تصوير کشيده شود.
ايافت به نام اين اثر هم اشاره مي کند و مي گويد: «شور شيرين» عنواني است که براي مراحل فيلم برداري و توليدانتخاب شده است و اين احتمال وجود دارد که فيلم با عنوان ديگري اکران شود که البته هنوز انتخاب نشده است.
ايافت در ادامه به توليد چند اثر تلويزيوني و پويانمايي با موضوع محوري شهيد کاوه در سال هاي اخير اشاره مي کند و از آن ها به عنوان پيشينه هايي که زمينه توليد پروژه سينمايي شهيد کاوه را فراهم کرد، ياد مي کند.
به گفته او توليد يک مجموعه ۱۳ قسمتي با عنوان «کاوه، حماسه اي ديگر» در قالب برنامه روايت فتح، زمينه اصلي توليد آثار ديگر درباره زندگي و شخصيت شهيد کاوه بود.ايافت مي گويد: پس از آن نيز يک اثر پويانمايي ۱۳ قسمتي با عنوان «حماسه کاوه» در صداوسيماي خراسان رضوي توليد شد. همچنين يک بازي رايانه اي با عنوان «نبرد آلواتان»، با موضوع مبارزات کاوه نيز توسط موسسه تبيان تهيه شده که هنوز وارد بازار نشده است.اين هم رزم شهيد کاوه که دستي در تهيه تمام اين آثار داشته است همچنين از نگارش فيلم نامه يک اثر تلويزيوني با موضوع شهيد کاوه سخن مي گويد و با بيان اين که اين مجموعه تلويزيوني مي تواند کامل ترين اثر با موضوع شهيد کاوه باشد، مي افزايد: من اين فيلم نامه را در ۵۰ قسمت تهيه کرده ام و در سال ۸۶ به شبکه يک و ۲ سيما ارائه داده ام. وي هنوز پاسخي درباره آن دريافت نکرده ام.
در ادامه گفت وگو با مشاور کارگردان و مسئول گروه تحقيق پروژه سينمايي شهيد کاوه اين سوال را مطرح مي کنيم که در اين اثر از ميان هم رزمان و شخصيت هاي همراه با شهيد کاوه در سال هاي جنگ تحميلي، چه افرادي به تصوير کشيده شده اند؟ايافت پاسخ مي دهد: تمام افرادي که با شهيد کاوه در منطقه «سقز» همراه بودند، در اين اثر به تصوير کشيده شده اند ولي شاخص ترين شخصيت حاضر در داستان، شهيد «چنگيز ابنيه فرد» فرمانده سپاه سقز در آن زمان است که مدتي نيز به عنوان معاون شهيد کاوه خدمت مي کرد.
اين رزمنده سال هاي دفاع مقدس، در پاسخ به اين سوال که مهم ترين ويژگي و پيام يک اثر سينمايي درباره شهيد کاوه، چه بايد باشد، چنين پاسخ مي دهد: بي گمان ابعاد نظامي گري، نبوغ و تدبير شهيد کاوه بايد به عنوان يکي از محورهاي ساخت فيلم مورد توجه قرار گيرد. ولي به نظر من آن چه بايد در مجموعه آثار دفاع مقدس و به ويژه پروژه سينمايي شهيد کاوه بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، وجوه تمايز ۸ سال دفاع مقدس با ديگر جنگ هاي تاريخ است. شکي نيست که اين موضوع متاثر از روحيات و معنويت رزمندگان ماست که به صورت داوطلبانه و با وجود همه کمبودها و نقص تجهيزات با عشق و علاقه در جبهه هاي حق عليه باطل حضور پيدا کردند و معادلات را بر هم زدند. بي گمان افرادي مانند شهيد کاوه مي توانند الگوي بسيار ارزنده اي براي جوانان ما باشند.
مجيد ايافت در بخش ديگري از اين گفت وگو فعاليت هاي فرهنگي و تبليغي انجام شده در حوزه دفاع مقدس را مورد نقد قرار مي دهد و در گلايه اي از متوليان اين امور اين جمله را به زبان مي آورد که «اقدامات فرهنگي و تبليغي انجام شده طي سال هاي بعد از جنگ تحميلي فقط در حد رفع تکليف مجموعه هايي بوده است که بايد در اين حوزه کار مي کردند.»او اقدامات انجام شده در حوزه هاي سينما، تلويزيون، ادبيات و... را براي معرفي سرداران شهيد به عنوان «الگوهاي راهگشاي مسائل امروز جامعه» ناکافي مي داند و مي گويد: مقطع زماني دفاع مقدس، يک گنجينه بزرگ فرهنگي و معرفتي براي انقلاب اسلامي است که ما هنوز نتوانسته ايم از آن به خوبي بهره مند شويم.
ايافت در ادامه بيان گلايه هايش از متوليان امور فرهنگي در حوزه دفاع مقدس مي گويد: تاکنون تنها افرادي که با تمام وجود سختي ها و در عين حال برکات ۸ سال دفاع مقدس را درک کرده بودند، به عنوان وظيفه پا به اين عرصه گذاشته اند و همچون سال هاي جنگ تحميلي که با وجود تمام مشکلات و کمبودها دشمن را مغلوب کردند، در عرصه هاي فرهنگي هم به فعاليت پرداختند.او به برخي اقدامات شايسته انجام شده طي سال هاي اخير هم اشاره مي کند و در عين حال مي گويد: اما در مجموع دستگاه هاي متولي از اقدامات فرهنگي با موضوع دفاع مقدس چندان حمايت و پشتيباني لازم نمي کنند و هنوز هم اين حمايت ها در سطح مطلوب نيست.
مشاور فيلم نامه پروژه سينمايي شهيدکاوه به قول هايي که براي حمايت از اين پروژه از سوي استانداري خراسان رضوي و... داده شده است هم اشاره مي کند و چنين مي گويد: بسياري از سازمان ها و نهادها از همان اولين روزهاي مطرح شدن موضوع اين پروژه سينمايي، براي فراهم کردن امکانات و منابع مادي مورد نياز قول هايي دادند. ولي در حال حاضر با نزديک شدن به مراحل پاياني ساخت اثر هنوز هم اين قول ها محقق نشده است. از همين رو حتي امکان حذف برخي از قسمت هاي فيلم که نيازمند امکاناتي همچون بالگرد و... است نيز وجود دارد!
دکتر«محمدحسين دياني» شخصيتي نام آشنا در عرصه علم و پژوهش خراسان رضوي است که طي سال ها فعاليت مستمر در زمينه کتابداري دستاوردهاي علمي و پژوهشي متعددي را در قالب هاي گوناگون منتشر کرده و به عنوان اولين استاد کتابداري در کشور، لقب «پدر علم کتابداري نوين ايران» را نيز به خود اختصاص داده است.او که سال ۵۹ در مقطع دکتري رشته کتابداري از دانشگاه ايالتي را نگرز آمريکا دانش آموخته شده است، طي ۳۰ سال گذشته فعاليت هاي علمي و پژوهشي ارزنده اي را در کشور به سرانجام رسانده و هم اکنون نيز به عنوان پژوهشگر در گروه ارزيابي علم و فناوري ايران در دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مشغول به فعاليت است.از ديگر مدارج علمي و پژوهشي استاد دياني هم مي توان به تاسيس مقاطع کارداني، کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکتري کتابداري در دانشگاه هاي مختلف کشور، انتشار کتاب وده ها مقاله در حوزه کتابداري و اطلاع رساني، سردبيري و تاسيس ۳ مجله علمي معتبر و... اشاره کرد.وي با پشت سرگذاشتن سال ها فعاليت در عرصه هاي علمي و پژوهشي و دارا بودن تجربه اي ارزشمند در اين زمينه، اکنون معتقد است که با توجه به تدوين سند چشم انداز، توجه به مقوله پژوهش در کشور از نظر اختصاص بودجه به ميزان مطلوبي است. ولي متاسفانه مديران سطح مياني در تصميم گيري هاي خود توجه لازم را به دستاوردهاي پژوهش ندارند و «خود را از پژوهشگران کارشناس تر مي دانند».
دکتر «محمد حسين دياني»، پدر علم کتابداري نوين ايران، يکي از شخصيت هاي علمي و پژوهشي برجسته و نام آشناي استان و کشور است که طي ۳۰ سال گذشته فعاليت هاي ارزشمندي را در حوزه علم کتابداري و اطلاع رساني به نتيجه رسانده، و هم اکنون نيز به عنوان پژوهشگر در گروه ارزيابي علم و فناوري ايران در دبيرخانه شوراي انقلاب فرهنگي، مشغول به کار است.او که در کارنامه فعاليت هاي علمي خود تاليف ۲۰ کتاب و ۷۵ مقاله علمي را به ثبت رسانده است، طي گفت وگو با خبرنگار ما در توصيف وضعيت کنوني کشور و به ويژه استان خراسان رضوي در حوزه پژوهش به سند چشم انداز ۲۰ ساله توسعه کشور اشاره مي کند و چنين مي گويد: در اين سند عنوان شده است که ما طي ۲۰ سال بايد به کشور اول منطقه از نظر علمي و فناوري و اقتصادي تبديل شويم. نکته اي که بيش از هر چيز در اين تعريف مشاهده مي شود، توجه به مقوله پژوهش و اهميت آن است. چرا که براي تبديل شدن به يک کشور پيشرفته از نظر علم وفناوري، بايد به فعاليت هاي پژوهشي توجه ويژه اي داشته باشيم و از ديگر سوي براي رسيدن به جايگاه اقتصادي شايسته نيز راهي جز اهميت دادن به پژوهش نداريم. زيرا در شرايط کنوني جهان پيشرفت اقتصادي بدون توجه به علم و فناوري ممکن نيست.
نيازي به صحبت کردن درباره اهميت پژوهش نيست
دکتر دياني در ادامه اين گفت وگوبه مطرح شدن بحث هايي با عنوان «جامعه دانش محور» در کشور اشاره مي کند و با تاکيد بر اين نکته که «دانش زاده پژوهش است»، ابراز مي دارد: اختصاص بودجه هاي گوناگون به امر پژوهش، تاکيد دولت به کار بردي بودن پژوهش ها براي تحقق توسعه حوزه هاي فردي و اجتماعي در کشور واز همه مهم تر تاکيدهاي سند چشم انداز ۲۰ ساله و به تبع آن برنامه هاي کوتاه مدت توسعه نشان مي دهد که جهت گيري کشور در مسير رسيدن به علم مبني بر پژوهش است و از اين رو ما ديگر نبايد به دنبال اثبات اهميت پژوهش باشيم.وي سپس به افزايش تعداد دانشجويان مقطع کارشناسي ارشد و دکتري در کشور اشاره مي کند و مي افزايد: اين موضوع نشان مي دهد که ما علاوه بر توجه به امکانات مالي و قوانين مورد نياز، به مسئله نيروي انساني فعال در حوزه پژوهش هم توجه داشته ايم.
اما پدر علم کتابداري نوين ايران و پژوهشگر ارزنده هم استاني ما در ادامه درباره موضوعي با عنوان «کاناليزه شدن پژوهش ها» سخن مي گويد و در واقع اين نکته را يادآور مي شود که پژوهش ها بايد مرتبط با نيازهاي جامعه و اهداف تدوين شده در سند چشم انداز باشد، چرا که در اين صورت مي توانيم در پرتو انجام پژوهش ها، نيازهاي خود را برطرف کنيم و به بهره اقتصادي نيز برسيم.به عقيده دکتر دياني اين موضوع به رفع بسياري از مشکلات اقتصادي و حتي اجتماعي کشور منجر مي شود.
اما او در عين حال که معتقد است شرايط قانوني، اختصاص بودجه و تربيت نيروي انساني براي امور پژوهشي در کشور به سطح قابل قبولي رسيده است، در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره ميزان بهره بران مديران از دستاوردهاي پژوهشي در تصميم گيري ها، اين گونه مي گويد: متأسفانه هنوز هم تصميم هاي برخي مديران به ويژه در سطوح پايين تر بدون توجه به يافته هاي پژوهشي اتخاذ مي شود و برخي تصميم گيران کشور متقاعد نشده که دستاوردهاي پژوهشي پيش نيازي براي تصميم گيري است.دکتر دياني بر اين موضوع تأکيد مي کند که در اين زمينه پژوهشگران مقصر نيستند و در واقع اين مديران هستند که بايد از دستاوردهاي پژوهشي بهره ببرند.اما آن ها با طرح اين بهانه که پژوهش ها با نيازهايشان همخواني ندارد، از اين اقدام سرباز مي زنند.
اين استاد دانشگاه در بخشي از اين گفت و گو لب به گلايه از برخي شاگردان مديرش هم باز مي کند و با انتقاد از برخي مديران که خود را از هر کارشناسي، کارشناس تر مي دانند، مي گويد: ميزان تحصيلات خيلي از مديران کشور، در حد کارشناسي است. اما متأسفانه اين افراد پس از اين که پول و قدرت تصميم گيري در اختيارشان قرار مي گيرد، استادان خود را فراموش مي کنند و بدون توجه به نظرات علمي تصميم گيري مي کنند.
وي در بخش ديگري از اين گفت و گو ۲ مشکل را در عرصه پژوهش هاي دانشگاهي نيز عنوان مي کند و آن اين که اولا با توجه به افزايش تعداد دانشجويان مقطع کارشناسي ارشد و دکتري، يافتن موضوع هاي پژوهشي که قابليت تحقيق داشته باشد، مشکل شده است و ديگر اين که اين افزايش تقاضا به تأسيس مراکزي منجر شده است که در قبال دريافت وجه فعاليت هاي پژوهشي انجام مي دهند.به نظر دکتر دياني اين موارد معضلات مهمي در عرصه پژوهش کشور است که به هدر رفتن سرمايه هاي هزينه شده دولت در زمينه پژوهش در پي دارد و بايد براي رفع آن چاره اي انديشيده شود.

چندي پيش با حضور صلاحي استاندار خراسان رضوي، شريعتي نماينده مردم مشهد و کلات در مجلس شوراي اسلامي، موحديان فرماندار مشهد، لشکري مدير کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري و جمعي از اهالي شهر توس، مراسم کلنگ زني و آغاز اجراي عمليات گازرساني به اين منطقه برگزار شد.صلاحي پيش از اين تاکيد کرده بود که اگر ما ميراث فرهنگي را مي خواهيم، براي مردم است و از اين رو بايد براي فراهم کردن امکانات و تسهيلات مورد نياز مردم منطقه توس اقدام شود.اين اتفاق در حالي رخ داد که بحث گازرساني به منطقه توس از چند سال قبل مطرح بود و همواره به دليل وجود بيم آسيب رسيدن به آثار تاريخي منطقه با ممانعت ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان مواجه مي شود.اما اين بار پيرو دستور رئيس جمهور در سفر استاني به خراسان رضوي و پي گيري هاي مصرانه مردم منطقه شهر توس، کلنگ اجراي عمليات گازرساني به اين منطقه بر زمين خورد و اين اميد را براي اهالي توس زنده کرد که پس از سال ها بتوانند از نعمت شبکه گاز سراسري بهره مند شوند.البته هرچند در ابتدا ميراث فرهنگي استان اعلام کرد که لوله هاي گاز اين منطقه به صورت روکار نصب مي شود اما چندي بعد معراجي مدير کل شرکت گاز استان اعلام کرد که گازرساني به توس با انجام گودبرداري انجام مي شود. ولي اين اقدام به بناهاي تاريخي منطقه آسيبي نمي رساند.معراجي در همين حال از پي گيري استاندار براي تسريع در اجراي عمليات گازرساني نيز سخن گفت و تاکيد کرد که استاندار دستوراتي را نيز به صورت شفاهي در اين باره بيان کرده است.اما اکنون شيوه اجراي اين طرح بار ديگر انتقاد اهالي توس را در پي داشته است.علاوه بر اين مطرح شدن پاره اي ديگر از مسائل درباره موضوع مهم شهر توس ما را بر اين داشت که با حضور در جمع اعضاي شوراي اين منطقه سخنان آنان را نيز بشنويم.
پورهمتي، رئيس شوراي اسلامي شهر توس سفلي، يکي از اهالي منطقه توس است که با او هم کلام مي شويم. وي در ابتدا به دستور رئيس جمهور براي اجراي عمليات گازرساني به روستاهاي منطقه توس اشاره مي کند و چنين مي گويد: پيرو اين موضوع جلسه اي با حضور مسئولان ميراث فرهنگي و استان در تهران برگزار و تصميم گرفته شد که عمليات گازرساني به منطقه به صورت روکار انجام شود پورهمتي توضيح مي دهد: در حالي اين تصميم گرفته شد که مهندس معراجي مديرعامل شرکت گاز استان اعلام کرده بود که انتقال گاز به توس به صورت روکار ناممکن است؛ چرا که نصب لوله ۶۰ پوندي روي زمين مطابق با هيچ استانداردي نيست و غيرقابل قبول است.اين عضو شوراي اسلامي شهر توس ادامه مي دهد: پس از اين شرکت گاز استان موظف شد اجراي عمليات گازرساني به توس را آغاز کند و مراسم کلنگ زني طرح نيز با حضور استاندار، مسئولان استان و اداره کل ميراث فرهنگي برگزار شد. اماچندي بعد مسئولان ميراث فرهنگي مانع ادامه گازرساني شدند .پورهمتي مي گويد: اين در حالي است که مراسم کلنگ زني طرح با حضور استاندار و مديرکل ميراث فرهنگي برگزار شد و رونوشت دستور اجراي عمليات نيز به اداره کل ميراث فرهنگي استان ارسال شده بود.وي در همين حال به اجراي يک عمليات گودبرداري در منطقه جلوخان شهر توس اشاره و عنوان مي کند: در همان روزي که يگان حفاظت ميراث فرهنگي مانع ادامه کار گازرساني شد، اجراي يک عمليات گودبرداري با عمق ۶ متر و عرض ۱۰ متر در منطقه جلوخان شهر توس آغاز شد.در خور اشاره است که پهلوان، مسئول روابط عمومي اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان در پاسخ به سوال خبرنگار ما در اين زمينه گفته بود که اين گودبرداري براي احداث سرويس بهداشتي در محدوده اي انجام مي شود که کاوش هاي باستان شناسي پيش از اين به طور کامل در آن انجام شده است.البته رئيس شوراي اسلامي شهر توس سفلي، از آغاز مجدد کار گازرساني پس از چند روز تعطيلي خبر مي دهد و در عين حال مي گويد: اجراي اين عمليات با سرعت بسيار کندي و تنها با حضور چند کارگر در حال اجراست و با گذشت حدود يک هفته از شروع کار، تنها حدود ۵۰ متر با عمق کمتر از نيم متر گودبرداري شده است.
پورهمتي در ادامه به سخنان معراجي مديرعامل شرکت گاز استان و شريعتي نماينده مجلس در آيين کلنگ زني اين طرح اشاره و عنوان مي کند، مهندس معراجي در اين مراسم مدعي شد که اگر اجازه حفاري با بيل مکانيکي داده شود، انجام کار تا ۲۲ بهمن امسال به پايان مي رسد و در غير اين صورت طي ۶ ماه اين اقدام صورت مي گيرد. بعد از او نيز شريعتي قول داد با هماهنگي لشکري، مديرکل ميراث فرهنگي، اين اقدام انجام شود. البته اجراي کار با بيل مکانيکي محقق نشد و درحال حاضر اجراي طرح با استفاده از ابزار دستي در حال انجام است.
وي در ادامه به سخنان مسئولان ميراث فرهنگي استان مبني بر انجام نشدن عمليات کاوش در برخي از قسمت هاي در نظر گرفته شده براي لوله کشي گاز و جلوگيري از گودبرداري در اين مناطق اشاره و عنوان مي کند: اين درحالي است که تمام خيابان هاي شهر توس طي ۸ سال اخير براي اجراي عمليات آب رساني و مخابرات با عمق حدود ۲ متر گودبرداري شده است.
در بخشي از اين گفت وگو از پورهمتي که مدير يکي از مدارس شهر توس است، پرسيديم، در حال حاضر نگاه دانش آموزان اين منطقه به فردوسي و ميراثشان چگونه است که او پاسخ داد: خيلي از دانش آموزان حتي سالي يک بار هم به آرامگاه فردوسي نمي روند و هر زمان که از طريق رسانه ها در جريان اخباري درباره توس قرار مي گيرند از من مي پرسند: کي قرار است که بيايند و با بولدوزر خانه ما را خراب کنند؟!
وي همچنين به تدوين طرح جامع توس اشاره مي کند و اين گونه مي گويد: هيچ وقت براي اجراي اين طرح اقدام لازم انجام نشد. چرا که اداره کل ميراث فرهنگي استان، بودجه مورد نياز را براي اجراي اين طرح در اختيار نداشت.پورهمتي در همين حال به نمايندگي از مردم منطقه توس اعلام آمادگي مي کند که در قالب شرکت هاي تعاوني به عنوان سرمايه گذار در اجراي طرح جامع شهر توس همکاري کنند.او با اشاره به حضور افراد و شرکت هاي سرمايه گذار گوناگون در اين منطقه که کار هيچ کدام به مرحله اجرا نرسيد، عنوان مي کند: هم اکنون مردم توس هيچ گونه درآمدي از محل گردشگري ندارند و مايل هستند که با سرمايه گذاري در طرح جامع با اداره کل ميراث فرهنگي همکاري و از طرفي درآمد کسب کنند. حتي اين پيشنهاد را نيز به مسئولان ارائه داده ايم، ولي پاسخي داده نشده است.
رحماني يکي ديگر از اهالي منطقه توس و عضو شوراي اسلامي شهر توس سفلي نيز در اين گفت وگو، از اعلام آمادگي مردم توس براي انجام گودبرداري و عمليات ساختماني در حضور نماينده اداره کل ميراث فرهنگي سخن مي گويد و مي افزايد: ما حتي حاضر هستيم تمام هزينه هاي لازم را نيز تقبل کنيم و در صورتي که آثاري در يک منطقه کشف شد، زمينمان را نيز به رايگان در اختيار ميراث فرهنگي قرار دهيم.
اديب، يکي ديگر از اهالي منطقه توس و عضو شوراي روستاي اسلاميه هم در اين گفت وگو از وضعيت نامناسب منطقه توس گلايه مي کند و چنين مي گويد: چندي پيش يک مسافر نزد من آمد و گفت: آيا اين جا شوراي شهر دارد؟ من به او پاسخ دادم: بله، من عضو شورا هستم. مشکلتان را بگوييد. او که استاد ادبيات دانشگاه و اهل ايلام بود، پس از گلايه هاي شديد از وضعيت منطقه و کمبودهاي موجود، گفت: من طي يک روزي که در توس حضور داشتم، دوبار به حال فردوسي و اين وضعيت منطقه گريه کردم. مگر شما نمي دانيد که فردوسي کيست و در تمام دنيا چه جايگاهي دارد؟!
رئيس شوراي اسلامي شهر توس سفلي در بخشي از اين گفت وگو بر اين موضوع تاکيد مي کند که مردم منطقه شهر توس بيش از هر کس ديگري ميراث فرهنگي منطقه شان را دوست دارند و نگران از بين رفتن آن هستند.
پورهمتي با ابراز نارضايتي از وضعيت امکانات رفاهي و گردشگري در منطقه توس چنين مي گويد: ما نيز از اين وضعيت شهر توس شرمنده فردوسي هستيم. متاسفانه براي مسافري که به اين منطقه سفر مي کند، هيچ گونه امکاناتي وجود ندارد و حتي در برخي از موارد مسافران راهشان را نيز گم مي کنند.
او در عين حال تاکيد مي کند: اما اشکالاتي که مسئولان اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مطرح مي کنند، منطقي نيست و مردم نمي توانند آن را بپذيرند. اکنون حدود ۱۴ سال است که مردم اين منطقه با مشکلات فراوان مواجهند و اين وضعيت اميد به زندگي را تا حد زيادي در توس کاهش داده است. هم اکنون توس تنها منطقه اي است که طرح هادي روستايي در آن اجرا نمي شود و وام مسکن روستايي نيز به مردم آن تعلق نمي گيرد. در داخل محدوده تاريخي، ميراث فرهنگي مانع ساخت وساز مي شود و خارج آن هم که جزو محدوده فرمانداري نيست.
«سراي اهل قلم» يکي از بخش هاي فعال مشهد در حوزه گسترش فرهنگ مطالعه و کتاب خواني است که از حدود ۲ سال قبل با حضور تعدادي از بخش ها و انجمن ها و همچنين فعالان اين حوزه به همراه نويسندگان و مولفان مشهدي شکل گرفته است.در واقع هدف از تأسيس اين مجموعه که هم اکنون زير نظر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد فعاليت مي کند، ايجاد ارتباط ميان مولفان، ناشران و مخاطبان کتاب، هدايت و حمايت مجموعه هاي فعال در اين حوزه و برگزاري برنامه هايي همچون کارگاه هاي نويسندگي، آموزش روش هاي مطالعه و... بوده است. اما سوال اين جاست که در اين مدت «سراي اهل قلم» به عنوان تنها مجموعه اي که به طور تخصصي در حوزه گسترش فرهنگ مطالعه در استان فعاليت مي کند، چقدر در عمل به رسالت خود موفق بوده؟ و اگر به اهداف خود نرسيده چه مشکلاتي پيش رويش بوده است.هم زمان با برپايي دوازدهمين نمايشگاه کتاب مشهد ضمن حضور در بخش سراي اهل قلم نمايشگاه و آشنايي با برخي از فعاليت هاي اين مجموعه، طي گفت و گويي با رئيس اداره ارشاد مشهد ضمن بررسي فرصت ها، کاستي ها و مشکلات پيش رو را نيز جويا شديم. جالب اين که «محمد کاظم دبيري» مي گويد: سراي اهل قلم هيچ بودجه اي براي فعاليت هاي خود ندارد!
در نزديکي در خروجي شماره ۸ سالن فردوسي در دوازدهمين نمايشگاه کتاب مشهد بخشي متشکل از حدود 6 غرفه واقع شده که بر خلاف ديگر قسمت هاي نمايشگاه به جاي فروش کتاب به پاتوقي براي نويسندگان، مولفان، ناشران و مخاطبان کتاب تبديل شده است.در اين بخش که توسط «سراي اهل قلم» مشهد بر پا شده، طي روزهاي برگزاري نمايشگاه برنامه هايي همچون ۲۴ نشست، ۶ همايش، مشاوره کودکان و... پيش بيني شده است.با حضور در بخش سراي اهل قلم نمايشگاه کتاب مشهد ضمن گشت و گذاري در غرفه هاي مختلف اين بخش مشکلات اين مجموعه فعال در حوزه گسترش فرهنگ مطالعه را نيز در گفت و گو با رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد جويا شديم.
اولين غرفه اي که در بخش سراي اهل قلم بر سر راه مخاطبان قرار مي گيرد، غرفه پورتال کتاب ايران است.خبرنگار ما پس از حضور در اين غرفه به سراغ مسئول آن مي رود و نکاتي را پيرامون پورتال کتاب ايران و فعاليت هاي اين غرفه جويا مي شود که «محسن رحيمي» مي گويد: «ما در اين غرفه حتي يک جلد کتاب هم نداريم و تلاشمان بر اين بوده است که فضاي متفاوتي را در نمايشگاه کتاب ايجاد کنيم.»او با بيان اين که پورتال کتاب ايران يک شبکه اجتماعي با موضوع تخصصي کتاب براي نويسندگان، ناشران، مولفان و خوانندگان است، اظهار مي دارد: ما پس از ۲ سال کار راه اندازي و آزمايش، هم زمان با برپايي نمايشگاه کتاب مشهد اين پورتال را با نشاني «www.pbook.ir» به بهره برداري رسانديم. در اين پورتال علاوه بر فعاليت به عنوان يک شبکه اجتماعي با موضوع تخصصي کتاب، کتاب هاي گويا و الکترونيک با حفظ قوانين کپي رايت در اختيار مخاطبان قرار مي گيرد.رحيمي همچنين به بانک هاي اطلاعاتي طراحي شده براي اهالي فرهنگ، هنر و رسانه مشهد اشاره و عنوان مي کند: تاکنون بيش از ۳ هزار نفر تنها در بخش اهل قلم و ناشران اين بانک هاي اطلاعاتي ثبت نام کرده اند و پيش بيني مي شود در نهايت ۲۰ هزار نفر در اين بانک ها اطلاعات خود را ثبت کنند.به گفته وي در اين غرفه نسبت به ثبت اطلاعات متقاضيان و راهنمايي آن ها اقدام مي شود.غرفه بعدي که در اين بخش فعاليت دارد، مربوط به آموزش روش هاي نوين مطالعه و شيوه هاي يادداشت برداري است.طبق گفته «ابوالفضل عطارزاده» متصدي اين غرفه، فعاليت هايي همچون برگزاري کارگاه هاي آموزش مطالعه، خلاصه برداري در قالب درخت حافظه و برگزاري مسابقه با موضوع تفکر سيستمي و شبکه اي از جمله برنامه هاي اين غرفه در نمايشگاه کتاب است.همچنين در غرفه ديگري با عنوان «کودک» فعاليت هايي همچون تفسير نقاشي هاي کودکان، ارائه مشاوره به خانواده ها و... انجام مي شود.«زهرا خسروي» متصدي اين غرفه هدف از اين فعاليت ها را آشنايي بيشتر کودکان با کتاب و مطالعه و افزايش علاقه آن ها در اين زمينه مي داند.
اما دبيري رئيس اداره ارشاد مشهد طي گفت وگويي با خبرنگار ما هدف از تشکيل سراي اهل قلم را ايجاد يک موسسه فعال در حوزه گسترش فرهنگ مطالعه در مشهد عنوان مي کند و چنين مي گويد: «به نظر من سراي اهل قلم ايده آل مجموعه اي است که بتواند با مديريت متمرکز، مراکز، موسسات و انجمن هاي فعال در حوزه کتاب و کتاب خواني را هدايت، حمايت و هماهنگ کند و علاوه بر اين هم با برگزاري کارگاه هاي آموزشي و جلسات نقد در راستاي گسترش فرهنگ مطالعه اقدام کند.»دبيري ادامه مي دهد: هدف ما اين است که با هماهنگ کردن و استفاده از ظرفيت مجموعه هاي فعال در اين حوزه مثل انجمن بانوان اهل قلم و ادبيات کودک و نوجوان، موسسه کتاب پردازان و... کاستي هاي موجود را جبران کنيم.وي از جمله برنامه هاي انجام شده و در دستور کار سراي اهل قلم به برگزاري جشن هاي رونمايي کتاب، کارگاه هاي نويسندگي، ويراستاري و...، راهنمايي و مشاوره مولفان، جلسات نقد و بررسي و برپايي پاتوق هاي هفتگي اشاره مي کند. وي پس از رويکرد نمايشگاه کتاب و تبديل شدن آن به يک فروشگاه کتاب انتقاد مي کند و اظهار مي دارد: نمايشگاه بايد علاوه بر محل عرضه کتاب به پاتوقي براي تعامل نويسندگان، مولفان، ناشران و مخاطبان کتاب تبديل شود. در اين شرايط است که ديدگاه توسعه فرهنگ مطالعه در نمايشگاه کتاب به منصه ظهور مي رسد.دبيري علت اين موضوع را چنين بيان مي کند: با توجه به اين که موضوع بودجه و اصل برگزاري نمايشگاه کتاب به عنوان دغدغه اصلي متوليان مطرح شد، ناخودآگاه توجه به اين موضوع کم تر شده و اين مسائل به عنوان بخش جنبي مطرح مي شود.
او در ادامه با بيان اين که يکي از مشکلات موجود در حوزه فرهنگ مطالعه نبود درک و فهم يکسان نسبت به اين موضوع است، ابراز مي دارد: نبود کتاب در سبد خريد خانواده ها و کمبود مطالعه تنها به دليل گران بودن کتاب نيست. بلکه بخشي از مشکل به دليل کمبود اطلاع رساني و مشاوره در حوزه کتاب و کتاب خواني، بي توجهي به نياز و سليقه مخاطبان امروز در نگارش برخي از کتاب ها و... است.
اما جالب اين که دبيري درباره ميزان بودجه سراي اهل قلم که قصد فعاليت در اين حوزه ها و رفع مشکلات کتاب و کتاب خواني در مشهد را دارد چنين مي گويد: در حال حاضر هيچ بودجه اي به سراي اهل قلم مشهد اختصاص نيافته تنها ممکن است سالانه يک يا ۲ ميليون تومان از اعتبارات اداره ارشاد مشهد به اين مجموعه اختصاص پيدا کند که در عمل بسيار ناچيز است.وي در پاسخ به اين سوال که پس چگونه فعاليت هاي اين مجموعه در حال انجام است؟ مي گويد: ما در حال حاضر با مديريت منابع و کمک برخي از دستگاه ها برنامه هايمان را اجرا مي کنيم.
چه کسي پاسخ گوي سال ها غربت فردوسي است؟ چرا با وجود گذشت هزار سال از سرايش شاهنامه هنوز هم ارزش و اهميت کار بزرگ فردوسي پاکزاد براي عده اي مشخص نشده است؟ آيا وضعيت امروز شهر توس وآرامگاه فردوسي در شان اين شاعر بزرگ تاريخ کشور ماست؟و چندين آيا، چرا و چگونه اي که مي توان به وسعت قصه پرغصه فردوسي و شهر توس مطرح کرد. در حالي که اين شهر مي تواند در کنار بارگاه ملکوتي حضرت علي بن موسي الرضا(ع) به يک مرکز تمدن ساز براي انقلاب اسلامي تبديل شود و با جذب گردشگران رسالتي بزرگ در زمينه انتقال ادب و فرهنگ پارسي به سراسر جهان ايفا کند، مي توان گفت که مسئولان و متوليان امر هنوز هم «اندرخم يک کوچه اند» و اثري از يک اقدام در خور شان فردوسي در منطقه شهر توس مشاهده نمي شود.در اين شرايط است که معاون عمراني استاندار هم در گفت وگو با خبرنگار ما از توقف طرح تفضيلي شهر توس خبر مي دهد و مي گويد: «ما پس از تدوين طرح جامع، به اين دليل که هنوز سرمايه گذاران براي همکاري در اين طرح اعلام آمادگي کامل نکرده اند، تدوين طرح تفضيلي را متوقف کرده ايم».

... «من هم با شما موافق هستم که هنوز با توجه به شان و جايگاه شخصيت بزرگي مثل فردوسي، اقدام مناسبي در شهر توس انجام نشده است».
اين بخشي از سخنان رئيس کارگروه گردشگري استان است که در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره وضعيت نامناسب شهر توس و آرامگاه فردوسي عنوان مي شود.
البته«سعيد حسين پور» بخش زيادي از مشکل را متوجه ورود پيدا نکردن سرمايه گذاران به اين طرح مي داند و چنين مي گويد: «بايد در نظر داشته باشيم که اين فعاليت (اجراي طرح شهر توس) به حجم بالاي سرمايه گذاري نياز دارد. ما تلاش کرديم که حمايت ها و زيرساخت هاي لازم را در منطقه شهر توس ايجاد کنيم. ولي سرمايه گذاري که مي خواهد به اين عرصه ورود پيدا کند، بايد بتواند با يک تجميع سرمايه، بودجه اي بيش از هزار ميليارد تومان را به اين طرح اختصاص دهد».
معاون عمراني استاندار در ادامه گفت وگو با خبرنگار ما مي گويد: «من اعتقاد دارم که سرمايه گذاران ما هنوز ظرفيت شهر توس را به درستي نشناخته اند».
حسين پور در پاسخ به اين که چه کسي بايد اين ظرفيت را به سرمايه گذاران معرفي کند، اين گونه اظهار نظر مي کند: «ما تلاش کرديم که با حمايت از سرمايه گذاران، زمينه هاي لازم را به وجود آوريم. چرا که اعتقاد داريم سرمايه گذاري در توس هرچند که به بودجه قابل توجهي نياز دارد، اما يک فعاليت سودآور و پربازده است. ولي گاهي اوقات سرمايه گذاران به دنبال بازده در زمان بسيار کم هستند. در حالي که سرمايه گذاري در توس به عزم، اراده، علاقه مندي، برنامه ريزي و تجميع سرمايه هاي خرد و کلان نيازمند است.»او از ارائه پيشنهاد سرمايه گذاري در شهر توس به مجموعه هاي توانمند استان خبر مي دهد و مي گويد: «ما مذاکره هاي زيادي با سرمايه گذاران انجام داديم و آن ها را تشويق کرديم که به پروژه شهر توس ورود پيدا کنند. وظيفه ما تشويق و حمايت سرمايه گذاران است. همچنين ما طرح جامع شهر توس را در منطقه اي به مساحت هزار هکتار تهيه کرديم که ۳۰۰ هکتار از اين محدوده مربوط به «باره» وبقيه مربوط به اطراف آن به عنوان شهر توس است.» رئيس کارگروه گردشگري استان ادامه مي دهد: «بخشي از اين محدوده زمين هاي کشاورزي و غيرکشاورزي اطراف توس است که مي تواند به ثروتي با عنوان مجموعه هاي اقامتي، تفريحي و گردشگري تبديل شود. براي تحقق اين موضوع بايد بخش خصوصي با شناخت بيشتر نسبت به ظرفيت شهر توس به کار ورود پيدا کند و ضمن بهره بردن از حمايت هاي در نظر گرفته شده، براي توليد ثروت در اين منطقه اقدام کند.»
اين مقام مسئول در استانداري خراسان رضوي همچنين به طرح هاي جامع و تفضيلي توسعه شهر توس اشاره مي کند و ضمن خبر دادن از اتمام کار تهيه طرح جامع توس مي گويد: با توجه به اين که سرمايه گذاران هنوز به اين طرح ورود پيدا نکرده اند، ما تهيه طرح تفضيلي را متوقف کرده ايم. چرا که قصد داريم اين طرح را با نگاه سرمايه گذاران و با محوريت تاريخي، فرهنگي و گردشگري تدوين کنيم.»
حسين پور درباره طرح جامع تهيه شده نيز نکته اي را يادآور مي شود و مي گويد: «با اجراي اين طرح برخي از روستاهاي منطقه مانند مردارکشان، چهار برج، توس سفلي و اولي و... تحت تأثير قرار مي گيرد. بدون شک نمي توان ساکنان اين منطقه را ناديده گرفت بلکه بايد با ارائه آموزش هاي لازم مردم منطقه را در زمينه فعاليت هاي مورد نياز شهر توس توانمند کنيم.
وي در اين باره از تلاش هايي براي انتقال مراکز آموزش عالي غيرانتفاعي و... به منطقه شهر توس خبر مي دهد و ابراز مي دارد: «اين اقدام مي تواند در زمينه ايجاد شرايط اجراي فعاليت هاي متناسب با رويکرد منطقه توسط مردم تأثير گذار باشد.»
اما معاون عمراني استاندار خراسان رضوي موضوع ديگري را هم در کند شدن سرعت توسعه منطقه توس تأثيرگذار مي داند و در توضيح اين مشکل اظهار مي کند: «رکود ۲ سال گذشته در اقتصاد کشور و وضعيت زمين و مسکن تأثير به سزايي بر شهر توس داشت. پيش از اين رکود، شاهد شرايط بسيار مناسبي در منطقه توس بوديم البته در آن زمان هم شغل هاي کاذب و مشکلات ديگري به وجود آمده بود. با اين حال رونق بازار زمين و مسکن در توسعه منطقه شهر توس تأثير به سزايي دارد.»
بي شک اگر قصد داشته باشيم درباره پروژه هاي فرهنگي نيمه تمام استان گفت و گو به ميان آوريم، يکي از اولين نام هايي که به ذهن خطور مي کند، کتابخانه مرکزي مشهد است.پروژه پيري که از حدود ۱۴سال پيش تاکنون مردم مشهد و استان چشم انتظار افتتاح آن هستند.اما آن چه از گفته هاي مديرکل کتابخانه هاي عمومي استان و شواهد امر به نظر مي آيد، اين است که امسال نيز خبري از افتتاح شدن اين کتابخانه روي خروجي خبرگزاري ها و صفحات روزنامه ها قرار نمي گيرد.همچنين خبر ديگر از «رنگي ترين ساختمان شهر» حاکي است پس از خلع يد اداره کل ارشاد از انجام فعاليت هاي عمراني به سبب بروز حدود ۱۳۰ اشکال فني در ساختمان کتابخانه مرکزي مشهد و انتقال تصدي گري انجام فعاليت هاي عمراني اين پروژه به اداره کل نوسازي مدارس استان، به دليل بدهکار بودن ارشاد به پيمانکار پروژه حدود ۸ ماه تعطيل بوده است و «پيمانکار طلبکار» کار را تحويل نمي داده است!
در اولين روزهاي ارديبهشت امسال در گزارشي درباره اين که «اداره کل ارشاد از انجام هرگونه فعاليت عمراني منع شد» آخرين وضعيت کتابخانه مرکزي مشهد را در گفت و گو با معاون سياسي و اجتماعي استاندار و مديريت وقت اداره کل کتابخانه هاي عمومي استان بررسي کرديم.در اين گزارش «شمقدري» معاون استاندار به خبرنگار ما گفته بود که در پي بروز حدود ۱۳۰ اشکال فني در ساختمان کتابخانه مرکزي مشهد، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان که تصدي گري فعاليت هاي عمراني اين طرح را به عهده داشت، از انجام هرگونه فعاليت عمراني منع و رتبه شرکت هاي ناظر و پيمانکار پروژه نيز گرفته شده است.او همچنين اعلام کرده بود که اداره کل نوسازي مدارس استان به عنوان متصدي جديد فعاليت هاي عمراني پروژه انتخاب شده است.
اما اکنون با گذشت بيش از ۶ ماه از آن گزارش، مديرکل جديد کتابخانه هاي عمومي استان اعلام مي کند که حدود ۲ هفته قبل، اين انتقال تصدي گري به اداره کل نوسازي مدارس استان انجام شده و اين اداره کل در حال بررسي وضعيت اين پروژه است.دکتر «نجمه خدادادي» علت تأخير دراين انتقال تصدي گري را بدهکار بودن اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان به پيمانکار پروژه عنوان مي کند و مي گويد: با توجه به اين که پيمانکار طلبکار بود، از تحويل ساختمان امتناع مي کرد و از آنجا که اين کتابخانه يک پروژه ملي محسوب مي شود، ما از نظر قانوني نمي توانستيم اقدامي انجام دهيم. بر اين اساس عملا پروژه حدود ۸ ماه تعطيل بود.
خدادادي در ادامه گفت و گو با خبرنگار ما در پاسخ به سوالي مبني بر اين که ساختمان کتابخانه مرکزي مشهد تاکنون چند درصد پيشرفت فيزيکي داشته است، چنين مي گويد: «اداره کل ارشاد مدعي است که پروژه تاکنون ۷۰ درصد پيشرفت داشته است. اما من هم اکنون نمي توانم در اين باره اظهارنظري کنم. چرا که ما اين حق را براي اداره کل نوسازي مدارس استان قائل هستيم که بررسي کاملي را انجام دهد و ميزان پيشرفت را به ما اعلام کند. همچنين آن چه از مشاهده وضعيت کتابخانه به نظر من مي آيد اين است که ميزان پيشرفت کمتر از ميزان اعلام شده توسط اداره کل ارشاد است.وي همچنين در پاسخ به اين سوال که با توجه به بروز مشکلات فني در ساختمان کتابخانه مرکزي مشهد، آيا اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان به عنوان متصدي فعاليت هاي عمراني پروژه به پرداخت جريمه محکوم شده است يا خير، ابراز مي دارد: متاسفانه تا اين لحظه اتفاقي در اين زمينه رخ نداده است. حتي پيمانکار نيز که به نظر ما بايد خسارت را پرداخت کند، از اين کار خودداري مي کند.«خدادادي» باز هم به ملي بودن اين پروژه اشاره و عنوان مي کند: با توجه به اين که طرح ملي است، توجه کمتري به آن مي شود و با اطلاعاتي که من دارم در حال حاضر نيز کسي پي گير اين موضوع نيست.
مدير کل کتابخانه هاي عمومي استان درباره زمان بهره برداري از کتابخانه مرکزي مشهد با تاکيد بر اين که بي گمان در سال جاري از اين پروژه به صورت کامل بهره برداري نمي شود، اين گونه مي گويد: براي سال آينده هم خدا مي داند!دکتر خدادادي در عين حال ابراز اميدواري مي کند که با انتقال بخش هاي اداري کتابخانه، برخي از قسمت هاي آن همچون بخش مرکزي کتابخانه کودک در سال جاري راه اندازي شود.
او سپس با بيان اين مطلب که اداره کل نوسازي مدارس استان هم اکنون در حال مطالعه و بررسي وضعيت پروژه و چگونگي رفع مشکلات فني آن است، اظهار مي دارد: اين اداره کل به ما قول مساعد داده است که طي يک سال آينده کار را به نقطه مطلوبي برساند و بتوانيم حداقل از بخش هاي اداري ساختمان بهره برداري کنيم.
دکتر خدادادي همچنين در پاسخ به سوال خبرنگار ما در زمينه ميزان بودجه هزينه شده براي کتابخانه مرکزي مشهد و اعتبار مورد نياز اين طرح مي گويد: تاکنون حدود ۴ ميليارد تومان در اين پروژه هزينه شده است. اما با توجه به مشکلات فني متعدد آن تا زمان کامل نشدن بررسي هاي اداره کل نوسازي مدارس، نمي توان ميزان اعتبار مورد نياز طرح را به طور دقيق اعلام کرد.
اما در حالي که مدير کل کتابخانه هاي استاني از ارائه پيش بيني درباره زمان بهره برداري از کتابخانه مرکزي مشهد خودداري مي کند، استاندار خراسان رضوي نيز مي گويد: هيئت هايي براي بررسي وضعيت پروژه هاي نيمه تمام استان از جمله کتابخانه مرکزي مشهد مشخص شده است که تا اعلام نشدن نتايج بررسي آن ها نمي توانم درباره زمان افتتاح کتابخانه اظهارنظر مي کنم.
«محمود صلاحي» همچنين در گفت وگو با خبرنگار ما به ملي بودن پروژه کتابخانه مرکزي مشهد اشاره و عنوان مي کند: استانداري مشکل تمام پروژه هاي نيمه تمام استان در خراسان رضوي را حل کرده است. اما با توجه به ملي بودن اين طرح ما نمي توانيم به صورت مستقيم وارد عمل شويم. اما پي گير اين هستيم که در مذاکره با متوليان امر، کار را پيش ببريم.
افتتاح ۸۸۱ مدرسه قرآني در استان خراسان رضوي که چندي پيش هم زمان با بهره برداري از ۱۰ هزار مدرسه قرآن در سراسر کشور انجام شد، رخدادي است که مي تواند طي سال هاي آينده به تحولي عظيم در آموزش قرآن کريم و آشنايي بيش از پيش دانش آموزان ايران اسلامي با کلام وحي بينجامد.اهميت اين موضوع زماني به وضوح روشن مي شود که مي شنويم در اولين دوره پذيرش قرآن آموز در اين مدارس در شهرهاي گوناگون استاني خراسان رضوي، حدود ۱۰۵ هزار نفر ثبت نام کرده اند. بي شک حضور اين تعداد دانش آموز در کلاس هاي قرآن کريم اگر با مديريت و هدايت صحيح همراه باشد، نتايج قابل قبولي را در پي خواهد داشت. در يکي از روزهاي برپايي کلاس هاي مدارس قرآن، به يکي از اين مدرسه ها در مشهد رفتيم و در گفت وگو هايي با دانش آموزان، معلمان و مدير مدرسه با حال و هواي اين مدارس بيش تر آشنا شديم. اين مدرسه قرآني دخترانه در يکي از مناطق مرکزي و پرجمعيت شهر مشهد واقع است. از اين رو مي توان انتظار داشت که اين مدرسه تعداد قابل قبولي از مخاطبان علاقه مند به يادگيري کلام وحي را تحت پوشش قرار دهد.ساعت از ۱۳ گذشته است که به مدرسه «ديانت» مي رسيم. اين مدرسه تا ساعت ۱۲ در زمينه ارائه آموزش هاي تحصيلي مقطع راهنمايي فعال است و از ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۴ به عنوان «مدرسه قرآن» فعاليت مي کند. با ورود به مدرسه به همراه عکاس روزنامه به دفتر مديريت مي رويم و براي گفت وگو با دانش آموزان راهي کلاس هاي درس مي شويم.

به هر يک از کلاس هاي درس که وارد مي شويم، دانش آموزان با قرائت دسته جمعي آياتي از کلام ا...مجيد، ذکر صلوات يا اشعاري با مضمون قرآني از ما استقبال مي کنند.از گفته هاي دانش آموزان مي توان به اين نکته پي برد که معمولا از شيوه برگزاري اين کلاس ها رضايت دارند و با علاقه شخصي در مدرسه قرآن حضور پيدا کرده اند. هم چنين آن ها از ارائه آموزش قرآن کريم به لحن عربي به عنوان وجه تمايز کلاس هاي مدرسه قرآن با درس قرآن مدرسه ياد مي کنند.«زهراياشاخاني» يکي از دانش آموزان پايه اول راهنمايي اين مدرسه است که به خبرنگار ما مي گويد: کلاس هاي مدرسه قرآن به شيوه مناسبي برگزار مي شود و معلمان خيلي خوبي براي اين کلاس ها انتخاب شده اند. علاوه بر اين، ما در اين کلاس ها قرآن را با لحن عربي ياد مي گيريم که اين موضوع وجه تمايز کلاس هاي مدرسه قرآن با کلاس هاي درس قرآن در مدرسه است.
يکي از نکته هايي که در اين مدارس قابل تامل است، حضور چشمگير دانش آموزان مي باشد. با ديدن اين شرايط اين سوال برايم مطرح مي شود که آيا دانش آموزان در کلاس هاي قرآن خارج مدرسه هم شرکت مي کرده اند يا اين که به دليل برگزار شدن کلاس قرآن در مدرسه شان در اين کلاس ها حضور پيدا کرده اند؟ بيشتر دانش آموزان در پاسخ به اين سوال برگزار شدن کلاس قرآن در محل مدرسه و زمان مناسب را علت حضورشان در اين کلاس ها عنوان مي کنند.حتي بسياري از آن ها مي گويند که پيش از تشکيل مدرسه قرآني در هيچ کلاس قرآني شرکت نکرده اند.
در ادامه با چند نفر از والدين دانش آموزان مدرسه قرآن هم کلام مي شويم.«علي رضا فکور رشيد» يکي از اين والدين است که حضور در کلاس هاي قرآن را براي فرزندش در زمينه هاي گوناگون بسيار مفيد مي داند و در پاسخ به اين سوال که چرا فرزندتان را در کلاس هاي مدرسه قرآن ثبت نام کرديد، مي گويد:« با توجه به اين که اين محيط براي بچه ها آشناست و در کنار دوستانشان حضور دارند، علاقه بيشتري براي حضور در آن نشان مي دهند و از همين رو تاثير گذاري اين کلاس ها هم بيشتر است.«معصومه اسدي» ما در يکي ديگر از دانش آموزان مدرسه قرآن است که به خبرنگار ما مي گويد: با اين که در بيرون از مدرسه هم کلاس ها و جلسه هاي قرآن تشکيل مي شود، اما فرزندم علاقه زيادي براي شرکت در آن ها نشان نمي داد. اما براي شرکت در اين کلاس ها خودش به من پيشنهاد داد.
«فاطمه حيدري» يکي از معلمان اين مدرسه قرآن نيز در گفت وگو با خبرنگار ما آموزش قرآن با لحن عربي را به عنوان ويژگي اصلي کلاس هاي مدرسه قرآن ياد مي کند و چنين مي گويد: برگزاري اين کلاس ها در مدرسه باعث شده است که بسياري از دانش آموزان در اين کلاس ها حضور يابند. تلاش ما بر اين است که با اجراي برنامه هاي شاد، برگزاري اردو... انگيزه بچه ها را براي يادگيري کلام وحي افزايش دهيم.«عصمت عبدي» يکي ديگر از مربيان قرآن اين مدرسه هم در پاسخ به اين سوال که وجه تمايز کلاس هاي مدرسه قرآن با ديگر کلاس هاي قرآن چيست، اظهار مي دارد: مهم ترين نکته اي که به نظر مي رسد تخصصي بودن اين کلاس هاست. چرا که آموزش و پرورش تلاش کرده است که با گرفتن آزمون هاي علمي، مربيان متخصص و مناسب و اجراي اين کلاس ها انتخاب کند.او هم چنين از شيوه انتخاب معلمان قرآن در مدارس عادي گلايه مي کند و مي گويد: خيلي اوقات معلماني که براي درس قرآن در مدارس انتخاب مي شوند، از تخصص و مهارت کافي برخوردار نيستند.
اين معلم قرآن هم چنين به يک آسيب در اجراي طرح مدارس قرآن اشاره و عنوان مي کند: برگزاري اين کلاس ها در برخي موارد منجر به ايجاد دوگانگي ميان آموزش هاي مدرسه قرآن با کلاس قرآن براي دانش آموزان مي شود که آموزش و پرورش بايد براي اين مشکل چاره اي بينديشد.«يزدي» يکي ديگر از مربيان هم مي گويد: بيشتر کلاس هاي قرآني که بيرون از مدرسه برگزار مي شود مناسب سنين کودکي و دوران دبستان است.در حالي که اين کلاس ها ويژه اين سنين برنامه ريزي شده است.او هم چنين به ادامه دار بودن اين کلاس ها تاکيد مي کند و ابراز مي دارد: بايد براي اين طرح يک برنامه ريزي مدون و مستمر انجام شود.
اما مدير اين مدرسه در گفت و گو با خبرنگار ما از حضور ۱۰۷ دانش آموز در اين مدرسه قرآن خبر مي دهد و مي گويد: اين درحالي است که تعداد کل دانش آموزان مدرسه ما ۲۴۵ نفر است.«يزدان طلب» با بيان اين که هدف اصلي مدرسه قرآن انس بيشتر دانش آموزان با کلام وحي است، ادامه مي دهد: بزرگ ترين مشکل بسياري از افرادي که در مدرسه قرآني ثبت نام نکردند، نبود سرويس براي بازگشت دانش آموزان بود. من مطمئن هستم در صورتي که اين مشکل رفع شود، حداقل ۲۰۰ نفر از دانش آموزان مدرسه ما در اين کلاس ها شرکت مي کنند.
رئيس دانشگاه علوم قرآني مشهد طي گفت و گويي با خبرنگار خراسان درباره مشکلات نظام آموزشي کشور در حوزه آموزش قرآن کريم، با تأکيد بر اين که مهم ترين نقش در آموزش را معلم بر عهده دارد، مي گويد: کتاب، جزوه، ابزارهاي کمک آموزشي و... همه در اين امر نقش ايفا مي کند، اما شکي نيست که وظيفه اصلي را معلم بر عهده دارد.
دکتر محمد صادق علمي موضوعي را عنوان مي کند که به گمان خودش در صورت حل شدن آن بخش زيادي از مشکلات آموزش قرآن کريم در نظام آموزشي کشور رفع مي شود.
او چنين مي گويد: متأسفم که اعلام کنم بر اساس آماري که گرفته ايم، بخش زيادي از معلمان قرآن استانمان توان قرائت قرآن کريم را به شيوه مطلوب ندارند و در همين حال مي خواهند قرآن را به دانش آموزان نيز آموزش دهند.
وي در ادامه خواستار اصلاح ساختار انتخاب معلمان قرآن در آموزش و پرورش مي شود و تصريح مي کند: وزارت آموزش و پرورش بايد با تأسيس مراکز تربيت مدرس تخصصي قرآن کريم، معلمان توانمند در زمينه آموزش قرآن را تربيت کند و از آن ها بهره گيرد.دکتر علمي به تأسيس مراکز تربيت مدرس قرآن کريم وابسته به سازمان اوقاف و امور خيريه اشاره و عنوان مي کند: هم اکنون دانش آموختگان اين مراکز بهترين مدرسان قرآن کريم هستند که آموزش و پرورش نيز مي تواند براي آموزش قرآن در سطوح مختلف از اين افراد بهره ببرد.
او به وزارت آموزش و پرورش و ديگر متوليان اين امر پيشنهاد مي کند: با استفاده از استادان پيشکسوت و شايسته قرآن کريم، همچون حجت الاسلام و المسلمين قرائتي، نظام جامعي را در زمينه تربيت معلمان قرآن تدوين کنند.علمي اين موضوع را امري «اجتناب ناپذير» مي داند و تأکيد مي کند: اگر آموزش و پرورش قصد دارد دانش آموزاني قرآن دان تربيت کند، بايد اين بحث را در دستور کار قرار دهد.
رئيس دانشگاه علوم قرآني خراسان رضوي با تأکيد بر اين که قرآن قابل مقايسه با هيچ درس ديگري نيست، اين گونه توضيح مي دهد: اگر يک دانش آموز ديگر دروس را به خوبي ياد نگيرد، در زندگي دچار مشکل نمي شود. اما ناتواني فرد در زمينه روخواني و شناخت مفاهيم قرآن کريم بي گمان او را در زندگي روزمره دچار مشکل مي کند.دکتر علمي بسياري از مشکلات موجود در جوامع اسلامي را ناشي از همين موضوع مي داند و مي گويد: متأسفانه امروز قرآن در جهان اسلام حضور دارد ولي زندگي مردم و فرهنگ حاکم قرآني نيست.
وي همچنين در پاسخ به اين سوال که آموزش قرآن در مقاطع گوناگون تحصيلي بايد به چه صورتي باشد، چنين مي گويد: يک دانش آموز بايد تا سن ۹ سالگي روخواني قرآن کريم را ياد گيرد و در اين سن به فراگيري تجويد کلام وحي بپردازد. پس از آن هم بايد شخص به دنبال درک مفاهيم و معارف قرآن کريم باشد.
دکتر علمي دانشگاه را زمان مناسبي براي آموزش قرآن کريم نمي داند و تصريح مي کند: دانشگاه براي آموزش قرآن خيلي دير است.
وي به برخي تجربه هاي آموزش قرآن کريم در دانشگاه اشاره و عنوان مي کند: اين تجربه ها نشان داده است که نمي توان دانشجويان را به واسطه نمره و تکليف به کلاس قرآن کشاند.
در پايان گفت و گو با رئيس دانشگاه علوم قرآني مشهد، اين سوال را مطرح مي کنيم که يک معلم قرآن فعال در نظام آموزشي بايد داراي چه ويژگي هايي باشد؟
دکتر علمي در پاسخ با بيان اين مطلب که انسان به طور طبيعي به دنبال زيبايي است، ابراز مي دارد: معلم قرآن بايد داراي ويژگي هايي باشد که تأثيرگذاري او بر مخاطب را افزايش دهد.
همچنين معلم قرآن بايد با شيوه هاي جديد تدريس آشنا و داراي اخلاق حسنه باشد.اين استاد قرآن کريم در اين زمينه بر نکته هاي ديگري نيز مانند لزوم برقراري ارتباط شايسته با مخاطبان، شناخت نيازهاي دانش آموزان در سنين گوناگون، نفوذ در دل هاي متعلمان و... تأکيد مي کند
اين روزها برگزاري ششمين دوره جشنواره فيلم کوتاه ديني رويش، حال وهواي متفاوتي به سينما هويزه مشهد بخشيده است. در حالي که به گفته قائم مقام دبير جشنواره در مجموع ۹۶۵ اثر به دبيرخانه ششمين دوره رويش رسيده بود، در نهايت هيئت انتخاب جشنواره ۴۷ اثر را شايسته حضور در بخش مسابقه شناخت و به اين ترتيب اين آثار طي ۳ روز در سالن نسترن مجموعه سينمايي هويزه مشهد اکران مي شود.به گفته رفائي از اين تعداد ۱۲ اثر پويانمايي، ۱۷ اثر مستند و ۱۷ فيلم داستاني است.در شامگاه اولين روز اکران فيلم ها به سينما هويزه رفتيم و طي گفت وگوهايي با رفائي، قائم مقام دبير جشنواره، دکتر شاه حسيني کارشناس و منتقد سينما ابعاد مختلف اين جشنواره را بررسي کرديم.
ششمين دوره جشنواره فيلم کوتاه ديني رويش در حالي روز دوشنبه در مشهد آغاز به کار کرد که آثار رسيده از ۶ کشور نيز در بخش جنبي به نمايش گذاشته ميشود.به اين ترتيب تمام فيلم هاي کوتاه بخش مسابقه اين جشنواره که بين روزهاي ۳ تا ۶ آبان در سالن نسترن سينما هويزه مشهد اکران مي شود، توليد هنرمندان کشورمان است.
در شامگاه اولين روز از برگزاري ششمين دوره جشنواره رويش به سينما هويزه مشهد که محل اکران فيلم هاست، مي رويم. با اين که آذين بندي ورودي سينما، سالن انتظار حال وهواي جشنواره اي به سينما هويزه بخشيده است، اما حضور کم تعداد تماشاچيان وحتي اهالي سينما و هنر در محل برگزاري جشنواره مشهود است.اين موضوع را مي توان در برگزاري جلسه هاي نقد فيلم ها هم به وضوح مشاهده کرد. با اين که به گفته قائم مقام دبير جشنواره قرار بود فيلم ها بدون حضور توليدکنندگان نقد نشود، بخش زيادي از خالقان آثار جشنواره رويش در جلسه نقد فيلم هايشان حضور ندارند.
قائم مقام دبير جشنواره فيلم کوتاه ديني رويش طي گفت وگويي با خبرنگار ما، رسالت اين جشنواره را ايجاد جريان فيلم ديني در کشور عنوان مي کند و با اشاره به برگزاري جشنواره هاي متعدد فيلم کوتاه در کشور چنين مي گويد: «يکي از وظايف اصلي حوزه هنري که در جشنواره رويش تبلور پيدا مي کند، تربيت هنرمندان جوان و متعهد است. در واقع برگزاري اين جشنواره است که مي توانيم استعدادهاي جوانان را شناسايي کنيم و در پي آن با ارائه آموزش هاي مورد نياز، برگزاري جلسه هاي نقد و... آن ها را به هنرمنداني توانمند تبديل کنيم».«سيد جواد رفائي» با بيان اين که امروز دنيا از سينما به عنوان يک ابزار توانمند سياسي، تبليغي و... بهره مي برد، اظهار مي دارد: ما قصد داريم با برگزاري جشنواره رويش به سمتي حرکت کنيم که جريان استفاده از ابزار سينما براي ترويج دين در کشورمان به وجود آيد.او رسيدن به اين هدف را مستلزم بهره بردن از منابع غني و اصيل ديني در توليد آثار مي داند و با انتقاد از نحوه فيلم سازي ديني در کشورمان مي گويد: متاسفانه در حال حاضر حتي براي توليد بسياري از فيلم هاي بلند ديني کشورمان هم از منابع اصيل اسلامي استفاده نمي شود. هم اکنون بسياري از خرافات به نام دين در حال ترويج است، در حالي که مي توان با بهره بردن از ابزار سينما با استفاده از منابع اصيل ديني اين مسائل را حل کرد.وي در ادامه سخنان خود، تاثير گذاري ۶ دوره برگزاري جشنواره روتين را در حوزه سينماي ديني کشور خوب ارزيابي مي کند و اين گونه مي گويد: ما در دوره هاي اول جشنواره شاهد اکران آثاري بوديم که تنها عبادت و عزاداري را نمايش مي دادند.در برخي از آثار متاسفانه گاه به برخي خرافات به عنوان نمادهاي ديني پرداخته مي شد، در حالي که در اين دوره شاهد ارائه فيلم هاي قوي تري در حوزه فني هستيم و درمي يابيم که فيلم سازان ما در حال تغيير نگرش از لايه هاي ظاهري دين به لايه هاي عمقي هستند.
اما در حالي که رفائي معتقد است کيفيت آثار رسيده به جشنواره رويش طي ۶ دوره برگزاري اين جشنواره رو به رشد بوده است، اين موضوع را هم اعلام مي کند که کيفيت آثار رسيده به جشنواره امسال نسبت به آثار سال گذشته داراي کيفيت کمتري است.او درباره علت اين موضوع چنين مي گويد: نمي توان دليل خاصي را مطرح کرد در هر صورت آثار رسيده داراي کيفيت کمتري است. البته بايد توجه داشته باشيم که بسياري از آثار رسيده به جشنواره مخصوص شرکت در رويش توليد شده که اين يکي از ويژگي هاي بارز اين جشنواره است.
رفائي درباره علت برگزار نشدن بخش مسابقه جشنواره به صورت بين الملل مي گويد: ۵۰ فيلم از کشورهاي تاجيکستان، زيمبابوه، عربستان، افغانستان، هندوستان و سودان به دبيرخانه رسيده اما به دليل هم خوان نبودن آثار با رويکرد جشنواره در بخش مسابقه جاي نگرفت.او معتقد است: تقويت بخش بين الملل اين جشنواره به اختصاص بودجه بيشتر، توجه به مسائل آموزشي و تعامل با کشورهاي اسلامي نيازمند است.
در ادامه با يکي از کارشناسان و منتقدان برجسته سينماي کشورمان هم کلام مي شويم.دکتر سيد جواد شاه حسيني که به عنوان منتقد در جلسات نقد جشنواره فيلم رويش هم حضور دارد، از اين جشنواره به عنوان فرصت مناسبي براي جدي تلقي کردن مقوله سينماي ديني در کشورمان ياد و عنوان مي کند: صرف نظر از تعاريف گوناگوني که درباره سينماي ديني طي سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در کشور مطرح شده است، بايد توجه داشته باشيم که دنيا امروز سينماي ديني را به رسميت شناخته است و جشنواره هاي بين المللي معتبري هم با اين موضوع وجود دارد.
گشت وگذار در کوچه باغ هاي خاطرات سلحشوران ۸ سال دفاع مقدس، درس هاي آموزنده بسيار زيادي براي زندگي امروز ما دارد.آشنايي با زندگي دلاور مرداني که هر کدام يک استاد بودند.استاداني که برخي تحصيلات چنداني هم نداشتند. يکي نوجوان ۱۳ ساله بود ولي حماسه اي آفريد که در تاريخ جاودانه شد. ديگري در آمريکا استاد دانشگاه بود اما با رها کردن تمام امکانات زندگي، لباس خاکي پوشيد و در ميدان نبرد حاضر شد و... بسيار بودند نمونه هاي سلحشوران دليرمرد، اين بار به سراغ خانواده يکي از همين بزرگ مردان رفته ايم که از جمله حماسه آفرينان سرزمين حضرت علي بن موسي الرضا(ع) در جبهه هاي حق عليه باطل به شمار مي رود. خانواده شهيد سيدمهدي خورشيدي که فرزندشان را از سن حدود ۱۴ سالگي عازم ميدان نبرد کرده اند، امروز در فراق فرزندشان دلاورمردي هاي او را به ياد مي آورند.
همراه با عکاس روزنامه کوچه و خيابان هاي شهر را پشت سرمي گذاريم و در حوالي چهارراه عشرت آباد مشهد به کوچه اي مي رسيم که روي تابلوي آن نوشته شده است: «کوچه شهيد سيدمهدي خورشيدي». به آدرسي که پيش از اين در تماس تلفني از خانواده شهيد گرفته بوديم، نگاه مجددي مي اندازم و پس از پيدا کردن شماره پلاک خانه، زنگ را مي فشارم. پدر شهيد در را برايمان باز مي کند و همراه با همسرش به استقبالمان مي آيد. با اين که گرد و غبار سپيد سال ها تجربه روي سروصورتشان خودنمايي مي کند، همچنان شاد و سرزنده هستند و به گرمي و با لبخندي مهربانانه ما را در خانه پر از معنويتشان مي پذيرند.وارد که مي شويم تصوير بزرگي از فرزند شهيدشان که به شکل زيبايي آذين بندي شده است، در برابرمان خودنمايي مي کند. منزلي بسيار ساده دارند و دلنشين. تصاوير شهيد خورشيدي از سال هاي دفاع مقدس جاي جاي ديوارهاي خانه را به خود اختصاص داده است. پرواضح است که اين خانواده با گذشت ۲۵ سال هم فرزند شهيدشان را فراموش نکرده اند و هنوز هم با ياد و خاطره «سيدمهدي» روز و شب مي گذرانند. البته هر دو تاکيد دارند که هيچ گاه از شهادت پسرشان پشيمان نشده اند و اين موضوع را چنان افتخاري بزرگ و عزت آفرين در صندوقچه خاطرات عمر خويش جاي داده اند. دور هم مي نشينيم و بعد از اضافه شدن خواهر شهيد سخن گفتن از «سيدمهدي خورشيدي» را آغاز مي کنيم.
پدر شهيد خورشيدي سخنانش را با نگاهي به زندگي فرزند شهيدش آغاز مي کند.«سيدحسين خورشيدي» پس از بيان اين که «سيدمهدي» از همان ابتداي تولدش به طور کل با ديگر بچه هايش تفاوت داشت، اين گونه سخن را ادامه مي دهد: ما تا سال ۵۶ که مهدي دانش آموز کلاس چهارم دبستان بود در تهران زندگي مي کرديم. بعد از آن که به مشهد آمديم در منطقه عشقي خيابان کوهسنگي سکونت پيدا کرديم و سيدمهدي نيز در دبستان بابک که در ابتداي خيابان کوهسنگي واقع بود، مشغول تحصيل شد در آن زمان با اين که مهدي دانش آموز مقطع ابتدايي بود، همواره همراه من يا مادرش در تظاهرات و فعاليت هاي انقلابي حضور پيدا مي کرد و حتي يک مرتبه تا مرز شهادت هم پيش رفته بود. آن طور که مدير مدرسه اش به ما مي گفت: زنجيرهاي تانک رژيم به کمربند مهدي گير کرده بود، ولي خوشبختانه او توانسته بود از خطر جان باختن زير زنجير هاي تانک جان سالم به در ببرد.
اين پدر شهيد در ادامه به اتفاقات سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي و سکونتشان در خيابان شهيد هاشمي نژاد مشهد اشاره و عنوان مي کند حضور ما در خيابان شهيد هاشمي نژاد موجب شد که مهدي در پايگاه بسيج مسجد آيت ا... ميلاني عضو شود و به فعاليت بپردازد. پس از شروع جنگ تحميلي هم مهدي گفت که مي خواهد به جبهه برود. اما او در آن زمان فقط ۱۴ و نيم سال داشت و براي رفتن به جبهه با مشکل مواجه بود. مهدي هر چه اصرار کرده بود، مسئولان بسيج قبول نکرده بودند که او را به جبهه اعزام کنند. تا اين که يک روز من و مادرش به مرکز فرماندهي سپاه در خيابان فداييان اسلام رفتيم و به مسئولان گفتيم ما راضي هستيم، فرزندمان هم که علاقه مند است. پس لطفا اجازه دهيد که به جبهه برود. بر همين اساس آن ها هم موافقت کردند و مهدي در همان سال اول جنگ به جبهه اعزام شد. پدر شهيد ادامه مي دهد: ما براي حفظ اسلام و قرآن جان خودمان و همه عزيزانمان را هم حاضريم فدا کنيم. اين وظيفه هر مسلماني است که از قرآن و اسلام دفاع کند. بنابراين ما نيز نه تنها ناراحت و نگران نبوديم، بلکه به اين کارمان افتخار هم مي کرديم.
در ادامه گفت و گو با خانواده شهيد خورشيدي، پدر شهيد از سال هاي حضور پسرش در جبهه هاي حق عليه باطل سخن مي گويد. او روزهايي را يادآوري مي کند که «سيد مهدي» بارها از ناحيه دست، پا، چشم، سر و... مجروح شد و بلافاصله پس از بهبودي نسبي بار سفر مي بست و مي رفت تا در کنار ياران و هم رزمانش باشد. «خورشيدي» اين گونه از حماسه آفريني هاي فرزندش ياد مي کند: براي اولين بار در اوايل سال ۶۰ در منطقه شلمچه به شدت از ناحيه ران پا مجروح شد. حدود ۱۵ روز بستري بود، در حالي که پزشکان مي گفتند بايد پاي او را قطع کنند مهدي به بهبودي کامل رسيد و بدون هيچ درنگي به جبهه ها بازگشت. پدر شهيد خورشيدي ادامه کلام را به مادر شهيد که در آن سال ها هم چون پرستار و يار و ياوري در کنار فرزندش حضور داشته است، مي سپارد. «اعظم مهربان» اين گونه ماجراي حضور سيدمهدي خورشيدي در جبهه و مجروحيت هاي پياپي او را بيان مي کند: «بعد از بازگشت مهدي به جبهه حدود ۲۰ روز گذشته بود که دوباره از چند ناحيه مجروح و در بيمارستان شريعتي تهران بستري شد. مجروحيت او اين بار شديدتر از نوبت قبل بود و از نواحي جمجمه، بازو و... مورد اصابت گلوله و خمپاره قرار گرفته بود. در اين نوبت پس از انجام چند عمل در بيمارستان شريعتي مهدي به بيمارستان قائم مشهد منتقل شد و حدود ۴۵ روز نيز در اين بيمارستان بستري بود. اما باز هم خدا را شکر، دوباره به بهبودي نسبي رسيد و قصد سفر به جبهه کرد. من به او گفتم: نرو. ولي مهدي پاسخ داد: عهد من با امام زمان(عج) همين بوده است و حالا که خوب شده ام بايد به جبهه بروم. اين مادر شهيد درباره مجروحيت بعدي شهيد خورشيدي نيز مي گويد: بعد از گذشت حدود يک ماه طي تماس تلفني به من گفتند که مجروح داريد. من گفتم: ما هميشه مجروح داريم. اين بار سيدمهدي از ناحيه چشم مجروح و در بيمارستان فارابي تهران بستري شده بود. دکتر تصميم گرفت که چشمش را تخليه کند اما پس از مخالفت ما با اين موضوع براي جلوگيري از سرايت عفونت به چشم ديگر اين چشمش را خشک کردند. مادر شهيد خورشيدي در ادامه مي گويد: «پس از اين موضوع به پيشنهاد شهيد کاوه مهدي در حالي که حدود ۱۹ داشت ازدواج کرد. اما حتي اين موضوع هم مانعي براي حضورش در جبهه نشد و هم چون گذشته به حضور پررنگ خود در ميدان نبرد ادامه داد.
وي سپس درباره ماجراي شهادت «سيد مهدي خورشيدي» اظهار مي دارد با گذشت حدود ۴ ماه از حضور مجدد مهدي در جبهه، عمليات کربلاي ۲ در منطقه ارتفاعات حاج عمران اجرا شد. آن طور که بعدا ما متوجه شديم، همان روزي که آقاي کاوه شهيد شد، مهدي نيز به شهادت رسيد. اما تا مدتي ما هيچ خبري از او نداشتيم. تا اين که در هفتمين روز شهادت کاوه از طريق دوستان مهدي مطلع شديم که به شهادت رسيده است و پيکر پاکش در سردخانه شهر مهاباد قرار دارد. بعد از اين هم پي گيري کرديم و پيکر مهدي را به مشهد انتقال داديم و در روز عاشورا مراسم تشييع جنازه را برگزار کرديم.
در ادامه گفت و گو با اين خانواده شهيد، خصوصيات ويژه شهيد «سيدمهدي خورشيدي» را جويا مي شويم. پدر شهيد خورشيدي تاکيد به اقامه نماز اول وقت و با جماعت را به عنوان يکي از ويژگي هاي اصلي فرزندش عنوان مي کند و درباره ديگر خصوصيات او مي گويد: مهدي پسر بسيار متواضعي بود و به خانواده اش خيلي احترام مي گذاشت. هم چنين براي حجاب اهميت ويژه اي قائل بود و همواره به خواهرانش توصيه مي کرد که حجابشان را حفظ کنند. او حتي در وصيت نامه اش هم به اين موضوع تاکيد کرده است. اما زماني که اين سوال را از «مريم خورشيدي» خواهر شهيد مي پرسم بغض گلويش را مي گيرد و حرف دلش را با اين جملات مطرح مي کند: «به نام خالقي که هم به ما عزت داد، هم افتخار داد و هم صبر. فقط مي توانم بگويم برادرم مرد بود. او با نوجوان هاي ۱۴ و ۱۵ ساله امروزي خيلي متفاوت بود و در اين سن کم مردانگي را در بالاترين سطح آن معناکرد.
جملات مادر شهيد که به نمايندگي از طرف کل خانواده خورشيدي مطرح مي شود، آخرين بخش گفت و گوي ماست. خانواده خورشيدي که اکنون بيست و پنجمين سال فراق فرزندشان را تجربه مي کنند همه بر اين سخنان صحه مي گذارند. او مي گويد: «ما نه از کارمان پشيمان هستيم و نه از راهي که فرزندمان پيمود. امروز هم به داشتن پسري مثل سيدمهدي افتخار مي کنيم و به هيچ عنوان ناراحت نيستيم».
«موزه بزرگ خراسان» يکي از مهم ترين و بزرگ ترين پروژه هاي فرهنگي استان به حساب مي آيد که عمليات اجرايي آن از سال ۱۳۸۴ آغاز شده است. اين موزه که در زميني به مساحت ۴ هزار و ۹۰۰ متر مربع و با زيربنايي معادل ۱۸ هزار مترمربع در پارک کوهسنگي مشهد واقع شده است، هم اکنون با گذشت ۵ سال از زمان کلنگ زني هم چنان در حال ساخت است و زمان پايان کار و افتتاح آن نيز وضعيتي کاملا مبهم دارد. هر چند طي اين سال ها تاريخ هاي متعددي به عنوان زمان افتتاح موزه بزرگ خراسان از سوي افراد مختلف اعلام شد، ولي مردم خطه خورشيد هم چنان چشم انتظار افتتاح اين پروژه مانده اند و حتي ديگر مسئولان اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي هم از اعلام زمان معيني براي افتتاح اين پروژه خودداري مي کنند. البته مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي اميدوار است با توجه به پيشرفت ۹۷ درصدي عمليات سازه و سفت کاري، ساختمان موزه تا پايان سال ۹۰ به اتمام برسد ولي او نيز اميدي به افتتاح موزه تا پيش از سال ۹۱ ندارد.
«موزه بزرگ خراسان» اولين ساختماني است که با قصد بناي موزه در کشور ما پي ريزي شده است. طراحان اين موزه با الهام گرفتن از نقشه و طرح بناي هارونيه و عمارت خورشيد ساختمان آن را در ۱۲ طبقه با زيربنايي حدود ۱۸ هزار متر مربع طراحي کرده اند. اين موزه که يکي از پروژه هاي ملي اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي به حساب مي آيد، در بوستان کوهسنگي مشهد واقع شده و در آن بخش هاي مختلفي از جمله مخزن، اتاق پژوهشگران، محل نمايش دائمي اشيا، فضاي اداري، سالن کنفرانس و... پيش بيني شده است.
پس از آغاز عمليات اجرايي پروژه «موزه بزرگ خراسان» در اولين روز ارديبهشت سال ۱۳۸۴، حرف و حديث هاي بسياري درباره زمان اتمام کار ساختمان و بهره برداري از موزه مطرح شد. اولين خبرهاي موجود در اين باره به سال هاي ۸۵ و ۸۶ بازمي گردد. «ابوالفضل مکري فر» رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي در دومين روز از خرداد سال ۸۶ اعلام کرد: «در صورت تامين اعتبار لازم، موزه بزرگ خراسان تا ۲ سال ديگر به بهره برداري مي رسد. اين پروژه تاکنون ۳۲ درصد رشد داشته است. هم چنين ۸۵ ميليارد ريال از سرفصل بودجه ملي کشور براي ساخت اين موزه اختصاص يافته که ۳۱ ميليارد و ۹۰۰ ميليون ريال آن پرداخت و هزينه شده است. با افتتاح اين موزه مي توانيم اميدوار باشيم ميزان ماندگاري زائران در خراسان رضوي يک روز بيشتر شود.» اکنون ۳ سال از آن موقع مي گذرد و قول «مکري فر» براي افتتاح موزه تحقق نيافته است. جالب اين که اطلاعات موجود و حتي اذعان مسئولان اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي هم بر اين است که اعتبارات اختصاص يافته به اين پروژه به موقع پرداخت شده و مشکل کمبود اعتبار، سر راه احداث موزه بزرگ خراسان نبوده است. «مکري فر» در ۹/۱۱ همان سال نيز خبر ديگري را درباره «موزه بزرگ خراسان» طي گفت و گو با خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) اعلام کرد. او گفت: «براي اتمام پروژه موزه بزرگ خراسان در مشهد ۱۱۰ ميليارد ريال اعتبار نياز است. تاکنون با صرف ۴۳ ميليارد ريال اجراي اين پروژه بيش از ۴۵ درصد پيشرفت فيزيکي داشته است و در صورت نبود کسري در اعتبار احداث پروژه، مهر سال آينده (۸۷) سازه فيزيکي موزه به اتمام مي رسد و بهره برداري نهايي از آن هم تا انتهاي سال ۱۳۸۹ انجام مي شود.» پرواضح است که با گذشت چند ماه ازاعلام خبر قبلي، رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان زمان افتتاح پروژه را يک سال به تاخير انداخته بود. يک سال بعد هم معاون فرهنگي و ارتباطات سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري کشور مجدد بر اين موضوع تاکيد کرد و وعده داد که سازه موزه بزرگ خراسان تا پايان آن سال به اتمام برسد. بر اساس گزارش خبرگزاري ايسنا «حسن جعفري» هم چنين ميزان پيشرفت سازه موزه را ۸۰ درصد اعلام کرد ولي با پايان يافتن سال ۱۳۸۷ سازه موزه بزرگ خراسان به اتمام نرسيد.
خبرگزاري فارس در ۱۶/۴/۸۸ خبري را منتشر کرد که اکنون از سوي مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي به عنوان عامل اصلي عقب ماندگي پروژه موزه بزرگ خراسان اعلام مي شود. «محمدامين ميرفندرسکي» معمار و طراح موزه تاريخ طبيعي خراسان و موزه بزرگ خراسان، صبح امروز (۱۶/۴/۸۸) در بيمارستان ايران مهر تهران درگذشت.» با توجه به ويژگي هاي منحصر به فرد سازه موزه بزرگ خراسان، حضور «دکتر ميرفندرسکي» در مراحل گوناگون عمليات اجرايي موزه حياتي محسوب مي شد. «محسن لشکري» مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي هم اکنون معتقد است: «با توجه به اين که تاکنون در کشور ما اين چنين ساختماني براي موزه ساخته نشده است و موزه بزرگ خراسان اولين تجربه ايران در احداث ساختمان با نيت موزه به حساب مي آيد، سرعت انجام کار به طور طبيعي کند است. با درگذشت دکتر ميرفندرسکي هم سرعت کار کندتر شد و مشکلات جديدي به وجود آمد. در طول مراحل اجراي پروژه، سوال هايي به وجود مي آمد که هيچ کس نمي توانست به آن ها پاسخ دهد. از همين رو حضور نداشتن طراح پروژه هم انجام کار را به تعويق انداخت.»
اما طي چند ماه اخير هم چند وعده جديد درباره زمان بهره برداري از موزه بزرگ خراسان اعلام شده است که مرور اين موارد، نکات جالب توجهي را براي ما نمايان مي سازد. در ۲۱ فروردين امسال «رويا ساعتيان» رئيس اداره فني و مهندسي اداره کل موزه هاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، در گفت و گويي با خبرگزاري ميراث آريا از تکميل سازه موزه بزرگ خراسان خبر داد و گفت: «براساس پيش بيني ها، تا انتهاي سال آينده عمليات مرمت و بازسازي تمام نماي موزه بزرگ خراسان به پايان خواهد رسيد.» همين چند روز قبل هم «فارس» به نقل از سرپرست پايگاه ميراث فرهنگي و گردشگري توس خبري را روي خروجي خود گذاشت. «هاشم اعتمادي» گفت:« در صورت تخصيص اعتبار لازم، موزه بزرگ خراسان در مشهد تا پايان دولت دهم به بهره برداري مي رسد. در حال حاضر عمليات سفت کاري موزه به طور کامل تمام و بخشي از نازک کاري ها نيز انجام شده است. بقيه کارها نيز با توجه به نقشه هاي اجرايي مصوب در دستور کار است.»
در پي اعلام اين خبرهاي ضد و نقيض، مطرح شدن وعده هاي متعدد و در نهايت افتتاح نشدن موزه بزرگ به سراغ «محسن لشکري» مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي مي رويم و خبرهاي جديد را از بالاترين مقام مسئول ميراث فرهنگي در استان، جويا مي شويم. «محسن لشکري» ميزان پيشرفت عمليات سازه و سفت کاري اين پروژه را ۹۷ درصد اعلام مي کند. اين موضوع نشان مي دهد که خبرهاي اعلام شده مبني بر اتمام کامل عمليات سازه و سفت کاري موزه مورد بحث که در بيشتر آن ها بر عبارت «به طور کامل» تاکيد شده است، صحت ندارد. البته لشکري هم عدد ۹۷ درصد را به نوعي اتمام کار مي داند. او هم چنين مي گويد: مجموع پيشرفت فيزيکي عمليات ساختماني (ابنيه) اين موزه نيز حدود ۶۰ درصد بوده است.
مديرکل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان رضوي عامل اصلي کند پيش رفتن عمليات اجرايي موزه بزرگ خراسان را منحصر به فرد بودن آن مي داند و تصريح مي کند: «ما در اين پروژه با مشکل مالي مواجه نبوده ايم. مسئله اصلي اين است که نوع اين کار به دليل نبود تجربه اجرايي آن در کشور ما کند است. البته مشاور، پيمانکار، کارفرما و... هم هر يک به سهمي مقصر هستند.»
«محسن لشکري» مجموع اعتبار مورد نياز موزه بزرگ خراسان را ۱۵ ميليارد تومان برآورد مي کند و اظهار مي دارد: «تاکنون ۹ ميليارد تومان براي اين پروژه هزينه شده است و ۶ ميليارد تومان ديگر هم تا زمان افتتاح موزه هزينه مي شود.» او هم چنين از تهيه طرح محتوايي اين موزه خبر مي دهد و ابراز مي دارد: «در حال حاضر موضوع جاري مسئله معماري داخلي و محتواي موزه است که طرح آن هفته قبل تهيه شده و مورد بررسي قرار گرفته است در واقع بخش اصلي و حساس کار تازه شروع شده است. ما در حال حاضر پي گير جمع آوري آثار و اشياي مرتبط با امام رضا(ع)، خراسان، جاده ولايت، جاده ابريشم و ديگر مسائل مرتبط با خراسان بزرگ براي به نمايش گذاشتن در اين موزه هستيم.»
«محسن لشکري» که از اعلام زمان دقيق براي افتتاح موزه بزرگ خراسان خودداري مي کند در پاسخ به سوال خبرنگار ما در اين باره مي گويد: «اگر مشکلي در روند کار پيش نيايد، شايد سازه موزه تا پايان سال ۱۳۹۰ به اتمام برسد ولي بعيد مي دانم موزه تا آن زمان به بهره برداري برسد.»
با ورود روش هاي نو به عرصه آموزش قرآن کريم، نقش و جايگاه جلسات قرآن شکل متفاوتي پيدا کرده است. اين جلسات که از ديرباز با روش هاي سنتي به ارائه آموزش هاي قرآني مي پرداختند، هم اکنون بايد با بازنگري در روند فعاليت ها و نوع آموزش ها نقش خود را در اين زمينه ايفا کنند.
رئيس دانشگاه علوم قرآني خراسان رضوي طي گفت و گويي با خبرنگار ما درباره جلسه هاي قرآن کريم به پيشرفت فناوري هاي آموزشي، ايجاد روش هاي جديد آموزش به ويژه در زمينه آموزش قرآن کريم، ايجاد موسسه ها و دانشگاه هاي گوناگون و... اشاره و عنوان مي کند: به نظر من هيچ يک از اين ها نمي تواند جاي جلسه قرآن را پر کند. هيچ گاه نبايد فکر کنيم تلويزيون، نرم افزار، سايت و... مي تواند جايگزين جلسه قرآن باشد. برکات زيادي در جلسات قرآن وجود دارد که از هيچ راه ديگري به دست انسان نمي آيد.دکتر محمد صادق علمي درباره اين برکات جلسه هاي قرآن اظهار مي دارد: فضاي حاکم بر جلسه قرآن يک فضاي الهي، نوراني و قرآني است.انسان در جلسه قرآن با استادي رو در رو مي شود که سخن قرآن را مي گويد و خود نيز ساخته و پرداخته قرآن است. در اين جلسات گفت و گوهايي انجام مي شود که در ارتباط انسان و تلويزيون وجود ندارد. انتقال تجربه ها، ايجاد صميميت، از بين رفتن خلاء هاي روحي انسان ها و... از ديگر برکات جلسات قرآن است که نبايد آن ها را فراموش کنيم.وي ارتباطات موجود در فضاي جلسه هاي قرآن را بسيار مفيد و موثر مي داند و با اشاره به حديثي از امام رضا(ع) که مي فرمايند: «بخشي از زمان خود را صرف گفت و گوهاي برادرانه ديني کنيد»، ابراز مي دارد، به نظر من بهترين فضا براي اين گفت و گوها، جلسه هاي قرآن است. ارتباطي را که در جلسه هاي قرآن بين استاد و قرآن آموز ايجاد مي شود، به هيچ روش ديگري نمي توان به وجود آورد.
دکتر علمي در عين حال تصريح مي کند: دست اندرکاران جلسه هاي قرآن و مديران قرآني کشور بايد جلسه هاي قرآن را بازنگري کنند.رئيس دانشگاه علوم قرآني خراسان رضوي اين بازنگري را در ۲ بخش ظاهري و محتوايي لازم مي داند و ابراز مي دارد: فضاي برگزاري جلسه قرآن، آذين بندي مکان، نور محيط و... از جمله موضوعاتي است که در زمينه ظاهر جلسه قرآن بايد مورد بازنگري قرار بگيرد.دکتر «علمي» هم چنين مي گويد: در زمينه محتواي جلسه هاي قرآن نيز موضوع هايي هم چون معنويت حاکم بر جلسه، محتوا و مفاهيمي که ارائه مي شود، افرادي که در جلسه ها سخن مي گويند و... بايد بازنگري شود. وي نقش مديران جلسه هاي قرآن را در اين باره بسيار مهم ارزيابي مي کند و اين گونه مي گويد: «اخلاق، رفتار و برخورد مديران جلسه قرآن بايد قرآني باشد و جاذبه هاي قرآن در آن متبلور شود. به ويژه استاد جلسه که در ارتباط مستقيم با مخاطبان و اعضاي جلسه قرار دارد بايد از دانش، تلاوت و بيان زيبا برخوردار باشد.
رئيس دانشگاه علوم قرآني خراسان رضوي در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره وضعيت تفسير و تبيين معارف کلام وحي در جلسه هاي قرآن کريم مي گويد سال هاي سال است که همه بزرگان توصيه دارند که قرائت قرآن مدخل قرآن است و صداي زيبا دري براي ورود به باغ قرآن است. اين که ما تنها به صدا و فضاي زيبا در جلسه ها اکتفا کنيم، ناسپاسي و حق ناشناسي است.علمي با بيان اين که قرآن نسخه شفابخش و کتاب زندگي است، تصريح مي کند: نبايد تنها به خواندن اين نسخه شفابخش اکتفا کرد.بايد دانست خواندن قرآن گام اول براي تعالي است. گام دوم تدبر در قرآن و قدم اصلي نيز عمل کردن به قرآن به عنوان کتابي است که براي هدايت بشر نازل شده است.وي تصريح مي کند: جلسه هاي قرآن ما در حال حاضر در وضعيت مطلوبي به سرنمي برد. اما اين جلسه ها را مي توان به حدي رساند که هيچ محفل ديگري نتواند جايگزين آن ها براي علاقه مندان به معارف الهي باشد.
اما در همين زمينه سيد جواد سادات فاطمي مديرکل امور اجتماعي استانداري خراسان رضوي که از قاريان و فعالان قرآني استان نيز محسوب مي شود، در گفت وگويي با خبرنگار ما کارکرد جلسه هاي قرآن را استمرار در يادگيري و تمرين قرآن کريم عنوان مي کند و مي گويد:« آموزش قرآن کريم نيز مانند آموزش هاي ديگر نيازمند تمرين و تکرار مستمر براي تکميل يادگيري است. تنها حضور در کلاس هاي قرآن کسي را قاري قرآن نمي کند.بلکه قاري بايد با حضور در جلسه هاي قرآن و تمرين مستمر، آموزش هاي فراگرفته را نهادينه کند.»
وي درباره ديگر کارکردهاي جلسه هاي قرآن به موضوع جذب نوجوانان و جوانان به قرآن، آشنايي با مفاهيم قرآن کريم و... اشاره و عنوان مي کند: در واقع اين جلسه ها نقش به سزايي درانس گرفتن جامعه با قرآن دارد.
سادات فاطمي سپس درباره راهکارهاي تقويت جلسه هاي قرآن اين گونه مي گويد:«مديران کشور ما بايد تلاش کنند که فضاي عمومي جامعه به يک فضاي قرآني تبديل شود در اين شرايط اقبال مردم به جلسه هاي قرآن هم بيشتر مي شود.مصداق اين موضوع را مي توانيم در ماه مبارک رمضان مشاهده کنيم. در اين ماه با توجه به اين که توجه رسانه ها، سازمان هاي دولتي و... به مسائل قرآني بيشتر مي شود، مردم نيز استقبال گسترده تري از جلسه هاي قرآن مي کنند. متاسفانه در حال حاضر فضاي جامعه ما در حد مطلوب قرآني نيست.او درباره ديگر راهکارهاي تقويت جلسه هاي قرآن نکته هايي چون استفاده از روش هاي نوين آموزشي، تجهيز امکانات، حضور مسئولان و مديران در جلسه هاي قرآن، فضاسازي مناسب در شهرها و... را يادآور مي شود.

در بعد از ظهر يکي از روزهاي گرم ماه مبارک رمضان، به سمت موزه قرآن آستان قدس رضوي رهسپار مي شوم. مجموعه گنجينه قرآن در صحن کوثر حرم مطهر واقع شده است. پس از ورود به ساختمان مجموعه، طبق قرار قبلي به اتاق مسئول موزه قرآن مي روم. «ماشاء ا... شيرازي» مسئول موزه قرآن و گنجينه هداياي مقام معظم رهبري آستان قدس رضوي در ابتدا به ارائه توضيحاتي درباره موزه قرآن مي پردازد. او مي گويد: ........................
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب

مقصد ما يکي از مراکز توزيع عمده لوح هاي فشرده در قالب سي دي، دي وي دي و دايويکس در خيابان سعدي مشهد است. مسئولان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي و اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي مشهد مدعي اند اين بازارچه، يکي از اصلي ترين مراکز توزيع لوح هاي فشرده غيرمجاز از نوع کپي برداري شده در استان است.البته جالب است که با توجه به محرز بودن اين موضوع براي مسئولان، اين مرکز به صورت کاملا علني در يکي از معابر پر رفت و آمد شهر مشهد فعاليت مي کند.
با ورود مأموران، هياهويي در بازارچه به راه مي افتد. فروشندگاني که تمام سطح پيشخان مغازه هايشان را لوح هاي فشرده کپي برداري شده پوشانده است، هيچ راه فرار و توجيه قانع کننده اي براي تخلف خود ندارند. در اين بازارچه حدود ۱۰ مغازه وجود دارد که بيشتر آن ها در زمينه توزيع محصولات فرهنگي فعاليت مي کنند.پس از بررسي لوح هاي فشرده موجود در اين فروشگاه ها بيشتر آن ها متخلف شناخته شده و تمام لوح هاي فشرده غيرمجاز آن ها نيز جمع آوري مي شود.
گويي فروش اين محصولات فرهنگي غيرمجاز بسيار سودآوراست؛ چرا که پس از جمع آوري محصولات آن ها اتفاق مهمي روي نمي دهد و تنها با گذشت چند ساعت تمامي فروشگاه ها دوباره فعاليت خود را در اين زمينه آغاز مي کنند. شايد دليل اين موضوع تکراري شدن سناريوي جمع آوري محصولات غيرمجاز از سوي متوليان امر باشد که به آن ها اجازه داده است، به صورت کاملا علني فعاليت غيرمجاز خود را از سر بگيرند. اما اين بار، اين موضوع باعث مي شود که مسئولان اداره ارشاد، اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي، دادگستري و... دوباره دست به کار شوند و ۴۸ ساعت بعد با مراجعه مجدد به اين بازارچه علاوه بر جمع آوري لوح هاي فشرده، مغازه هاي متخلف را نيز پلمب و مجوزهاي فروشندگان را نيز باطل کنند. به گفته سرپرست اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي مشهد در مجموع اين ۲ مرحله حدود ۱۵۰ هزار حلقه لوح فشرده غيرمجاز از فروشگاه هاي اين بازارچه جمع آوري شده است.
اما در همين حال حرف هاي فروشندگان متخلف محصولات فرهنگي که بيشتر از نوع گلايه و شکواييه به همراه ارائه راهکار براي حل مشکل مي باشد، شنيدني است. اين فروشندگان که بيشتر قصد دارند خود را تبرئه کرده و تقصير را به گردن ديگران بيندازند، به نکاتي هم چون گران بودن سي دي هاي اصلي، وجود تخلفات گوناگون در شرکت هاي ويدئو رسانه، مقابله ضعيف دستگاه قضايي که باعث شده اين موضوع به يک امر طبيعي بين فروشندگان محصولات فرهنگي تبديل شود و... اشاره مي کنند.يکي از اين فروشندگان در گفت و گو با خبرنگار ما از شرکت هاي ويدئو رسانه به عنوان اولين متخلفان عرضه محصولات فرهنگي ياد مي کند و مي گويد: «برخي از فيلم هايي که اين شرکت ها توزيع مي کنند، هم اکنون در ديگر کشورها روي پرده سينماست. اين شرکت ها اين فيلم ها را از چه کسي خريداري کرده اند؟» وي با مطرح کردن مشکل ديگري مي گويد: «اين شرکت ها در حالي که خود متخلف اند، از ما مي خواهند که قانون را رعايت کنيم. اشکالي ندارد، ما قانون را رعايت مي کنيم، ولي حداقل قيمت فيلم هايشان را به حدي برسانند که خريدار داشته باشد. قيمت بيش از هزار تومان براي يک فيلم خيلي زياد است.»فروشنده ديگري نيز معتقد است: اگر شرکت هاي ويدئو رسانه اقدام به توليد لوح هاي فشرده در قالب دي و ي دي کنند بخش زيادي از معضل توليد دي وي دي هاي رايتي و غيرمجاز حل مي شود.او هم چنين مي گويد: «نظارت و مقابله بايد به نوعي باشد که هيچ فروشگاهي محصولات رايتي توزيع نکند. در غير اين صورت نمي توان انتظار داشت فروشندگان از درآمد حاصل از فروش محصولات غيرمجاز صرف نظر کنند، چرا که با وجود اين گونه محصولات در بازار لوح هاي فشرده اصلي مشتري خيلي کمي دارد.»
در ادامه براي يافتن پاسخ سوال هاي مطرح شده از سوي فروشندگان با سرپرست اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي مشهد گفت و گو مي کنيم.«مرتضي اسکافي» با بيان اين که اولين اقدام مورد نظر ما فرهنگ سازي، اطلاع رساني، امربه معروف و ديگر فعاليت هاي مربوط به بازدارندگي و پيش گيري است، اظهار مي دارد: اما متأسفانه برخي افراد از اين موضوع سوء استفاده مي کنند و با مطرح کردن بهانه هاي گوناگون قصد تبرئه کردن خود و انجام فعاليت هاي غيرمجاز را دارند.وي ادامه مي دهد: با توجه به قوانين، هر اثر صوتي و تصويري که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پروانه نمايش دريافت مي کند، همه شرايط را رعايت کرده است و بنابراين اگر کسي اقدام به کپي برداري از اين محصول کند به پرداخت جريمه نقدي تا ۱۰ ميليون تومان مجازات مي شود. «اسکافي» مي افزايد: علاوه بر اين کسب رضايت شاکي خصوصي نيز در قانون ديده شده است.
سرپرست اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي مشهد در پاسخ به سوال مطرح شده از سوي فروشندگان متخلف درباره تخلف شرکت هاي ويدئورسانه، مي گويد: اين موضوع رد شده است و به نظر من توجيهي بيش نيست. زيرا زماني که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان يک نهاد دولتي به اثري پروانه نمايش اعطا مي کند، تمام جوانب کار را سنجيده است. هم چنين يکي از مدارک اصلي براي اعطاي مجوز، قرارداد خريد محصول از کمپاني توليدکننده است.
او هم چنين درباره موضوع قيمت گذاري فيلم ها با اشاره به کاهش ۲ هزار توماني قيمت فيلم طي سال هاي اخير ابراز مي دارد: اين اقدام با پيشنهاد انجمن صنفي محصولات فرهنگي خراسان و با هدف جلوگيري از توزيع سي دي هاي رايتي انجام شد و خوشبختانه در خيلي از مناطق استان و کشور نتيجه داد. اما عده اي افراد سودجو با وجود اين کاهش قيمت اقدام به توليد و توزيع سي دي هاي غيرمجاز کپي برداري شده کردند که اين موضوع انتقاد فروشندگان محصولات فرهنگي مشهد را نيز در پي داشته است. «اسکافي» هم چنين با اشاره به هزينه هاي مربوط به خريد امتياز فيلم، دوبله، توليد، بسته بندي و توزيع محصول، قيمت موجود براي هر فيلم را کاملا منطقي توصيف مي کند.
وي درباره درخواست فروشندگان براي توليد لوح هاي فشرده مجاز در قالب DVD نيز اظهار مي دارد: با توجه به اين که در توليد DVD نيز بايد هزينه هاي مربوط به خريد امتياز، دوبله و... مورد توجه قرار بگيرد، قيمت محصول خروجي افزايش مي يابد و در بازار مشتري ندارد. از همين رو توليد DVD براي شرکت ها فعلا توجيه اقتصادي ندارد.
وي در ادامه با ضعيف توصيف کردن اجراي قانون در زمينه مقابله با عرضه کنندگان محصولات فرهنگي غيرمجاز از نوع کپي برداري شده ابراز مي دارد: با توجه به اين که دغدغه اصلي مسئولان اتحاديه، اداره ارشاد، دادگستري و... مقابله با محصولات ضدفرهنگي و غيراخلاقي است، به اين مسئله توجه کمتري مي شود. در حالي که بايد توجه داشته باشيم بسياري از محصولات غيراخلاقي در قالب همين لوح هاي فشرده کپي برداري شده توزيع مي شود. «اسکافي» خاطر نشان مي سازد: اين موضوع کار را براي دستگاه هاي نظارتي و قضايي بسيار مشکل مي کند. چرا که رسيدگي و بررسي اين حجم لوح هاي فشرده و صدور حکم براي متخلفان، کار بسيار دشوار و زمان بري است.
بعد از شنيدن صحبت هاي سرپرست اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي مشهد و با گذشت مدتي از زمان جمع آوري محصولات فرهنگي غيرمجاز از بازارچه هايي که در ابتداي گزارش به آن اشاره کرديم، خبرنگار ما دوباره به اين محل مراجعه و شرايط آن را از نزديک مشاهده مي کند. مشاهدات خبرنگار ما حاکي است در حالي که تمام فروشگاه هايي که در نوبت قبل متخلف شناخته شدند تعطيل شده و مغازه هاي آن ها نيز خالي است، اما چند فروشگاه جديد در همين مکان داير شده و به فروش لوح هاي فشرده کپي برداري شده مشغول اند. جالب اين که در برخي از اين فروشگاه هاي تازه تاسيس اصلا خبري از سي دي هاي اصل و شرکتي نيست و تنها کالاي موجود لوح هاي فشرده رايتي است!
براساس تفاهم نامه اي که چندي پيش ميان استانداري خراسان رضوي و ستاد عالي هماهنگي و نظارت بر کانون هاي فرهنگي و هنري مساجد کشور به امضا رسيد، مقرر شد طي سال جاري ۵۰۰ کانون فرهنگي و هنري جديد در مساجد استان تاسيس شود. اين تفاهم نامه در حالي با مشارکت ۲ ميليارد توماني استانداري خراسان رضوي و ۹۰۰ ميليون توماني ستاد عالي کانون هاي فرهنگي و هنري مساجد امضا شده که هم اکنون ۵۲۰ کانون فرهنگي و هنري در مساجد استان فعال است و با اجرايي شدن اين موضوع تعداد کانون هاي فرهنگي و هنري استان تقريبا ۲ برابر مي شود. اما در شرايطي که سال ۸۹ از سوي دولت به عنوان سال رسيدگي به امور فرهنگي نام گذاري شده و استان خراسان رضوي هم با سهم ۱۷۷ ميلياردي از اين بودجه هزار و ۵۰۰ ميليارد توماني ارتقاي شاخص هاي فرهنگي کشور در آستانه برداشتن گام هاي اساسي در مسير اصلاح وضعيت فرهنگي است، بازخواني نقش و جايگاه کانون هاي فرهنگي و هنري مساجد به عنوان يکي از بخش هاي فعال فرهنگي استان اهميت ويژه اي مي يابد.
فرهنگي گفت وگو نگاهي به روند فعاليت کانون ها در گفت و گو با ۲ مسئول و کارشناس فرهنگي، ما را با برخي آسيب هاي اين مجموعه هاي فرهنگي مردمي آشنا مي کند.
«سيدجواد جعفري» مديرکل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي، طي گفت و گويي با خبرنگار ما از کانون هاي فرهنگي و هنري به عنوان «ظرفيت هايي بالقوه» ياد مي کند و مي افزايد: در صورتي اين ظرفيت ها شکوفا مي شود که افراد متعهد و دلسوز با رويکردها و تجارب فرهنگي در کانون حضور داشته باشند و با هدف حفظ جامعه از ناهنجاري ها و ترويج معنويت و ارزش هاي دين مبين اسلام و انقلاب فعاليت کنند. او با تاکيد بر اين که بسياري از فعاليت هاي فرهنگي قائل به افراد است، ابراز مي دارد: بنابراين ظرفيت کانون ها به تنهايي نمي تواند تاثيرگذار باشد بلکه اين افراد هستند که تحول در فعاليت هاي کانون را به وجود مي آورند. «جعفري» اظهار مي دارد: در حال حاضر نيز کانون هايي که افراد با رويکردهاي قوي فرهنگي در آن ها فعاليت مي کنند، موفق به کسب موفقيت هاي زيادي مي شوند ولي برخي کانون ها به دليل در اختيار نداشتن عناصر کارآمد توفيق چنداني ندارند.
وي در عين حال از کانون هاي فرهنگي و هنري به عنوان ظرفيت هايي تاثيرگذار در شرايط فرهنگي روز جامعه نام مي برد و ابراز مي دارد: اين يک حقيقت انکارناپذير است که کانون هاي فرهنگي هنري توانسته اند با استفاده از خلاقيت هاي موجود در ميان نيروهايشان، منشاء خدمات فرهنگي زيادي شوند. اما مديرکل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان يک توصيه هم براي کانون هاي فرهنگي و هنري دارد. «سيد جواد جعفري» مي گويد: کانون ها بايد مراقب باشند که دچار روزمرگي نشوند و همواره براي مخاطبانشان حرف ها و فعاليت هاي جديد داشته باشند. اين نهادهاي فرهنگي بايد به گونه اي فعاليت کنند که جوانان ديدگاه هاي آن ها را راهگشا بدانند.
در ادامه به گلايه هاي برخي از فعالان کانون هاي فرهنگي و هنري در شهرستان هاي استان درباره کمبود امکانات و اعتبارها اشاره مي کنيم و نظر جعفري را جويا مي شويم. او معتقد است: آن دسته از افرادي که با توجه به قابليت هاي موجود در منطقه محل فعاليت و به صورت خودجوش اقدام به تاسيس کانون فرهنگي و هنري کرده اند، اين موضوع را مطرح نمي کنند. زيرا فعاليت هاي کانون هاي فرهنگي و هنري به طور کلي خودجوش است و نبايد وابسته به دولت باشد. «جعفري» تصريح مي کند: کانون هاي فرهنگي و هنري يک فعاليت مردمي است و در هر مکاني که احساس شده ظرفيت و توانايي فعاليت وجود دارد، اين مراکز تشکيل شده است. او درباره تاسيس ۵۰۰ کانون فرهنگي و هنري جديد در استان نيز تصريح مي کند: ما قصد داريم اين کانون ها را در مساجدي که امکانات، ظرفيت و علاقه بيشتري براي فعاليت وجود دارد، تاسيس کنيم.
«جعفري» هم چنين در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره مهم ترين مشکلات پيش روي کانون هاي فرهنگي و هنري مساجد در استان به ۲ موضوع کمبود امکانات و آموزش نيروها اشاره و عنوان مي کند: افراد زيادي علاقه مند به فعاليت در مساجد هستند ولي بايد با ارائه آموزش هاي لازم اين افراد را براي پذيرش مسئوليت هاي کانون آماده کرد.
«محمد کاظم دبيري» رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد مقدس نيز که پيش از اين مسئوليت دبيرخانه هماهنگي و نظارت بر کانون هاي فرهنگي و هنري مساجد استان را بر عهده داشته، معتقد است: کانون هاي فرهنگي و هنري يک فرصت اجتماعي تلقي مي شود که مي تواند به عنوان يک مرکز فرهنگي در محله ها با رويکردهاي گوناگون فرهنگي، هنري، معنوي و... فعاليت کند.او تفاوت ميان اين مراکز فرهنگي با ديگر نهادهاي فعال در حوزه فرهنگ را مردمي بودن نيروهاي فعال در کانون ها و تأمين شدن بودجه از منابع غيردولتي عنوان مي کند و در تشريح شرايط کنوني کانون ها مي گويد: به نظر مي رسد طي اين سال ها مديريت کانون هاي فرهنگي و هنري توانسته است به برخي اهداف مورد نظر مثل تجهيز کانون ها از نظر امکانات کتابخانه اي سمعي و بصري، ايجاد کانون در مساجد حاشيه شهر و روستاها و... برسد. اما آن موضوعي که اهميت دارد و نياز است براي تحقق آن ساختار منسجمي تدوين شود، ايجاد انگيزه براي حضور فعال نيروهاي جوان در مسجد، افزايش توانايي هاي افراد و کادر سازي براي آينده انقلاب است.«دبيري» با اشاره به انجام برخي فعاليت ها هم چون برگزاري جشنواره هاي گوناگون ويژه کانون هاي مساجد و...، برگزاري اين گونه برنامه ها را «نقطه شروع کار» مي داند و در توضيح اقدام هايي که بايد براي پويايي کانون هاي مساجد انجام شود، مي گويد: فعاليت ها در کانون بايد به صورت گروهي مديريت شود. علاوه بر آن فعاليت هاي گروهي هم چون تئاتر، سرود، نشريه و... نيز بايد تقويت شود، زيرا اين برنامه ها موجب نقش پذيري و تجربه کردن کارگروهي ميان نوجوانان و جوانان مي شود. هم چنين فعاليت ها در کانون بايد به طور مستمر برنامه ريزي شود. اين که فردي طي مقطعي در برنامه ها حضور پيدا کند و سپس رابطه او با کانون قطع شود، پسنديده نيست.
اين فعال فرهنگي در ادامه بر شناسايي آسيب هاي اجتماعي توسط کانون هاي مساجد نيز تأکيد مي کند و مي گويد: رويکرد اين نهادهاي فرهنگي بايد بر رفع و اصلاح آسيب هاي اجتماعي باشد
در ادامه نظر «دبيري» را درباره ايجاد ۵۰۰کانون فرهنگي هنري جديد در مساجد استان جويا مي شويم و مي پرسيم: آيا با توجه به شرايط موجود اين افزايش ظرفيت مي تواند بهره وري لازم را براي بهبود شرايط فرهنگي استان داشته باشد؟او در پاسخ به اين سوال يادآور مي شود: تشکيلاتي که توسط ارشاد، بسيج و ديگر نهادهاي فرهنگي در مساجد ايجاد مي شود، ابتداي کار نيست. بلکه پيش از آن تعدادي از مردم به صورت خودجوش فعاليت هايي را شروع کرده اند و ايجاد اين تشکيلات فرصتي را براي آن ها به وجود مي آورد که بتوانند به صورت نظام مند و با بهره گيري از کمک هاي دولتي فعاليت کنند. بنابراين تعداد کانون هايي که در استان تشکيل مي شود به تنهايي اهميت ندارد بلکه مهم تر اين است که براي کانون ها مديريت فکري و برنامه ريزي با توجه به اهداف نظام جمهوري اسلامي و ارزش هاي اسلام و دفاع مقدس وجود داشته باشد.رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد مقدس درباره شيوه مديريت کانون هاي مساجد تصريح مي کند: دبيرخانه هماهنگي و نظارت بر کانون هاي فرهنگي و هنري بايد نقش ايجاد انگيزه و خط دهي به فعالان مسجدي را داشته باشد و براي تربيت مديران توانمند در کانون ها بکوشد.«دبيري» با بيان اين که در حال حاضر شاهد هستيم که با امکانات مشابه برخي کانون ها خيلي فعال هستند و برخي نيز اقدام هاي خاصي انجام نمي دهند، در تشريح علت اين موضوع مي گويد: در کانون هاي فعال افراد با انگيزه فعاليت مي کنند و مسير حرکت خود را نيز پيدا کرده اند ولي کانون هاي غيرفعال نتوانسته اند راه درست را براي ادامه فعاليت شناسايي کنند.
در حالي که استاندار خراسان رضوي چند روز قبل طي گفت و گوي تلويزيوني، اول مرداد را به عنوان زمان عملياتي شدن بودجه ۱۷۷ ميليارد توماني فرهنگي استان اعلام کرد، انتقادها درباره نحوه هزينه کرد اين اعتبار توسط استانداري، هم چنان ادامه دارد. بحث هزينه کرد بودجه زيارت که از همان اولين روزهاي پس از تصويب اختصاص اين اعتبار در سومين سفر استاني هيئت دولت به خراسان رضوي در ۸/۸/۸۸ بر سر زبان ها افتاده بود، با تصويب لايحه برنامه پنجم توسعه در کميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي وارد فاز تازه اي شده است. ماده ۱۴ لايحه تصويب شده در کميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي که به موضوع اختصاص اعتبار براي تعميق ارزش ها، باورها، فرهنگي مبتني بر هويت اسلامي، ترويج سيره و سنت اهل بيت (ع) و استفاده بهينه از ظرفيت معنوي اماکن زيارتي به ويژه در شهرهاي مشهد، قم و شيراز مرتبط مي شود، اصلي ترين محل بحث در اين باره است. «جواد آرين منش» نايب رئيس کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي و نماينده مردم مشهد و کلات در مجلس معتقد است: اين ماده مسير و نحوه هزينه کرد بودجه ۱۷۷ ميليارد توماني استان را مشخص کرده و هر اقدامي مغاير با آن در خلاف مسير اصلي تعيين شده براي بودجه است. او تاکيد مي کند: فعاليت هاي استانداري طي اين مدت و هزينه کرد اين اعتبار تحت عنوان «ارتقاي شاخص هاي فرهنگي»، اقدامي خلاف نظر دولت در سومين سفر استاني به خراسان رضوي، ديدگاه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در همايش ۱۴۰ نفري پايتخت معنوي ايران و متن ماده ۱۴ لايحه برنامه پنجم توسعه کشور است.
«جواد آرين منش» نايب رئيس کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي طي گفت و گويي با خبرنگار ما درباره نحوه هزينه کرد بودجه ۱۷۷ ميليارد توماني فرهنگي خراسان رضوي، به تصويب لايحه برنامه پنجم توسعه در کميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي اشاره و عنوان مي کند: ماده ۱۴ اين لايحه به درستي راهکار و مسير هزينه کرد بودجه را مشخص کرده است. بنابراين هر اقدامي که خارج از برنامه هاي مشخص شده در اين ماده انجام شود، انحراف از مسير اصلي تعيين شده براي هزينه کرد بودجه است. او که اقدام هاي استانداري را مصداقي از انحراف در اين زمينه مي داند، درباره علت به وجود آمدن اين شرايط مي گويد: اين بودجه در قالب بسيار کلي رديف هزار و ۵۰۰ ميليارد توماني ارتقاي شاخص هاي فرهنگي به استان ابلاغ شده است. اما با توجه به اين که تعريف افراد از شاخص هاي فرهنگي بسيار متفاوت است و حوزه فرهنگ نيز به چندين عنوان فعاليت مختلف مرتبط مي شود، هر کس از ديدگاه خود برداشتي نسبت به ارتقاي شاخص هاي فرهنگي دارد. در حالي که اين بودجه مربوط به ماده ۱۴ برنامه پنجم توسعه کشور است و اين ماده راهکارها و مسير هزينه کرد آن را مشخص کرده است. «آرين منش» در پاسخ به اين سوال که با توجه به تصويب نشدن لايحه برنامه پنجم توسعه و ابلاغ نشدن آن به دولت، چگونه اين انتظار وجود دارد که مسئولان استانداري از آن پيروي کنند، اظهار مي دارد: درست است که لايحه برنامه پنجم توسعه کشور هنوز در مجلس شوراي اسلامي به تصويب نهايي نرسيده و ابلاغ نشده است، اما بيش از اين هم در مصوبه هيئت دولت در سفر استاني به خراسان رضوي هدف از اختصاص اين اعتبار توسعه و تعميق زيارت، ترويج فرهنگ رضوي و «اتخاذ تصميمات هماهنگ در خصوص امور زائران از سوي معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور» عنوان شده بود. علاوه بر آن مذاکره هاي نمايندگان مجلس با رئيس جمهور، همايش ۱۴۰ نفري نمايندگان مجلس با عنوان پايتخت معنوي ايران در سالروز ولادت امام رضا(ع) و ديگر درخواست هاي مطرح شده نيز به موضوع توسعه زيارت اختصاص داشت. ولي متأسفانه تمام اين مسائل کنار گذاشته شده است و تنها جدول هزار و ۵۰۰ ميليارد توماني که در بودجه سال ۸۹ به عنوان ارتقاي شاخص هاي فرهنگي کشور مطرح شده، مورد توجه قرار گرفته است.
اين نماينده مجلس شوراي اسلامي در ادامه گفت و گو با خبرنگار ما، متن ماده ۱۴ لايحه برنامه پنجم توسعه کشور را قرائت مي کند.«آرين منش» مي گويد: در اين ماده عنوان شده است که «به منظور تعميق ارزش ها، باورها و فرهنگ مبتني بر هويت اسلامي و ترويج سيره و سنت اهل بيت(ع)، سامان دهي امور زائران، استفاده بهينه از ظرفيت معنوي اماکن زيارتي به ويژه در شهرهاي مشهد، قم و شيراز، دولت مکلف است نسبت به انجام امور ذيل تا پايان برنامه اقدام کند.
ب) برنامه ريزي و تدوين ساز و کارهاي لازم نسبت به سامان دهي و مديريت امور زائران و تأمين زيرساخت هاي لازم از طريق حمايت از شهرداري ها و بخش هاي غيردولتي.وي مي افزايد: در بند «ب» اين ماده که به موضوع هزينه کرد بودجه اختصاص دارد، به موضوع «توسعه امکانات، فعاليت هاي فرهنگي و خدمات زيارتي در قطب هاي زيارتي و گردشگري مذهبي، فراهم نمودن زمينه زيارت مطلوب و اجراي پروژه هاي زيربنايي مورد نياز در قالب بودجه هاي سنواتي» تأکيد شده است.نماينده مردم مشهد و کلات در مجلس شوراي اسلامي تصريح مي کند: بنابراين اعتبارات بودجه ۱۷۷ ميليارد توماني نيز بايد صرف توسعه امکانات و فعاليت هاي فرهنگي مرتبط با امور زائران، گردشگري مذهبي و فراهم کردن شرايط زيارت مطلوب و ايجاد امکانات و خدمات زيارتي و انجام پروژه هاي زيربنايي در پايتخت معنوي ايران شود.وي در عين حال مي گويد: اگر قرار است اين بودجه به سازمان ها و دستگاه هاي اجرايي اختصاص پيدا کند، بايد صرف آن بخش از فعاليت هايي شود که در خدمت توسعه فرهنگ زيارت و ايجاد زيرساخت هاي لازم براي اين کار است.
سرخس يکي از شهرستان هاي خراسان رضوي است که با جمعيت حدود ۱۰۰ هزار نفر در منتهي اليه شمال شرقي استان واقع شده است.وجود قوميت هاي گوناگون، تردد اتباع بيگانه به شکل سفر، ترانزيت و...، امکان دريافت برخي شبکه هاي تلويزيوني کشورهاي بيگانه بدون نياز به آنتن ماهواره، مهاجرپذيري گسترده با توجه به ظرفيت هاي اقتصادي و... شرايط ويژه اي را از نظر فرهنگي براي اين شهرستان رقم زده است.اما نکته قابل توجه اين است که امکانات و فضاهاي فرهنگي سرخس درحد مناسبي نيست و مردم اين شهرستان از اين نظر با کمبودهاي گسترده اي مواجه هستند و تنها فرهنگ سراي شهرستان هم بعد از حدود ۱۳ سال از زمان کلنگ زني هنوز به بهره برداري نرسيده است. گروه اعزامي خراسان در ادامه سفرهاي شهرستاني خود طي سفري به سرخس در کنار موضوعات گوناگون شهري، اقتصادي، اجتماعي و... مباحث فرهنگي را هم مورد توجه قرار داده است و در گفت وگو با رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي و مدير کانون هنرمندان کمبودهاي فرهنگي اين شهرستان را بررسي کرد.
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي سرخس در ابتدا به تشريح وضعيت و فعاليت هاي فرهنگي اين شهرستان مي پردازد و با متفاوت توصيف کردن شرايط فرهنگي سرخس با ديگر شهرستان هاي استان مي گويد: تردد اتباع بيگانه به شکل سفر، ترانزيت و...، وجود قوميت هاي گوناگون، امکان دريافت برخي شبکه هاي تلويزيوني بيگانه بدون نياز به آنتن ماهواره، بي توجهي به مسائل فرهنگي شهرستان طي سال هاي گذشته و... مواردي است که اين تفاوت را به وجود مي آورد. از اين رو بايد توجه ويژه اي به فعاليت هاي فرهنگي سرخس شود.«مصيب عاقبتي» سپس با اشاره به فعاليت ها و ظرفيت هاي فرهنگي سرخس اظهار مي دارد: ما در شهرستان به اين نتيجه رسيديم که براي ساماندهي امکانات، جلوگيري از موازي کاري و ... کليه فعاليت هاي فرهنگي را با مديريت واحد و حول محور امام جمعه و فرماندار اجرا کنيم.
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي سرخس در ادامه از کمبود فضاهاي فرهنگي و هنري به عنوان مشکل اصلي اهالي فرهنگ و هنر اين شهرستان ياد و عنوان مي کند: تمام فضاي فرهنگي شهرستان ما به يک سالن نمايش و نگارخانه موجود در ساختمان اداره ارشاد محدود شده است. تنها فرهنگ سراي شهرستان هم با گذشت حدود ۱۳ سال از زمان آغاز عمليات احداث، هنوز به بهره برداري نرسيده و پيشرفت ۹۰ درصدي داشته است.«عاقبتي» ادامه مي دهد: همچنين سرخس جزو معدود شهرستان هاي استان است که مجتمع فرهنگي هنري ندارد. اين در حالي است که در برخي شهرستان ها بيش از ۷ مجتمع فرهنگي و هنري وجود دارد. اين موضوع ما را رنج مي دهد.اعتبارات بايد به عدالت تقسيم و فضاهاي فرهنگي در نقاط گوناگون استان احداث شود.وي در عين حال به سفر اخير استاندار خراسان رضوي به سرخس اشاره و اعلام مي کند: در اين سفر احداث يک موسسه فرهنگي و هنري در شهرستان به تصويب رسيد و ۵۰۰ ميليون تومان از محل اعتبارات فرهنگي استان به اين امر اختصاص پيدا کرد.«عاقبتي» با بيان اين که ظرفيت ها و استعدادهاي ويژه اي در زمينه هاي فرهنگي و هنري در سرخس وجود دارد، اظهارمي دارد: در حال حاضر بزرگ ترين مشکل ما کمبود فضاهاي فرهنگي و هنري است که در صورت رفع اين مشکل مي توانيم در سطح بسيار گسترده تري فعاليت کنيم.
در ادامه گفت و گو با رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي سرخس، وضعيت اعتبارات فرهنگي و هنري اين شهرستان را جويا مي شويم.در حالي که بيشتر متوليان فرهنگي و هنري شهرستان هاي استان از وضعيت اعتبارات گلايه دارند، عاقبتي مي گويد: من از ميزان بودجه فرهنگي شهرستان رضايت دارم! خوشبختانه حمايت فرماندار و امام جمعه سرخس از فعاليت هاي فرهنگي خوب است و جذب مشارکت از بخش هاي دولتي و غيردولتي هم در حد مناسبي انجام مي شود. البته بايد توجه داشته باشيم که در زمينه فعاليت هاي فرهنگي و هنري به هر ميزان که اعتبار اختصاص پيدا کند، ظرفيت فعاليت وجود دارد.او به ظرفيت هاي ويژه اقتصادي سرخس اشاره مي کند و ابراز مي دارد، اما متأسفانه برخي از اداره ها و شرکت ها نسبت به اختصاص بخشي از درآمد خود به فعاليت هاي فرهنگي کوتاهي مي کنند.
وي در ادامه به اختصاص بودجه ۲۰۰ ميليارد توماني براي ارتقاي شاخص هاي فرهنگي استان در سال ۸۹ اشاره مي کند و مي گويد: ما با توجه به اين موضوع بيش از ۱۳۰ طرح فرهنگي از اداره هاي شهرستان دريافت کرديم که پس از بررسي در ۴ جلسه کارگروهي و ۲ جلسه شوراي فرهنگ عمومي ۴۵ مورد آن ها مصوب و به استانداري ارسال شد.«عاقبتي» درباره مهم ترين عناوين اين طرح ها به طرح جامع مهندسي و توسعه فرهنگي سرخس، طرح تقويت مساجد، حمايت از خادمان فرهنگ و هنر، طرح احياي سرخس به عنوان محل عبور کاروان حضرت رضا(ع) در سفر به مرو و... اشاره مي کند.
در ادامه براي آشنايي بيشتر با ظرفيت ها و مشکلات فرهنگي و هنري سرخس با مدير کانون هنرمندان اين شهرستان گفت و گو مي کنيم.«سيد محمد موسويان» با بيان اين که در حال حاضر ۱۰ انجمن فرهنگي و هنري در شهرستان سرخس فعال است، اظهار مي دارد: در هر يک از اين انجمن ها بين ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر به طور رسمي و ثبت شده فعاليت مي کنند.او برگزاري نمايشگاه هاي قرآني، کتاب، هنري و...، شب هاي شعر، جشنواره هاي قرآن، تئاتر، موسيقي، شعر و...، همايش هاي تجليل از فعالان فرهنگي و هنري و... را به عنوان مهم ترين فعاليت هاي فرهنگي و هنري سرخس نام مي برد و مي گويد: خوشبختانه توانمندي هاي قابل توجهي در زمينه هاي فرهنگي و هنري در اين شهرستان وجود دارد. اما متأسفانه کمبود فضا مانع شکوفا شدن استعدادها مي شود.
موسويان هم چنين از بي توجهي و نبود حمايت هاي لازم از هنرمندان سرخس گلايه مي کند و مي گويد: با وجود فعاليت هاي مستمر و متعددي که هنرمندان شهرستان دارند، توجهي به آن ها نمي شود و حتي در برخي موارد برپايي نمايشگاه هاي آن ها هم مورد بي مهري واقع مي شود. در حالي که اگر مسئولان و عموم مردم شهرستان از نمايشگاه ها، آثار و فعاليت هاي هنرمندان بازديد و آن ها را براي ادامه فعاليت تشويق کنند، بي گمان شاهد فعاليت هاي بسيار گسترده تري خواهيم بود.
داشته هاي ۲ هزار فعال فرهنگي سرخس
اين روزها مساجد در جاي جاي استان حال وهواي ديگري دارد. حضور مومنان معتکف در مساجد جامع شهر، روستا و حتي برخي از محله ها، خطه خورشيد را روحي تازه بخشيده و جويباري از معنويت را از سرچشمه اعتکاف جاري ساخته است.اعتکاف را فرصتي براي عبادت، تفکر و خلوت کردن با قاضي الحاجات مي دانند.
فرهنگي گزارش در اعتکاف است که انسان حداقل به مدت ۳ روز تمامي تعلقات دنيوي را ذبح مي کند و دل در گرو دوست مي نهد تا از اين منزل توشه اي براي سفر يک سال آينده خود برگزيند. اعتکاف، اين فرصت مغتنم براي هجرت از منيت به فطرت آدمي و اين سنت عبادي که بر اساس آيات کلام ا... مجيد حتي پيش از ظهور اسلام نيز توسط پيامبران و مقربان درگاه الهي برپا مي شده، طي سال هاي اخير در کشور ما احيا و با استقبال پرشور مردم مومن و به ويژه جوانان عاشق و خداجوي اين مرز وبوم مواجه شده است.مردم سرزمين حضرت علي بن موسي الرضا(ع) نيز در پرتو انوار پربرکت اين امام رئوف، مساجد سراسر استان را مزين به حضوري ۴۰ هزار نفري کرده اند و مراسم اعتکاف را در بيش از ۱۴۰ مسجد استان برپا داشته اند.
اعتکاف در جوار حرم نور و رحمت
مسجد جامع گوهرشاد در هم جواري بارگاه ملک پاسبان رضوي امسال نيز مانند سال هاي گذشته ملجاء جمع کثيري از موحدان دلداده به خاندان عصمت و طهارت شده است که در پرتو انوار امام علي بن موسي الرضا(ع) به اعتکاف نشسته اند. در حالي مسجد جامع گوهرشاد امسال ميزبان ۴ هزار و ۶۲۶ معتکف است که بر اساس اعلام ستاد اعتکاف آستان قدس رضوي ۵۴ هزار و ۲۵۶ نفر از اقصي نقاط دنيا براي معتکف شدن در جوار بارگاه منور شمس توس متقاضي بوده اند.دقايقي حضور درميان معتکفان مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر رضوي هم فرصتي مغتنم است تا اعتکاف نبي مکرم اسلام در مسجدالنبي(ص) را به ياد آوريم و دل از دنيا بريده، لحظاتي به خود بازگرديم.حضور پرشور جوانان در مراسم اعتکاف مسجد جامع گوهرشاد مثال زدني است.به هر سو که مي نگري خيل کثيري از جوانان مومن و متعهد اين سرزمين را مي بيني که کنج خلوتي گزيده اند و اشک ريزان در مراوده اي عاشقانه با حضرت دوست، خود را مطهر از تمام ناخالصي ها مي کنند.
اعتکاف در ديگر مساجد استان
ديگر مساجد استان نيز در تمامي شهرها و حتي بسياري از روستاهاي خراسان رضوي در اين روزها ميزبان خيل کثير معتکفان است.گزارش خبرنگاران خراسان از سراسر استان حاکي از حضور پرشور مومنان و به ويژه جوانان خداجوي و پاک سرشت خطه خورشيد در مراسم اعتکاف است.مسجد جامع بردسکن و ۱۵ روستاي اين شهرستان، ۱۰ مسجد شهرستان رشتخوار، مساجد سبزوار و ديگر شهرستان هاي استان طي روزهاي ۱۳ تا ۱۵ رجب ميزبان بيش از ۴۰ هزار معتکف است.
رويکرد سال ۸۹ دولت در توجه به مسائل فرهنگي و به تبع آن اختصاص بودجه هزار و ۵۰۰ ميليارد توماني براي ارتقاي شاخص هاي فرهنگي کشور که استان خراسان رضوي سهمي ۲۰۰ ميليارد توماني از آن داشته است، باعث رونق گرفتن بحث هاي فرهنگي در جاي جاي کشور شده است و بارقه اي از اميد براي رفع مشکلات اين حوزه بسيار مهم و در عين حال محروم از حيث بودجه و امکانات را در دل اهالي فرهنگ و هنر ايجاد کرده است. اين موضوع موجب شده است که خبرنگاران خراسان هم در سفرهاي شهرستاني به نقاط گوناگون استان خراسان رضوي، توجه ويژه اي به مقوله فرهنگ داشته باشند و در گفت و گو با مسئولان، متوليان و اهالي فرهنگ و هنر به بررسي مشکلات پيش روي فعاليت هاي فرهنگي بپردازند. در همين زمينه طي سفري به شهرستان سرخس در گفت و گو با امام جمعه اين شهرستان ضمن بررسي مشکلات فرهنگي، نيازهاي اين شهرستان براي بهبود شرايط فعاليت هاي اين حوزه را نيز جويا شديم..
حجت الاسلام و المسلمين «ملکي» در اين گفت و گو با اشاره به کمبود امکانات و فضاهاي فرهنگي در سرخس تصريح مي کند: اين شهرستان نيازمند خيزش گسترده در عرصه فعاليت هاي فرهنگي است. در ابتداي گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمين «حسين ملکي ابرده» امام جمعه سرخس، نظر او را درباره روزنامه خراسان جويا مي شويم که او ضمن تجليل از حرکت روزنامه در زمينه اعزام خبرنگاران براي بررسي مشکلات شهرستان ها، اظهار مي دارد: در آن حدي که من روزنامه را مطالعه کردم، آن را بسيار متنوع و کامل يافتم. شايد در گذشته اين شائبه وجود داشت که «خراسان» به يک سمت و جناح خاص گرايش دارد، ولي در حال حاضر به هيچ عنوان اين گونه نيست.
وي در ادامه به تشريح وضعيت فرهنگي سرخس مي پردازد و با اشاره به جمعيت ۱۰۰ هزار نفري اين شهرستان مي گويد: ۶۰ درصد از اين جمعيت شيعه و ۴۰ درصد هم اهل سنت هستند. خوشبختانه با وجود تفاوت هاي قومي و مذهبي، مردم شهرستان با تفاهم و تعامل بسيار خوبي در کنار هم زندگي مي کنند. حجت الاسلام و المسلمين ملکي گرايش هاي مذهبي و علاقه مردم نسبت به انقلاب و نظام را ستودني مي خواند و ادامه مي دهد: حضور مردم در انتخابات دور دهم رياست جمهوري، راهپيمايي ها، نماز جمعه و عرصه هاي گوناگون سياسي و عبادي نشان دهنده اين موضوع است.
امام جمعه سرخس در ادامه به رويکرد سال ۸۹ دولت در زمينه فعاليت هاي فرهنگي و نام گذاري اين سال به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» از سوي مقام معظم رهبري اشاره و عنوان مي کند: شهرستان سرخس نيازمند يک خيزش گسترده در عرصه فعاليت هاي فرهنگي است. ما در مجموع اقداماتي را انجام داده ايم ولي متاسفانه امکاناتمان محدود است و نتيجه به شکل مطلوبي حاصل نمي شود. به عنوان مثال ما ۷۸ روستا در شهرستان داريم اما تنها حدود ۱۲ مورد آن ها روحاني دارند. «ملکي» سپس با اشاره به تدوين نقشه راه توسعه فرهنگي سرخس در شوراي فرهنگ عمومي اين شهرستان ابراز مي دارد: اين طرح در شوراي فرهنگ عمومي استان هم چند هفته قبل ارائه شد که اميدواريم با اجرايي شدن آن شاهد تحول گسترده فرهنگي شهرستان باشيم. او اساسي ترين و مهم ترين نياز روز کشور را مسائل فرهنگي مي داند و تصريح مي کند: اگر مردم از نظر فرهنگي، ديني، سياسي، اجتماعي و اخلاقي رشد کنند، سلامت جامعه تضمين مي شود.
در ادامه اين گفت و گو مهم ترين مشکلات فرهنگي شهرستان سرخس را از حجت الاسلام و المسلمين ملکي جويا مي شويم. او مي گويد: سرخس در زمينه فضاهاي علمي، آموزشي، ورزشي و تفريحي کمبودهاي جدي دارد. در بخش اخلاق خانواده هم متاسفانه آمار خوبي نداريم. بيشتر مشکلات اين بخش نشأت گرفته از فقر فرهنگي است. برخي از خانواده ها با رسالت خودشان بر مبناي دين اسلام و ارزش هاي الهي آشنا نيستند. ما به کارشناسان خانواده و روان شناساني نياز داريم که مسائل مربوط به اخلاق خانواده را در ۲ بخش قبل و بعد از ازدواج آموزش دهند.
حجت الاسلام و المسلمين ملکي سپس به امکانات فرهنگي شهرستان سرخس اشاره مي کند و با ناکافي خواندن آن ها مي گويد: در سفري که چندي پيش استاندار به شهرستان داشت، تصميمات خوبي براي افزايش فضاهاي فرهنگي سرخس گرفته شد که از جمله آن ها مي توان به تاسيس مجتمع فرهنگي، هنري کوثر که قابليت رفع بسياري از کمبودهاي فرهنگي شهرستان را دارد اشاره کرد. وي در ادامه به فعاليت ها و کمبودهاي حوزه هاي علميه سرخس اشاره مي کند و مي گويد: در اين شهرستان ۲ حوزه علميه امام رضا(ع) براي آقايان و حوزه علميه حضرت معصومه(س) براي خانم ها فعال است که در هر يک از آن ها حدود ۸۰ طلبه در حال تحصيل هستند. امام جمعه سرخس درباره مشکلات اين حوزه هاي علميه هم ابراز مي دارد: براي حوزه علميه خواهران مکان مناسبي نداريم. حوزه علميه امام رضا(ع) هم که توسط آستان قدس رضوي احداث شده است، به تعميرات و تاسيس استادسرا نياز دارد. امکانات فرهنگي، کتابخانه، فضاي سبز و... هم ديگر نيازهاي اين حوزه هاي علميه است.
در پايان گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمين «ملکي» از او سوال مي کنيم که حضور جوانان و نوجوانان در نماز جمعه و ديگر برنامه هاي فرهنگي و سياسي سطح شهرستان چگونه است؟ وي پاسخ مي دهد: در حال حاضر با توجه به برآوردي که ستاد نماز جمعه سرخس انجام داده است، حدود ۷۰ درصد شرکت کنندگان در نماز جمعه را جوانان تشکيل مي دهند و خوشبختانه رابطه و تعامل خوبي ميان ستاد نماز جمعه و جوانان و نوجوانان شهرستان برقرار است. حجت الاسلام و المسلمين «ملکي»، ارتباط نزديک مجموعه دفتر و ستاد نماز جمعه با مردم، حضور همه سليقه ها، گروه ها و قوميت ها در ستاد نماز جمعه، تنوع و اختصار در خطبه ها، حذف تشريفات از نماز جمعه (مثل سخنراني بين ۲ نماز) و برگزاري گفتمان هاي ديني را به عنوان عوامل حضور پرشور جوانان و عموم مردم شهرستان سرخس در اين آيين عبادي سياسي عنوان مي کند.
رئيس اداره امور فرهنگي اداره کل تبليغات اسلامي خراسان رضوي طي گفت وگويي با خبرنگار ما ضمن بيان اين که اعتکاف يکي از سنت هاي پيامبر اکرم(ص) است که خوشبختانه در اين سال ها احيا شده و استقبال پرشور مردم و به ويژه جوانان را در پي داشته است، اظهار مي دارد: فلسفه اصلي اين سنت نبوي خلوت کردن با خدا در خانه خداست. يکي از مهم ترين جنبه هاي اعتکاف نيز اين است که شخص معتکف در خانه خدا مهمان است و بايد آداب مرتبط با آن را رعايت کند. حجت الاسلام «اسدا... اسدي» از ماه هاي رجب، شعبان و رمضان به عنوان فصل نيايش و نشاط نام مي برد و مي گويد: در کشور ما مراسم اعتکاف بين روزهاي ۱۳ تا ۱۵ ماه رجب که «ايام البيض» اين ماه است، برگزار مي شود.
وي در ادامه به افزايش چشمگير استقبال مردم خراسان رضوي براي شرکت در مراسم اعتکاف نسبت به سال قبل اشاره و عنوان مي کند: در استان خراسان رضوي با توجه به وجود بارگاه ملکوتي حضرت علي بن موسي الرضا(ع) بخش زيادي از مردم علاقه دارند در مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر معتکف شوند. اما با توجه به محدوديت ظرفيت، مراسم اعتکاف علاوه بر اين مکان متبرکه، در ۱۰۰ مسجد ديگر شهر مشهد و ۴۰ مسجد شهرستان هاي استان برگزار مي شود. حجت الاسلام اسدي پيش بيني مي کند در هر يک از مساجد شهر مشهد بيش از ۳۰۰ نفر و در هر کدام از مساجد شهرستان ها حدود ۲۰۰ نفر معتکف شوند که بر اين اساس علاوه بر معتکفان مسجد گوهرشاد حرم مطهر رضوي، حدود ۳۸ هزار نفر در مساجد استان معتکف مي شوند. او مي گويد: در سال گذشته نيز مراسم اعتکاف علاوه بر مسجد جامع گوهرشاد با حضور ۲۴ هزار نفر در ۸۰ مسجد شهر مشهد برگزار شد. اسدي هم چنين به فتواي مراجع تقليد درباره معتکف شدن در مسجد جامع هر شهر اشاره مي کند و مي گويد: براساس فتواي اخير علما به مسجدي جامع اطلاق مي شود که محل اجتماع عموم مردم براي اقامه نماز، شرکت در مراسم معنوي و... باشد و مربوط به يک گروه، صنف يا طايفه خاص نباشد. بنابراين مردم مي توانند در بسياري از مساجد شهر معتکف شوند.
رئيس اداره فرهنگي اداره کل تبليغات اسلامي خراسان رضوي از تشکيل ستادي براي مديريت مراسم اعتکاف استان در اين اداره کل خبر مي دهد و مي گويد: هدف از تشکيل اين ستاد، مديريت متمرکز اين مراسم در سراسر استان است. وي درباره برنامه هاي مراسم اعتکاف مساجد استان در سال جاري نيز با بيان اين که هدف اصلي اعتکاف خلوت کردن با خدا و دوري از دنياست، اظهار مي دارد: سياست اصلي ما براي اين مراسم نيز ايجاد زمينه اي براي انديشيدن و خلوت کردن با پروردگار است. اما اين موضوع مانع داشتن برنامه هاي ديگر نمي شود. «اسدي» برگزاري حلقه هاي معرفت، گفتمان هاي ديني، نمازهاي جماعت و برنامه هاي معنوي و... را به عنوان مهم ترين برنامه هاي فرهنگي مراسم اعتکاف در مساجد استان نام مي برد.
مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر رضوي همواره به عنوان يکي از مکان هايي مطرح است که مومنان عاشقانه از سراسر جهان براي حضور در مراسم اعتکاف آن ثبت نام مي کنند. جالب اين که براساس اعلام ستاد اعتکاف آستان قدس رضوي براي شرکت در مراسم اعتکاف سال جاري حرم مطهر نيز ۵۴ هزار و ۲۵۶ نفر متقاضي بوده اند که در پايان به قيد قرعه ۴ هزار و ۶۲۶ نفر براي حضور در اين فريضه معنوي انتخاب شدند.
بر اين اساس ۲ هزار و ۲۸۴ نفر از معتکفان مسجد جامع گوهرشاد را بانوان و ۲ هزار و ۳۴۲ نفر را نيز آقايان تشکيل مي دهند.
بر اساس اين گزارش پذيرفته شدگان بايد با مراجعه به سايت www.etekaf.ir براي ثبت نام نهايي اقدام کنند؛ در غير اين صورت افراد ذخيره جايگزين مي شوند. در اين گزارش آمده است: به منظور آمادگي بيشتر شرکت کنندگان در مراسم اعتکاف، روز دوم تير همايشي در رواق شيخ حر عاملي حرم مطهر رضوي برگزار مي شود
تنها چند دقيقه با مرکز شهر سرخس فاصله دارد، اما با اين وجود غربت حاصل از بي توجهي از سر و رويش مي بارد!جاده خاکي پر از دست انداز چند کيلومتري را که پشت سر مي گذاري، به يک اثر تاريخي مي رسي که سرخسي ها به آن مي گويند مقبره لقمان بابا.البته نام کامل اين شيخ، محمد بن محمد لقماني سرخسي است. روي تابلويي که در نزديکي مقبره به چشم مي خورد، از او به عنوان عارف قرن چهارم هجري نام برده شده است.آن چه از نوشته هاي اين تابلو که آن هم از غربت و بي توجهي به مقبره لقمان بابا بي نصيب نبوده است، برداشت مي شود، اين است که احتمالا اين مقبره در دوره سلجوقيان بنا و در قرن هشتم هجري ايوان ورودي، الحاقات ايوان و کتيبه گچ بري هاي اطراف در ورودي به آن افزوده شده است.
تاريخ تکميل و تزيين اين بناي آجري با گنبد ۲ پوششه هم به سال ۷۵۷ هجري باز مي گردد. نحوه به کارگيري آجر و کاشي گچ بري قسمت هاي مختلف ايوان نيز يادآور شيوه معماري دوران ايلخاني در خراسان است.اما وقتي از اين تابلو و حيواني که در حاشيه آن پناه گرفته است، گذر مي کنيم به مقبره اي مي رسيم که در ورودي آن بسته است و ديوارهايش هم به محلي براي نوشتن انواع و اقسام مختلف يادگاري تبديل شده است.
به نظر مي آيد داربست هايي که در قسمت ورودي مقبره قرار دارد با هدف احيا و مرمت اين اثر تاريخي بر پا شده است. اما بايد اذعان داشت که نه خبري از بازسازي است و نه کسي براي انجام اين کار حضور دارد.روشن کردن آتش در حاشيه اين بنا هم آثاري را روي مقبره لقمان بابا بر جاي گذاشته است که مشخص نيست چه کسي مي خواهد پاسخ گوي بي توجهي به اين اثر تاريخي باشد. در حالي که ملت هاي شرق و غرب کوچک ترين و بي ارزش ترين دارايي هاي فرهنگي و تاريخي خود را به مرکزي براي توسعه اقتصادي و فرهنگي تبديل کرده اند، اين شرايطي است که ما نه تنها در مقبره لقمان بابا بلکه در بسياري ديگر از محوطه هاي تاريخي و باستاني کشورمان شاهد هستيم.
مقبره شيخ محمد بن محمد لقماني سرخسي که مي توانست اکنون به عنوان يک اثر ارزشمند تاريخي و فرهنگي و مرکزي براي جذب گردشگران به شهر محروم سرخس مطرح باشد، به خرابه اي در حاشيه شهر تبديل شده است که شايد به جز برخي رهگذران هيچ کس ديگري از آن خبر نمي گيرد.
ما هم بعد از گرفتن چند عکس و گشتي پيرامون اين مقبره، لقمان بابا را با همه غربتش تنها مي گذاريم و با کوله باري از سوال که درباره اين موضوع در ذهنمان نقش بسته است، به سراغ مسئولان شهرستان سرخس مي رويم.
فرماندار شهرستان به عنوان بالاترين مقام اجرايي و دولتي سرخس اولين مسئولي است که اين موضوع را با او درميان مي گذاريم و پاسخ هايش را مي شنويم.«سيدحميد موسوي» در ابتدا اشاره اي به ظرفيت هاي گردشگري سرخس هم چون رباط شرف، درياچه بزنگان، مقبره شيخ محمد بن محمد لقماني سرخسي و... مي کند و اين گونه مي گويد: ما ظرفيت هاي گسترده اي در زمينه گردشگري داريم ولي متاسفانه به دليل بي توجهي هايي که طي سال هاي گذشته به اين آثار و اماکن تفريحي و تاريخي شده، بدون بهره مانده است.
او درباره مقبره لقمان بابا نيز با اشاره به سفر «بقايي» رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري کشور به شهرستان سرخس در حاشيه سفر دور سوم هيئت دولت به خراسان رضوي اظهار مي دارد: در اين سفر تصميمات بسيار سازنده اي در زمينه گردشگري شهرستان گرفته شد که يکي از مهم ترين آن ها درباره مقبره لقمان بابا بود.«موسوي» از انجام طرح مطالعاتي مقبره لقمان بابا در اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان خبر مي دهد و مي افزايد: با تهيه اين طرح در نيمه اول سال جاري اداره ميراث فرهنگي شهرستان با همکاري شهرداري سرخس عمليات اجرايي فاز اول طرح به سازي اين بناي تاريخي را در مساحت ۳ هکتار آغاز مي کند.
فرماندار سرخس همچنين با اشاره به کمبودهاي گسترده اين شهرستان در زمينه فضاهاي تفريحي اظهار مي دارد: هدف ما از اجراي اين طرح تنها موضوع گردشگري نيست، بلکه قصد داريم در اين منطقه يک مجموعه تفريحي که بتواند برطرف کننده بخشي از نيازهاي شهرستان در اين زمينه باشد، ايجاد کنيم.
«سيدحميد موسوي» در ادامه به موضوع بازسازي اين مقبره تاريخي اشاره و عنوان مي کند: براي اين موضوع هر سال اعتباراتي اختصاص پيدا مي کند، اما به اين دليل که اين اعتبارات به صورت قطره چکاني بوده است،عمليات بازسازي در حد شايسته اي پيشرفت نداشته است.
او سپس از اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان گلايه مي کند و ابراز مي دارد، با وجود ظرفيت هاي گسترده شهرستان در زمينه ميراث فرهنگي و گردشگري تاکنون اعتبارات مناسبي به سرخس اختصاص پيدا نکرده و به نوعي تمام ظرفيت هاي ما غريب مانده است.فرماندار سرخس با تاکيد بر اين که اين شهرستان کمبودهاي متعددي در زمينه هاي اقتصادي دارد، مي گويد: رونق صنعت گردشگري در سرخس مي تواند تا حد زيادي به رفع اين مشکلات کمک کند.در ادامه قصد داشتيم با رئيس اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري شهرستان سرخس هم در اين باره گفت وگو کنيم که متاسفانه با وجود مراجعات و تماس هاي چندباره خبرنگاران اعزامي خراسان، موفق به انجام اين کار نشديم.
ماجرا از سه راه خيام شروع شد! کم کم ميدان فلسطين، تقاطع دکتر شريعتي، چهارراه دکترا و برخي ديگر از نقاط پرتردد شهر مشهد هم به اين فهرست اضافه شد.هر روز اين فهرست بلند بالاتر مي شود و نام مکان جديدي براي نصب يک تابلوي تبليغاتي تلويزيوني شهري در آن ديده مي شود.البته نبايد فراموش کنيم که پيش از ظهور اين نسل از فناوري هاي تبليغاتي نيز همان تابلوهاي تبليغاتي قديمي با شکل ها و عنوان هاي گوناگون همچون قارچ هر روز در نقطه جديدي از شهر سر در مي آورد.بي گمان کسي نمي تواند منکر ماهيت موضوع تبليغات شود، اما مسئله اين جاست که در حال حاضر هيچ يک از تابلوهاي تبليغاتي تلويزيوني شهر مشهد داراي مجوز مکان يابي و نصب از شهرداري و جواز ارائه محتوا از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي نيست. از مجموع ديگر تابلوهاي تبليغاتي شهر مشهد هم تنها حدود ۱۰ درصد، داراي مجوز ارائه محتواست و در ديگر تابلوهاي تبليغاتي، محتوا بدون کسب اجازه از نهاد دولتي و نظارتي ارائه شده است.اين در حالي است که مشهد به عنوان پايتخت معنوي ايران و شهري که سالانه حدود ۲۰ ميليون زائر را از سراسر جهان ميزباني مي کند، به منظره عمومي و فضاي تبليغات شهري متناسب با يک شهر زيارتي و با توجه به معيارهاي اسلامي و ايراني و هم شان فرهنگ رضوي نيازمند است.اما اين سوال مطرح است که چرا در حالي که تابلوهاي تبليغاتي هر روز بخش ديگري از ديوارهاي شهر ما را مي پوشاند، به محتوا و مفاهيم ارائه شده آن ها توجهي نمي شود؟ مگر ما هم بايد همچون برخي کشورها و فرهنگ هاي ديگر به تبليغات و فضاسازي حاصل از آن تنها با هدف جلب نظر مشتريان و کسب سود بيشتر براي عرضه محصولات صنعتي و توليدي توجه کنيم؟بي گمان پاسخ منفي است. اما اين که چرا شرايط به اين گونه است، موضوعي است که آن را با مسئولان و متوليان امر درميان گذاشتيم و پاسخ آن ها را شنيديم.
«محمد کاظم دبيري» رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد مقدس در اين باره با اشاره به تشکيل ستادي براي ساماندهي تبليغات شهري در شهرداري به خبرنگار ما مي گويد: تمام افراد حاضر در اين ستاد که از سازمان هاي مختلف مشهد هستند، درباره اين موضوع اتفاق نظر دارند که همه تابلوهاي فاقد مجوز و اضافي شهر مشهد بايد جمع آوري و بقيه هم ساماندهي شود.وي با بيان اين که تا پيش از اين در بخش هاي مختلف شهرداري هم مشکلاتي در زمينه تبليغات شهري وجود داشت، توضيح مي دهد: هر يک از سازمان هاي شهرداري همچون ترافيک، اتوبوس راني، فرهنگي و تفريحي، ميادين ميوه و تره بار و... به صورت جداگانه فعاليت هاي تبليغاتي انجام مي دادند.«دبيري» ادامه مي دهد: براي رفع اين مشکل هم مقرر شده است تمام فعاليت هاي تبليغاتي بخش هاي مختلف شهرداري به صورت متمرکز با مديريت سازمان ميادين ميوه و تره بار انجام شود.وي با بيان اين که از اين پس تمام فعاليت هاي تبليغاتي سطح شهر بايد با انعقاد قرارداد با سازمان ميادين ميوه و تره بار انجام شود، مي افزايد: اين سازمان موظف است تنها با کانون هاي آگهي و تبليغات داراي مجوز و تاريخ اعتبار پروانه قرارداد منعقد کند.
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد مقدس در ادامه با بيان اين که کانون هاي آگهي و تبليغات بايد قبل از اکران فعاليت هايشان، مجوز ارائه محتوا از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي دريافت کنند، تصريح مي کند: در حال حاضر تنها حدود ۱۰ درصد از تابلوهاي تبليغاتي شهر مشهد داراي مجوز ارائه محتواست.او هم چنين مي گويد: هم اکنون هيچ يک از تابلوهاي تبليغاتي تلويزيوني فعال در شهر مشهد مجوز ارائه محتوا ندارد.«دبيري» سپس درباره معيارهاي مورد نظر براي دادن مجوز ارائه محتوا به موارد مطرح شده در دستورالعمل عفاف و حجاب، استفاده نکردن از اسامي و اصطلاحات بيگانه و مظاهر علني فساد و... اشاره مي کند.
در ادامه گفت و گو با «دبيري» اين سوال را مطرح مي کنيم که چرا با وجود اين تخلفات در تابلوهاي تبليغاتي شهر پي گيري قضايي براي جمع آوري و اصلاح آن ها انجام نمي شود؟
وي در پاسخ به اين موضوع ابراز مي دارد: مکاتبه هايي براي رسيدگي قضايي انجام شده است. اما براي رفع مشکل به عزم جدي تري نياز است.
«دبيري» هم چنين با بيان اين که تابلوهاي تبليغاتي تلويزيوني به ۲ نوع بزرگ شهري و تلويزيون هاي نصب شده در داخل مجتمع هاي تجاري و... تقسيم مي شود، اظهار مي دارد: مشکل ديگري که وجود دارد اين است که اين تابلوهاي تبليغاتي در ملک خصوصي افراد يا سازمان ها نصب شده است ولي محتواي ارائه شده آن ها جنبه عمومي دارد که اين موضوع رسيدگي قضايي را براي رفع مشکل پيچيده مي کند.
«عرفان» در ابتدا به مصوبه شوراي شهر در سال ۸۶ که شهرداري را به تهيه طرح جامع سامان دهي تبليغات محيطي ملزم کرد، اشاره و عنوان مي کند: اين طرح پس از تهيه و بررسي در چند جلسه کميته راهبردي گرافيک محيطي و مبلمان شهري مشهد، هفته گذشته در جلسه شوراي اسلامي شهر مطرح و تصويب شد.او با اشاره به تشکيل کميته راهبردي گرافيک محيطي و مبلمان شهري مشهد از حدود ۵/۱ سال قبل ابراز مي دارد: يکي از اولين مسئوليت هاي ابلاغ شده به اين کميته، عملي کردن مصوبه هاي شوراي اسلامي شهر مشهد و تهيه طرح جامع ساماندهي تبليغات محيطي بود. وي هم چنين درباره ديگر اقدامات انجام شده درباره موضوع تبليغات شهري در شهرداري با اشاره به تشکيل کارگروه فني مکان يابي مبلمان شهري در شهرداري مي گويد: اين
کارگروه به صورت متمرکز درخواست هاي مکان يابي مبلمان شهري و از جمله موضوع تبليغات محيطي را پي گيري و بررسي مي کند.
مهندس «عرفان» در ادامه درباره موضوع تلويزيون هاي تبليغاتي موجود در شهر مشهد اظهار مي دارد: به جز يک مورد مجوز که براي نصب تلويزيون شهري به کنگره بزرگ داشت شهداي استان داده شده، هيچ مجوز ديگري براي نصب تلويزيون شهري در شهر داده نشده است.
او با بيان اين که تلويزيون شهري کنگره شهداي استان هم اکنون در حال نصب است، تصريح مي کند: بنابراين در حال حاضر هيچ يک از تلويزيون هاي تبليغاتي شهري موجود در مشهد مجوز ندارد.
خبرنگار ما بحث با مهندس عرفان را اين گونه ادامه مي دهد که اگر اين تابلوهاي تبليغاتي داراي مجوز نيست، پس چرا هيچ اقدامي براي مقابله و جمع آوري آن ها انجام نمي شود؟ مدير شهري و زيباسازي معاونت شهرسازي و معماري شهرداري ابتدا پاسخ مي دهد که «اين موضوع را بايد از متخلفان سوال کنيد نه ما!»، اما در ادامه توضيح مي دهد: ما در مقام شهرداري توانايي داوري و اعلام تخلف نسبت به اين موضوع را نداريم اما نامه اعتراض آميز شهرداري مشهد در اين باره به دادگستري استان در زمان نصب تلويزيون شهري در بيمارستان امام رضا(ع) ارسال شده است. در اين نامه مطرح شده است که تبعات اجتماعي و حقوقي اين موضوع برعهده متخلفان است. به گفته «عرفان» دادگستري به عنوان مرجع تشخيص قضايي موضوع، از آن زمان پي گيري خاصي در اين باره انجام نداده است. وي هم چنين درباره ديگر تابلوهاي تبليغاتي هم با بيان اين که شهرداري مشهد از چند سال قبل اجاره نصب اين گونه تابلوها را به کسي نداده است، اظهار مي دارد: اما خلاء هاي قانوني باعث شده است برخي از شرکت ها با دور زدن قانون و شهرداري اقدام به نصب اين تابلوها کنند. عرفان در اين باره اضافه مي کند: اين شرکت ها تابلوهاي تبليغاتي خود را روي بام ملک هاي خصوصي نصب مي کنند بنابراين ورود به ملک خصوصي مردم و جمع آوري اين تابلوها با يک روند طولاني قضايي مواجه مي شود.
بي شک موسسه هاي فرهنگي مردم نهاد که در سطوح مختلف و در دل محله ها، روستاها، اداره ها و... فعاليت مي کنند، با توجه به انعطاف پذيري زياد، قدرت واکنش سريع و ساختار مردمي شان، مي توانند از جايگاهي بي بديل براي ارتقاي شاخص هاي فرهنگي استان برخوردار باشند.«سيدجواد سادات فاطمي» مديرکل امور اجتماعي استانداري خراسان رضوي که معتقد است موسسه هاي فرهنگي مردم نهاد جايگاه ويژه اي در ارتقاي شاخص هاي فرهنگي استان دارند، در اين باره توضيح مي دهد: ما براي اين که بخواهيم در بخش هاي مختلف فعاليت هاي فرهنگي و به خصوص در حوزه اجرايي، موفقيت بيشتري نسبت به گذشته کسب کنيم، چاره اي جز واگذاري کارها به مردم نداريم.او سپس با بيان اين که موسسه هاي فرهنگي مردم نهاد با انگيزه بالا و گرايش هاي شخصي و بدون توجه به مسائل مادي و انگيزه هاي سازماني فعاليت مي کنند، ابراز مي دارد: بي گمان اين موسسه ها تاثير بسيار زيادي بر فعاليت هاي فرهنگي استان دارند.
«سادات فاطمي» در ادامه به تشريح وظايف دولت در قبال موسسه هاي فرهنگي مردم نهاد مي پردازد و با مطرح کردن ۳ موضوع هدايت، حمايت و نظارت اظهار مي دارد: دولت بايد در وهله اول خطوط اصلي را مشخص و سازمان هاي مردم نهاد را به سمت اهداف فرهنگي نظام حمايت کند. پس از اين هم نبايد اين موسسه ها را رها کرد بلکه بايد با حمايت هاي مادي و معنوي براي افزايش انگيزه آن ها اقدام کرد.وي ادامه مي دهد: در نهايت نيز دولت بايد با نظارت کافي از بروز انحراف هاي اجتماعي يا سوء استفاده هاي احتمالي در اين موسسه ها جلوگيري کند.اين مقام مسئول در استانداري خراسان رضوي تصريح مي کند: اگر دولت وظايف خود را در قبال اين موسسه ها به خوبي ايفا کند، با کمترين هزينه ممکن، اين موسسه ها به بهترين وسيله براي پياده سازي اهداف فرهنگي دولت و نظام تبديل مي شوند.
او در ادامه با تاکيد بر اين که تاکنون نقش سازمان هاي فرهنگي مردم نهاد جدي گرفته نشده است، مي گويد: طي اين سال ها در زمينه اعطاي مجوز براي فعاليت اين موسسه ها اقداماتي انجام شده ولي ۲ آسيب وجود داشته است که باعث شده اين موسسه ها نتوانند نقش خود را به طور شايسته اي ايفا کنند.«سيدجواد سادات فاطمي» سپس به تشريح اين ۲ آسيب مي پردازد و يادآور مي شود: در وهله اول شاهد اين هستيم که سازمان هاي دولتي با استفاده از رانت ها و امکانات دولتي، شرايط رقابتي با سازمان هاي مردم نهاد ايجاد کرده اند. در اين شرايط بي گمان امکانات بيشتري براي سازمان هاي دولتي فراهم مي شود و آن ها قادرند در سطوح بالاتري فعاليت کنند.وي با بيان اين که اين موضوع شرايط را براي فعاليت تشکل هاي غيردولتي و مردمي محدود مي کند، ابراز مي دارد: بايد شرايطي فراهم شود تا در هر زمينه که سازمان ها و تشکل هاي غيردولتي و مردم نهاد استان فعاليت دارند، از ورود دستگاه هاي دولتي جلوگيري شود.«سادات فاطمي» هم چنين درباره ديگر آسيب موجود که باعث بي توجهي به نقش تشکل هاي فرهنگي مردم نهاد شده است، اين گونه مي گويد: اين تشکل ها با توجه به اين که از کمک هاي مردمي براي فعاليت هايشان استفاده مي کنند، امکان گسترده شدن ندارند. بايد توجه داشته باشيم سازمان هاي غيردولتي به تنهايي در حد محدودي قادر به فعاليت هستند.اگر دولت به معناي واقعي فعاليت هاي فرهنگي را به همراه امکانات به اين بخش از فعالان حوزه فرهنگ واگذار کند و در عين حال حمايت از آن ها را در دستور کار داشته باشد، بي گمان شاهد تحول هاي گسترده اي در حوزه فرهنگ خواهيم بود.وي بر اجراي سياست هاي اصل ۴۴ قانون اساسي در حوزه فعاليت هاي فرهنگي تأکيد مي کند و مي گويد: موسسه هاي مردم نهاد اين توانايي را دارند که به شکل مفيدتري از امکانات و مجتمع هاي فرهنگي در اختيار دولت استفاده کنند.
در ادامه براي بررسي بيشتر ابعاد اين موضوع با «مجيد عسکري» يکي از فعالان عرصه فعاليت هاي فرهنگي در موسسه هاي غيردولتي هم کلام مي شويم. او ضعف جدي در عرصه فعاليت هاي فرهنگي را نبود تقسيم بندي مناسب در حوزه اين فعاليت ها مي داند و در توضيح اين مطلب با تقسيم بندي فعاليت هاي فرهنگي به ۲ بخش برنامه ريزي و سياست گذاري و ارائه خدمات و توليدات اظهار مي دارد: متأسفانه طي اين سال ها سازمان هاي دولتي فعال در عرصه فعاليت هاي فرهنگي کشور به جاي اين که به سمت سياست گذاري و برنامه ريزي در حوزه فرهنگ حرکت کنند، انرژي و زمان خود را براي توليد محصولات فرهنگي و انجام فعاليت هاي گوناگون هزينه کرده اند. در حالي که توليد محصولات، انجام فعاليت هاي گوناگون و برقرار کردن ارتباط با مخاطب اصلي ترين نقش موسسه هاي فرهنگي غيردولتي است.مدير موسسه فرهنگي، نرم افزاري «آرمان» در ادامه با اشاره به عملکرد برخي موسسه هاي موفق مردم نهاد در عرصه فعاليت هاي فرهنگي اظهار مي دارد: اين موسسه ها نشان داده اند که قادر هستند فعاليت هاي فرهنگي را با بودجه، امکانات و نيروي انساني کمتر به شکلي بهتر از موسسه هاي دولتي به سرانجام برسانند.«عسکري» سپس با اشاره به چالش هاي موجود در اين باره به ارائه راهکارهاي افزايش نقش موسسه هاي فرهنگي مردم نهاد در ارتقاي شاخص هاي فرهنگي استان مي پردازد.او با تأکيد بر اين که در مرحله اول مسئولان استان بايد ضرورت واگذاري فعاليت هاي فرهنگي به موسسه هاي مردم نهاد را درک کنند، مي گويد: اين واگذاري فعاليت ها بايد از مرحله شکل گرفتن ايده تا اجراي برنامه و ارائه به مخاطب باشد و اين که نهادهاي دولتي يک فعاليت را برنامه ريزي کنند و تنها اجراي آن را به عهده موسسه هاي مردم نهاد بگذارند، نتيجه مطلوب در پي نخواهد داشت.عسکري هم چنين مي گويد: در مرحله بعد نيز بايد اين شرايط فراهم شود که مخاطبان فرهنگي در استان به جاي مراجعه به دستگاه هاي دولتي، نيازهاي فرهنگي خود را در موسسه هاي غيردولتي و مردم نهاد جست و جو کنند.او هم چنين تشکيل جمعي از تشکل هاي فرهنگي غيردولتي را به عنوان يک نياز مطرح مي کند و مي گويد: تشکيل اين گونه مجامع مي تواند زمينه اي براي منسجم و فعال شدن فعاليت هاي موسسه هاي غيردولتي باشد.
سال ۷۵ در حاشيه ميدان ۷ تير مشهد، مراسم کلنگ زني پروژه اي برگزار شد که از آن به عنوان يکي از بزرگ ترين طرح هاي فرهنگي استان ياد مي شد. شايد آن زمان کسي فکر نمي کرد، عابراني که در ارديبهشت سال ۸۹ از پياده روي بولوار آب و برق عبور مي کنند، ساختمان کتابخانه مرکزي مشهد را هم چنان در حال ساخت ببينند. اکنون با گذشت ۱۴سال از آغاز عمليات احداث کتابخانه مرکزي مشهد، اين مجموعه هنوز به بهره برداري نرسيده است و هر روز اخبار تازه اي از آن به گوش مي رسد. آخرين خبرهاي دريافتي از «رنگي ترين ساختمان شهر مشهد» حاکي از آن است که به دليل بروز ۱۳۰مشکل فني در اين پروژه، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي که تصدي گري انجام امور عمراني آن را به عهده داشته، از انجام هرگونه فعاليت عمراني خلع و هم چنين رتبه شرکت هاي ناظر و پيمان کار اين طرح هم گرفته شده است. در همين حال قول هاي جديدي هم براي زمان افتتاح اين کتابخانه مطرح مي شود که براي پي گيري بيشتر اين موضوعات، با معاون سياسي و اجتماعي استاندار خراسان رضوي و سرپرست اداره کل کتابخانه هاي عمومي استان گفت وگو کرديم.
شمقدري درباره آخرين وضعيت کتابخانه مرکزي مشهد با اشاره به اين که مراحل ساخت اين پروژه در سال ۷۵ آغاز شده است، به خبرنگار ما مي گويد: اکنون با گذشت ۱۴سال از آن زمان، کتابخانه مرکزي مشهد به پروژه اي فرسايشي تبديل شده و تنها ۵۵درصد رشد فيزيکي داشته است
«اميرا... شمقدري» در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره وجود اشکالات فني در پروژه کتابخانه مرکزي مشهد، با تاييد اين موضوع ابراز مي دارد: مشکلات فني فراواني در ساختمان اين کتابخانه وجود داشت که پس از طرح اين موضوع در شوراي فني استان، رتبه هاي شرکت ناظر و پيمان کار اين طرح گرفته شد. «شمقدري» هم چنين با اشاره به اصفهاني بودن اين شرکت ها اظهار مي دارد: يکي از اشتباهاتي که طي ۱۲سال گذشته در اجراي اين پروژه اتفاق افتاد، اين بود که به جاي استفاده از پيمان کاران مستعد و توانمند داخل استاني از شرکتي در خارج از استان استفاده شد. او در ادامه ضمن ابراز بي اطلاعي از تعداد مشکلات فني اين طرح مي گويد: اين مشکلات در بخش نظارت، اجرا و نقشه هاي تهيه شده طرح بود.اما «سادات فاطمي» سرپرست اداره کل کتابخانه هاي عمومي خراسان رضوي که هم زمان سمت مديرکل امور اجتماعي استانداري را هم برعهده دارد، در اين باره به خبرنگار ما مي گويد: کارشناسان ۱۳۰مورد اشکال فني را در اين طرح شناسايي کرده اند.
«شمقدري» معاون سياسي و اجتماعي استاندار خراسان رضوي در ادامه گفت و گو با خراسان، از ممنوع شدن انجام هرگونه فعاليت عمراني توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي خبر مي دهد و در توضيح اين مطلب مي گويد: در پي بروز مشکلات فني در پروژه کتابخانه مرکزي مشهد و با نظر شوراي فني استان، اين اداره کل که تصدي امور عمراني طرح را برعهده داشت، از انجام هرگونه فعاليت عمراني خلع شد.
وي همچنين از اداره کل نوسازي مدارس استان به عنوان متصدي جديد انجام امور عمراني کتابخانه مرکزي نام مي برد و ابراز اميدواري مي کند، با اختصاص بودجه اي مناسب اين پروژه طي ۲سال آينده به بهره برداري برسد.«شمقدري» در پاسخ به اين سوال که آيا از بودجه ۲۰۰ميليارد توماني ارتقاي شاخص هاي فرهنگي استان، اعتباري نصيب کتابخانه مرکزي شده است يا خير، ابراز مي دارد امکان دارد از بخش ۴۰درصد عمراني اين بودجه اعتباري به اين طرح اختصاص يابد.
در سفر استاني سال قبل هيئت دولت به خراسان رضوي، «صفار هرندي» وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي قول داد، يک ميليارد تومان براي کتابخانه مرکزي مشهد اختصاص پيدا کند.اما در نهايت به دليلي که شايد بتوان آن را در «پي گيري نکردن مديران استان»دانست، اين اعتبار به خراسان رضوي نيامد و با پايان سال ۸۸ اختصاص يافتن اين اعتبار به طور کامل منتفي شد.سرپرست اداره کل کتابخانه هاي عمومي خراسان رضوي در اين باره به خبرنگار ما مي گويد: با توجه به اين که از نظر ما در ساخت آن ساختمان مشکلات متعددي وجود نداشت، من اين موضوع را پي گيري نکردم. زيرا اعتقاد داشتم اگر اين بودجه هم اختصاص پيدا کند، ممکن است در مسير درستي هزينه نشود.
«سيدجواد سادات فاطمي» با بيان اين که براي اتمام کار کتابخانه مرکزي مشکل مالي نداريم، ادامه مي دهد: با توجه به انتقال تصدي گري امور عمراني به اداره کل نوسازي مدارس ۲ميليارد تومان از بودجه هاي سال جاري اداره کل کتابخانه هاي عمومي استان را براي اين طرح پيش بيني کرديم.وي هم چنين گفت: براي اختصاص اعتبار از محل بودجه ۲۰۰ميليارد توماني ارتقاي شاخص هاي فرهنگي استان هم طرح هايي ارائه شده است که اميدواريم از آن محل هم بودجه اي به کتابخانه مرکزي تعلق بگيرد.
بر اساس قانوني که در تاريخ ۲۵/۱۰/۸۶ در مجلس شوراي اسلامي تصويب شد، مجازات هايي براي افرادي که در امور سمعي و بصري فعاليت غيرمجاز مي کنند، تعيين شده است. در اين قانون آمده است که هرگونه فعاليت تجاري در زمينه توليد، توزيع، تکثير و عرضه آثار، نوارها و لوح هاي فشرده صوتي و تصويري نياز به دريافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دارد و متخلفان به جريمه نقدي از ۱۰ ميليون ريال تا يک صد ميليون ريال محکوم مي شوند. اما مسئله اين جاست که شواهد و گفته هاي فروشندگان محصولات فرهنگي شهر مشهد، حاکي از آن است که خبري از اجراي اين قانون در سطح شهر نيست و واحدهاي متخلف از اين قانون، بدون هيچ گونه مشکلي در حال فعاليت هستند. براي بررسي اين وضعيت و يافتن پاسخي براي سوال هاي مطرح درباره اين موضوع سري به بازار عرضه محصولات فرهنگي شهر مشهد زديم و با متوليان امر نيز به گفت و گو نشستيم.
هر مقدار که جلوتر مي روم تعداد بيشتري از آن ها را مي بينم. قدم به قدم کنار پياده رو ايستاده اند و به حساب خودشان کاسبي مي کنند. هر يک تعدادي لوح فشرده از انواع مختلف DVDCD و Divx در دست دارند و به عرضه محصولات به اصطلاح فرهنگي خود مشغول هستند. تعدادي از عابران هم دور آن ها جمع شده اند و سرگرم تماشاي عکس هاي روي جلد لوح هاي فشرده هستند تا اين که در نهايت با خريد يک يا چند حلقه لوح فشرده به قيمتي «مفت» فيلم مورد نياز خانواده را براي چند هفته آينده تأمين کنند! جالب اين جاست در مغازه هايي هم که به صورت رسمي و با اخذ مجوز از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي و اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي هنري مشهد مقدس فعاليت مي کنند، شرايط مشابهي حکم فرماست.به يکي از مغازه هاي فعال فروش سي دي وارد مي شويم. تعدادي جعبه روي پيشخان مغازه قرار گرفته که درون آن تعداد زيادي از همين لوح هاي فشرده به چشم مي خورد. جالب اين که دقيقا در قفسه هاي پشت همين جعبه ها سي دي هاي مجاز قرار گرفته است. از فروشنده قيمت لوح هاي فشرده داخل جعبه و سي دي هاي مجاز را جويا مي شوم که مي گويد: «هر حلقه DVD يا Divx ۵۰۰ تومان و هر فيلم مجاز شرکت هاي فعال در اين زمينه ۱۵۰۰ تومان!»
از او مي پرسم: با اين وضعيت کسي فيلم اصلي را هم خريداري مي کند؟
- خيلي کم.
- مگر عرضه DVD و Divx کپي شده ممنوع نيست؟
- چرا.
- پس شما چگونه مي فروشيد؟
- اگر نفروشيم شما اجاره مغازه ما را مي دهيد!؟
- يعني کسي براي مقابله و جمع آوري اين محصولات اقدام نمي کند؟
- هر چند وقت يک بار تذکر مي دهند!
- اگر شرکت ها DVD اصلي توليد کنند، شما استقبال مي کنيد؟
- اين موضوع براي ما هم خيلي خوب است ولي تا زماني که شرايط اين گونه باشد نمي توانيم از فروش لوح هاي فشرده کپي شده صرف نظر کنيم.مسئله توزيع لوح هاي فشرده غيرمجاز موضوعي است که مطبوعات بارها و بارها به آن پرداخته اند. اما به راستي چرا با وجود اين همه سر و صدا و پي گيري همچنان اين محصولات به صورت کاملا محسوس و بدون هيچ گونه مقابله بازدارنده در بازار توزيع مي شود؟ البته درباره اين موضوع بايد به نکات ديگري مثل لزوم فرهنگ سازي اجتماعي و رعايت حقوق فروشندگان و... نيز توجه کرد.
يک اشکال قانوني
«مرتضي اسکافي» سرپرست اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي مشهد با بيان اين که اين اتحاديه از سال ۱۳۸۴ و با هدف سامان دهي واحدهاي عرضه محصولات فرهنگي و هم چنين تلاش براي اجراي قانون تشکيل شده است، به قانون نحوه مجازات افرادي که در امور سمعي و بصري فعاليت غيرمجاز مي کنند مصوب سال ۸۶ اشاره مي کند و مي گويد: در ماده يک اين قانون عنوان شده است که «افراد متخلف علاوه بر مجازات جعل و پرداخت خسارت وارده در جايي که تضييع حق موجب خسارت مالي است در صورت مطالبه صاحبان اثر بايد خسارت وارده را نيز جبران کنند.» اما تعبيري که از اين قانون مي شود اين است که براي مقابله با واحدهاي متخلف حتما بايد شاکي خصوصي وجود داشته باشد، در صورتي که در واقع اين گونه نيست.
مقابله ضعيف و بي نتيجه بوده است
وي هم چنين با انتقاد از ضعيف بودن مقابله ها و برخوردهاي انجام شده با واحدهاي متخلف در عرضه محصولات فرهنگي، درباره اين موضوع مي گويد: تاکنون به اين دليل که تصور مي شد براي اعمال مجازات بايد شاکي خصوصي وجود داشته باشد، مقابله اي که به پيش گيري و يا بازدارندگي از وقوع جرم بينجامد، انجام نشده است.
چرا شرکت ها DVD توليد نمي کنند؟
اين عرضه کننده باسابقه محصولات فرهنگي که نمايندگي تعدادي از شرکت هاي توزيع کننده محصولات فرهنگي در مشهد را نيز بر عهده دارد، در پاسخ به اين سوال که چرا شرکت ها به سمت توليد لوح هاي فشرده در قالب DVD و Divx حرکت نمي کنند تا نياز بازار در اين زمينه رفع و محصولات کپي برداري شده جمع آوري شود، ابراز مي دارد: لوح هاي فشرده در قالبDivx به دليل پايين بودن کيفيت صدا، تصوير و... استاندارد نيست و قابليت توليد و توزيع ندارد. اما اگر DVD به تعداد لازم مخاطب داشته باشد توزيع خواهد شد. در حال حاضر اين محصول به ميزاني که صرفه اقتصادي براي توليد داشته باشد، مخاطب ندارد. ما نبايد به مناطق محدودي مثل شهرهاي تهران، مشهد، اصفهان و... توجه کنيم. در حال حاضر در بسياري از مناطق کشور همچنان بخش عمده تقاضاها، مربوط به سي دي است.
افزايش روزانه دستفروشي
يکي از موضوعات مهمي که درباره عرضه محصولات فرهنگي کپي برداري شده مطرح است، مسئله دستفروشي هاست. جالب اين جاست که متولي مبارزه با اين متخلفان هم تاکنون اقدام در خور اشاره اي را براي رفع اين معضل انجام نداده است.
«اسکافي» در اين باره با اشاره به اين که سازمان ميادين شهرداري موظف شده است که از ارائه مجوز به دستفروشان محصولات فرهنگي خودداري کند، مي افزايد: کلانتري ها نيز ملزم شده اند که در صورت مشاهده دستفروشاني که مبادرت به فروش سي دي مي کنند، آن ها را دستگير کنند و به مقام قضايي تحويل دهند.وي تصريح مي کند: اما با وجود اين الزام ها، شاهد هستيم که قانون به درستي اجرا نمي شود يا اگر اجرا مي شود بازخورد مناسبي ندارد و دستفروشان به راحتي در مکان هايي مثل خيابان سعدي، احمدآباد، ميدان تقي آباد و ... مشهد فعاليت مي کنند.سرپرست اتحاديه توزيع کنندگان محصولات فرهنگي مشهد در ادامه به ارائه آماري از لوح هاي فشرده غيرمجاز جمع آوري شده طي سال ۸۸ در مشهد مي پردازد و با اشاره به فعاليت ۶۷۰ واحد داراي مجوز عرضه کننده محصولات فرهنگي در مشهد مي گويد: در اين سال حدود ۲۲۰ هزار حلقه لوح فشرده از ۱۴۰ مرکز که اغلب غيرمجاز و فاقد پروانه بوده اند جمع آوري شده است.
يک گلايه
او در پايان ضمن گلايه از فروشندگان محصولات فرهنگي مي گويد: ما از فروشگاه ها درخواست کرديم که از عرضه لوح هاي فشرده غيرمجاز و به ويژه Divxها خودداري کنند اما همکاران با بهانه هاي واهي به اين توصيه توجه نکردند که اين موضوع در نهايت به بي ارزش شدن کار خود آن ها انجاميده است.
مرجع تشخيص جرم ها، اداره ارشاد است
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد مقدس نيز در اين باره ضمن تقسيم بندي لوح هاي فشرده غيرمجاز در ۳ دسته مبتذل، مستهجن و کپي برداري شده، به تشکيل شوراي نظارت بر محصولات خانگي براي رسيدگي به تخلفات اين واحدها در اداره ارشاد اشاره مي کند و مي گويد: دراين شورا اقداماتي مثل بازديد نمايندگان اتحاديه عرضه کنندگان محصولات فرهنگي، اداره اماکن و اداره ارشاد از مراکز مجاز و غيرمجاز و... انجام شده است.«محمد کاظم دبيري» با اشاره به قانون مصوبه مجلس شوراي اسلامي براي متخلفان امور سمعي و بصري تصريح مي کند: مرجع تشخيص اين جرم ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي است. ضمن اين که براي نيروي انتظامي، دستگاه قضايي و اداره اماکن نيز وظيفه هايي مشخص شده است.
براي مقابله با عرضه کنندگان غيرمجاز محدوديت نيروي انساني داريم
زماني که خبرنگار ما به گفته هاي فروشندگان محصولات فرهنگي درباره تذکرهاي اداره ارشاد که اقدام خاصي را در پي نداشته است، اشاره مي کند دبيري اين گونه پاسخ مي دهد: به اين صورت نيست! اما بايد توجه داشته باشيم که در شهر مشهد حدود ۷۰۰ مرکز عرضه محصولات فرهنگي فعاليت مي کند. مگر ما چه تعداد نيرو داريم.او مي گويد: مردم، اتحاديه صنفي، نيروهاي بسيج و... بايد با نظارت خود اداره ارشاد را در مقابله با اين معضل ياري کنند.وي درباره جريمه هاي اعمال شده براي فروشندگان خاطي نيز ابراز مي دارد: اين جريمه ها توسط دستگاه قضايي مشخص مي شود و وظيفه اداره ارشاد معرفي متخلفان است.
شهرداري دستفروش ها را جدي نمي گيرد
رئيس اداره فرهنگ وارشاد اسلامي مشهد مقدس درباره موضوع فعاليت دستفروش ها نيز خاطرنشان مي کند: اين موضوع زير نظر سازمان ميادين شهرداري است و اين سازمان موظف است با اقداماتي که موجب سدمعبر مي شود، مقابله کند. اما شهرداري اين موضوع را جدي نمي گيرد.
اما همان گونه که رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد مقدس نيز به آن اشاره مي کند، فرهنگ سازي و خريداري نکردن لوح هاي فشرده غيرمجاز توسط مردم مي تواند نقش به سزايي در رفع اين مشکل داشته باشد. بايد توجه داشته باشيم که عرضه محصولات فرهنگي غيرمجاز علاوه بر ضررهايي که به اقتصاد ملي وارد مي کند، مانعي براي پيشرفت فعاليت هاي فرهنگي و هنري در کشور نيز هست؛ از اين رو همه افراد جامعه بايد به رسالت خود براي مقابله با اين معضل عمل کنند.
این اولین مطلب من است که در سال ۸۹ در روزنامه منتشر شد.
این مطلب را با سرعت خیلی زیادی تهیه کردم.
اشکالات احتمالی را به بزرگی خودتان بخشید.
روز ۱۴فروردين به مناسبت تولد «هانس کريستين اندرسون» داستان نويس دانمارکي، روز جهاني کتاب کودک نام گذاري شده است. در کشور ما نيز از ۴۰سال قبل روزهاي ۱۴تا۲۲ فروردين به عنوان هفته کتاب کودک نام گذاري شده تا شايد اين زمان فرصتي باشد که باري ديگر به يکي از مهم ترين دغدغه هاي جامعه که همان تربيت فکر و روان کودکان آينده ساز ميهنمان است، توجه کنيم.بدون شک کتاب به عنوان رسانه اي قديمي و يا به قول معروف «بهترين دوست بچه ها»، مي تواند نقش به سزايي در پويايي فکري و تربيت روحي و رواني کودکان ايفا کند.ما نيز به مناسبت هفته کتاب در گفت وگو با ۲متولي و دست اندرکار حوزه کتاب کودک به بررسي مشکلات و چالش هاي موجود در اين حوزه پرداختيم.
«زهره جعفري نژاد» داستان نويس حوزه کودکان طي گفت وگويي با خبرنگار ما از بي توجهي به سليقه و نياز مخاطبان به عنوان بارزترين مشکل در حوزه کتاب کودک در کشور و به ويژه استان خراسان رضوي ياد مي کند و در توضيح اين مطلب مي گويد: متاسفانه بيشتر تاليفات در حوزه کودک و نوجوان به سمت کارهاي سفارشي که کسب سود و بازگشت سرمايه را در پي دارد، گرايش پيدا کرده است.او در ادامه با تقسيم بندي تاليفات به دو دسته سفارشي و کارهايي که با سليقه نويسنده توليد مي شود، اظهار مي دارد: متاسفانه کتاب هايي که با سليقه نويسندگان و با توجه به نياز کودکان توليد مي شود، مورد حمايت قرار نمي گيرد.براي يک نويسنده که از سرمايه زيادي برخوردار نيست کار مشکلي است که بخواهد کتاب را با سليقه خودش بنويسد و در بازار توزيع کند.«جعفري نژاد» با تاکيد بر اين که در توليدات کنوني کتاب کودک هرگز سليقه و نياز کودکان در نظر گرفته نمي شود، مي گويد: بيشتر به توليد کتاب هايي توجه مي شود که مورد پسند جامعه باشد و به فروش برسد.وي در اين باره به توليدات حوزه کتاب هاي ديني اشاره مي کند و ابراز مي دارد: بيشتر توليدات در اين زمينه به معرفي ائمه اطهار(ع) در قالب هاي مختلف شعر، داستان و... اختصاص يافته است در حالي که براي تبيين سيره و کمالات اهل بيت(ع)، بيان داستان ها و مباحث شيرين قرآني و... اقدام در خوري صورت نگرفته است.
جاي خالي انجمن ادبي کودکان
اين داستان نويس کودک در ادامه وجود يک انجمن ادبي فعال را در زمينه کودک و نوجوان به عنوان يک نياز در خراسان رضوي مطرح مي کند و ادامه مي دهد: ايجاد مرکزي که ناشران، نويسندگان و کودکان در آن دور هم جمع شوند، گفت وگو کنند و به بررسي نيازها براي توليد کتاب بپردازند، بي گمان نقش به سزايي در افزايش کيفيت توليدات اين حوزه خواهد داشت.
براي بچه ها قصه بگوييم
در ادامه گفت وگو با «زهره جعفري نژاد»، نظر او را درباره راهکارهاي تقويت رابطه کودکان با کتاب جويا مي شوم. وي با تاکيد بر نقش مهم خانواده ها در اين باره از قصه گويي به عنوان اولين راهکار ياد مي کند و مي افزايد: زماني که براي بچه ها قصه مي خوانيم و بعد به آن ها مي گوييم اين داستان از فلان کتاب بود، کودکان به سمت کتاب و مطالعه گرايش بيشتري پيدا مي کنند. اما متاسفانه خانواده ها زماني را براي اين کار در نظر نمي گيرند و تنها بدون توجه به محتوا، به خريد کتاب هايي که ظاهر زيبايي دارند مبادرت مي کنند.او همچنين از برقراري ارتباط ميان نويسندگان و کودکان، به عنوان راهکاري ديگر ياد مي کند و ادامه مي دهد: اگر نويسنده ها به مناسبت هاي مختلف مثل همين هفته کتاب کودک در مدارس حضور پيدا کنند و براي بچه ها قصه بگويند، بي گمان گرايش بيشتر کودکان را به سمت کتاب خواني شاهد خواهيم بود. «جعفري نژاد» همچنين خواستار توجه بيشتر به نويسندگان استان مي شود و مي گويد: متاسفانه بر خلاف برخي استان ها، در خراسان رضوي به نويسندگان توجه شايسته اي نمي شود.
يک ناشر فعال استان در حوزه کتاب کودک و نوجوان نيز در گفت وگو با خبرنگار ما ضمن بيان اين که در حال حاضر ناشران زيادي در استان در زمينه کتاب کودک و نوجوان فعاليت مي کنند، مي گويد: با اين حال متاسفانه برخي ناشران با ادبيات کودک و نوجوان آشنا نيستند و کارهاي تخصصي انجام نمي دهند. آن ها تنها تلاش مي کنند در زمينه کتاب هاي ترجمه اي که راحت تر در اختيارشان قرار مي گيرد و زحمت کمتري دارد، کار کنند.
کتاب خوب بازار ندارد!
«محمدرضا به روش» در ادامه با تاييد اين که بسياري از توليدات حوزه کودک و نوجوان به کارهاي سفارشي که از بازار مناسبي برخوردار است، اختصاص دارد اظهار مي دارد: متاسفانه کتاب هاي جدي در اين حوزه بازار ندارد. خود ما چند سال قبل با بهره گيري از بهترين نويسنده هاي استان چند کتاب خوب در اين زمينه توليد کرديم ولي هنوز اين کتاب ها در انبار باقي مانده است و فروش ندارد. به همين دليل ناشران به توليد کتاب هاي فانتزي که فروش بيشتري دارد، مي پردازند.او ادامه مي دهد: خانواده ها نيز تنها به خريد کتاب هاي «خوش آب و رنگ» و برخي کتاب هاي کمک آموزشي مبادرت مي کنند و به کتاب هايي که نياز فکري کودکانشان را تامين مي کند، توجه نمي کنند.او در ادامه توليد کتاب هايي را که داراي محتوا و تصوير سازي قوي باشد، به عنوان نياز روز جامعه عنوان مي کند و مي گويد: خانواده ها، مدارس، شهرداري و تمامي سازمان هاي فعال در حوزه هاي فرهنگي و شهري بايد براي تقويت فرهنگ کتاب خواني اقدام کنند.
خوب شعار مي دهيم
«به روش» همچنين به برخي مشکلات موجود براي توليد کتاب کودک اشاره مي کند و با «ايثار» خواندن کار در حوزه کتاب کودک در شرايط کنوني اظهار مي دارد: متاسفانه ما در اين باره خوب شعار مي دهيم ولي در عمل اقدام مناسبي صورت نمي گيرد. ناشران کودک از هيچ تسهيلاتي برخوردار نيستند و با توجه به هزينه هاي زياد طراحي، تصويرسازي، ليتوگرافي و...نمي توان انتظار داشت ناشر به سمت توليد کتاب هايي با محتواي قوي حرکت کند.
اولين قرباني و آخرين اولويت
اين ناشر از کتاب کودک به عنوان آخرين اولويت و اولين قرباني سبد خريد خانواده ها ياد مي کند و ادامه مي دهد: متاسفانه خانواده ها هر زمان که پول کم مي آورند در مرحله اول کتاب کودک را از سبد خريدشان حذف مي کنند، در حالي که اين يک نياز اساسي براي تربيت روح و روان فرزندانشان است.
بدهی به کتابخانه عمومی و دستاویز شهردار مشهد به قانونی که مصوب نشده است
چندی پیش در پی انتشار گزارش خراسان مبنی بر پرداخت نشدن بدهی ۱۵ میلیارد تومانی شهرداری مشهد به انجمن کتابخانه های این شهر، نظرهای متعددی از سوی ۲طرف درگیر این موضوع در سطح مطبوعات، خبرگزاری ها و... مطرح شد.
بحث درباره این موضوع حتی به جلسه شورای اسلامی شهر مشهد نیز کشیده شد و به درگیری لفظی میان شهردار و فرماندار که ریاست انجمن کتابخانه های شهر را برعهده دارد، انجامید. برای پی گیری بیشتر این موضوع و بررسی ادعاهای مطرح شده با فرماندار و شهردار مشهد و هم چنین مدیرکل سابق کتابخانه های عمومی خراسان رضوی که چند روزی است به سمت مدیرکل امور اجتماعی استانداری منصوب شده است، گفت وگو کردیم.
در این بین آن چیزی که مشخص شد این بود که قوی ترین استناد شهردار مشهد درباره سرپرستی کتابخانه های عمومی به ماده ۱۳۶ و ۱۳۷ قانون برنامه سوم و چهارم توسعه مربوط می شود. براساس این قانون دولت مکلف است، تشکیلات کلان دستگاه های اجرایی و وزارت خانه ها را، متناسب با سیاست ها و احکام این برنامه و تجربه دیگر کشورها، برای برطرف کردن اثربخشی ناقص، تعارض های دستگاهی و غیرکارآمدی و نبود جامعیت و کفایت، تمرکز امور، موازی کاری ها و هم چنین بهره گیری همه جانبه از فناوری های نوین و روش های کارآمد با هدف نوسازی، متناسب سازی، ادغام و تجدید ساختار به صورت یک منظومه منسجم، کارآمد، فراگیر و باکفایت، اثربخش و غیرمتمرکز طراحی کند و لایحه مربوط را ۶ماه پس از تصویب این قانون به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند، به طوری که امکان اجرای آن از ابتدای سال دوم برنامه چهارم میسر باشد.اما نکته ای که به طور مستقیم در قانون مذکور به آن اشاره شده این است که این موضوع باید در قالب یک لایحه به مجلس شورای اسلامی تقدیم می شد تا پس از تصویب قابلیت اجرایی پیدا می کرد. این در حالی است که به گفته «حسن موحدیان» فرماندار مشهد این لایحه هیچ وقت به مجلس شورای اسلامی تقدیم نشده است و بنابراین درباره مدیریت کتابخانه های عمومی همچنان باید به قانون تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور- که در تاریخ ۱۷/۱۲/۸۲ توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شده است- تمکین کرد.براساس ماده ۱۷ این قانون شهرداری ها مکلف اند حداکثر تا پایان وقت اداری روز پانزدهم هر ماه، نیم درصد از کل درآمد ماه قبل خود را به صورت علی الحساب به حسابی که انجمن کتابخانه های عمومی شهر مربوط معرفی کرده است، واریز کنند. اما شهرداری مشهد طی ۵ سال اجرای این قانون به وظیفه خود در این باره عمل نکرده است به طوری که هم اکنون ۱۵ میلیارد تومان به انجمن کتابخانه های این کلان شهر مذهبی بدهکار است.
شهردار: تصدی های حوزه شهری باید به شهرداری واگذار شود
«سیدمحمد پژمان» شهردار مشهد در گفت وگو با خبرنگار ما ادعای خود را مربوط به ماده ۱۳۶ و ۱۳۷ قانون برنامه سوم و چهارم توسعه عنوان می کند و می گوید: براین اساس دولت مکلف شده است تصدی های حوزه شهری را به شهرداری ها واگذار کند که قانون اجرای آن نیز در شورای عالی اداری کشور تصویب شده است.«پژمان» در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر این که براساس مواد برنامه سوم و چهارم توسعه، تصدی های دیگری علاوه بر کتابخانه ها نیز باید به شهرداری واگذار شود که تاکنون هیچ یک از آن ها محقق نشده است، ابراز می دارد: درست است که در واگذاری تصدی های دیگر هم تاخیر شده ولی مسئله این است که آن ها ادعا و طلبی از ما ندارند. او در ادامه می گوید: اگر مدیریت کتابخانه های عمومی به شهرداری واگذار شود، نه تنها نیم درصد بلکه تمام بودجه مورد نیاز آن ها را تقبل و برای توسعه و تکمیل کتابخانه های نیم ساخته نیز اقدام می کنیم. شهردار مشهد هم چنین با بیان این سوال که چرا ما باید در این شرایط سخت درآمد ایجاد کنیم و آن را در اختیار سازمان دیگری قرار دهیم تا برای نقاط دیگر استان هزینه کند؟خاطرنشان می کند: شهرداری چند برابر این رقم را در حوزه فرهنگی، اجتماعی برای امور کتاب خوانی هزینه می کند. اما زمانی که خبرنگار ما به این قانون اشاره می کند که شهرداری ها حق ندارند این بودجه را هزینه کنند و باید آن را به صورت نقدی در اختیار انجمن کتابخانه ها قرار دهند، می گوید: «یعنی ما بودجه را بدهیم سازمان دیگری هزینه کند؟!»
مدیرکل سابق کتابخانه های عمومی: قانون مصوب شورای عالی اداری ملغی شده است
اما مدیرکل سابق کتابخانه های عمومی خراسان رضوی درباره ادعای شهردار مبنی بر تصویب قانون واگذاری کتابخانه های عمومی در شورای عالی اداری کشور می گوید: تا سال۸۳ موضوع ساخت و توسعه کتابخانه های عمومی و اداره آن ها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می گرفت، اما از آن جا که طبق قانون برنامه سوم توسعه، دولت موظف بود برای واگذاری تصدی گری به بخش های غیردولتی اقدام و بسیاری از وظایف خود را به بخش عمومی و یا خصوصی واگذار کند، واگذاری کتابخانه ها نیز در دستور کار قرار گرفت. «سیدجواد سادات فاطمی» ادامه می دهد: در ابتدا واگذاری این فعالیت به شهرداری ها مطرح شد، اما به دلیل اهمیت موضوع، لزوم انسجام در سیاست گذاری، برنامه ریزی واحد برای تمام کتابخانه های عمومی کشور و لزوم توسعه کتابخانه ها در منطقه های روستایی که دارای کتابخانه نیستند، قانون تشکیل نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان نهاد عمومی غیردولتی توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و از ابتدای سال ۸۳ این نهاد فعالیت خود را آغاز کرد.او تصریح می کند: براساس ماده ۱۵ این قانون که در تاریخ ۱۷/۱۲/۸۲ در مجلس شورای اسلامی تصویب شده، تمام قانون های مغایر با آن لغو شده است.«سادات فاطمی» می افزاید: بر این اساس مصوبه شورای عالی اداری کشور به تاریخ ۲۷/۲/۸۲که در آن به موضوع واگذاری کتابخانه های عمومی به شهرداری ها اشاره شده است نیز ملغی شد.
هزینه شدن اعتبارات مشهد در استان کذب محض است
او هم چنین درباره دیگر ادعای مطرح شده از طرف شهردار مشهد مبنی بر هزینه شدن بودجه اختصاص یافته به انجمن کتابخانه های این شهر در نقاط دیگر استان تصریح می کند: طبق ماده ۹ قانون تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی، حساب بانکی ویژه ای برای هر یک از شهرهای استان افتتاح شده است که تمام اعتبارات مربوط به آن شهر از جمله نیم درصد درآمد شهرداری ها به آن حساب واریز و تحت نظارت انجمن کتابخانه های عمومی شهر در توسعه و بهینه سازی کتابخانه های عمومی همان شهر هزینه می شود. بنابراین ادعاهای مربوط به هزینه شدن اعتبارات مربوط به مشهد در سطح استان «کذب محض» است.
برای رسیدن به سرانه مطلوب فضای مطالعه به سهم نیم درصد درآمد شهرداری نیاز داریم
مدیر کل سابق کتابخانه های عمومی خراسان رضوی همچنین با بیان این که برخی از شهرداری های استان همچون شهرداری مشهد، از انجام وظیفه قانونی خود در پرداخت نیم درصد از درآمدها به انجمن کتابخانه های عمومی تخلف کرده اند، می گوید: تاکنون تنها ۱۰ درصد از سهم انجمن کتابخانه های عمومی توسط شهرداری ها پرداخت شده است.«سیدجواد سادات فاطمی» در ادامه با بیان این که طبق برنامه های ابلاغ شده توسط هیئت امنای نهاد کتابخانه های عمومی تا سال ۱۳۹۰ سرانه فضای مطالعه در استان باید به ۲ متر مربع برسد، می گوید: این موضوع در حالی است که شهر مشهد با جمعیت حدود ۳ میلیون نفر با احتساب خدمات کتابخانه های عمومی آستان قدس رضوی از سرانه ۵/۱ متر مربع برخوردار است.او می افزاید: برای رسیدن به برنامه تعیین شده باید حداقل ۱۳ هزار مترمربع فضای جدید کتابخانه ای در مشهد احداث شود. ضمن این که بسیاری از فضاهای موجود هم به تعمیر اساسی، مقاوم سازی و نوسازی نیاز دارد.«سادات فاطمی» تصریح می کند: در صورت پرداخت به موقع نیم درصد درآمد شهرداری مشهد به انجمن کتابخانه های عمومی امکان رسیدن به این سرانه وجود دارد.
فرماندار: شهردار به قانون تصویب نشده استناد می کند
فرماندار مشهد که ریاست انجمن کتابخانه های عمومی شهر را نیز برعهده دارد، درباره ادعاهای مطرح شده از طرف شهردار مشهد در گفت وگو با خبرنگار ما با بیان که برنامه های پنج ساله توسعه، جهت گیری های کلی را مشخص می کند و اجرای آن ها به تصویب لایحه در مجلس شورای اسلامی نیاز دارد، تاکید می کند: دولت باید برای انتقال تصدی گری کتابخانه های عمومی به شهرداری ها، لایحه ای را به مجلس شورای اسلامی تقدیم می کرد در حالی که این اقدام انجام نشده است و قانونی برای انتقال مدیریت کتابخانه های عمومی به شهرداری ها در اختیار نیست.
«حسن موحدیان» در ادامه با اشاره به این که قانون تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، ابراز می دارد: بنابراین در حال حاضر باید به این قانون تمکین کرد.وی تصریح می کند: شهرداری موظف است تا زمانی که قانون انتقال مدیریت کتابخانه ها تصویب نشده است، نیم درصد از درآمدهای خود را در اختیار انجمن کتابخانه های عمومی شهر قرار دهد.
از انتقال تصدی گری کتابخانه ها به شهرداری استقبال می کنیم
«موحدیان» هم چنین با بیان این که در صورت تصویب قانون، از انتقال تصدی گری کتابخانه ها به شهرداری استقبال می کنیم، تاکید می کند: اما تا زمانی که این موضوع در قالب یک قانون تصویب نشود، نمی توان آن را اجرا کرد.
اما نکته ای که باید به آن توجه شود، این است که اظهارنظرهای متناقض مسئولان در حالی عنوان می شود که استان خراسان رضوی پنجمین استان کشور از نظر وسعت و دومین استان از حیث جمعیت، با داشتن 101کتابخانه عمومی به مساحت 42هزارو516متر مربع در رتبه۲۸ کشور از نظر فضای کتابخانه ای قرار دارد.بی گمان این آمار برای استان خراسان رضوی و شهر مشهد به عنوان پایتخت معنوی ایران و دومین کلان شهر مذهبی جهان و شهری که از دیرباز به عنوان مهد علم و تمدن اسلامی مطرح بوده است، مناسب به نظر نمی رسد. حال این سوال مطرح می شود که آیا وقت آن نرسیده است که مسئولان با کنار گذاشتن اختلاف نظرها و تنها با پیروی از قانون، برای بهتر شدن وضعیت سرانه فضای مطالعه و کتاب خوانی در استان و به ویژه شهر مشهد تدبیری بیندیشند؟

هوشمند
مشهد
در بسیاری از موارد فعالیت هایی که در این تشکل ها انجام می شود به صورتی مشابه یکدیگر است و تنها به بخش خاصی از مسائل فرهنگی جامعه می پردازند که این موضوع باعث ایجاد کمبود هایی شده است.با توجه به این موضوع به نظر می رسد که اگر این تشکل ها به شکلی هدفمند و هماهنگ فعالیت کنند، می توان از ظرفیت بالای آن ها برای برطرف کردن کمبودهای فرهنگی جامعه استفاده کرد و از سوی دیگر این امر باعث می شود بودجه و امکاناتی که به این تشکل ها اختصاص می یابد، به شکلی مفیدتر مورد استفاده قرار گیرد.به این منظور شورایی با عنوان شورای هماهنگی تشکل های استان تشكیل شد در مدت فعالیت این شورا در سطح استان جلسه هایی برگزار شده است.و فعالیت هایی نیز صورت گرفت.اما شواهد و گفته های اعضای این شورا بیانگر این موضوع است که برپایی این جلسات به ایجاد هماهنگی بین تشکل ها و جلوگیری از موازی کاری بین این دستگاه ها منجر نشده است.
هماهنگی باید با نگاه مهندسی فرهنگی باشد
مسئول اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان خراسان رضوی می گوید: اگر هماهنگی به هم افزایی در راستای نگاه مهندسی فرهنگی بینجامد، کارهای بزرگی در فضای فرهنگی کشور به انجام می رسد، اما اگر به سمت دخالت در امور تشکل ها برود و موجب ایجاد محدودیت شود، خطرناک است.«صادق حسین زاده ملکی» ادامه می دهد: این که تشکل های حوزه جوان با هم تبادل نظر کنند حتی اگر به اتفاق به تصمیم مشترک هم نرسد مفید و تأثیر گذار است.ملکی با اشاره به نوپا بودن جلسه شورای هماهنگی تشکل ها در استان، شرکت نکردن مسئولان همه تشکل ها را در جلسه های این شورا به عنوان یک ضعف مطرح می کند و می گوید: این موضوع باعث شده است که شورا در جایگاه خود قرار نگیرد.وی می گوید: این شورا باید بتواند اطلاعات به روزی را در حوزه جوان به مدیران فرهنگی تشکل ها انتقال دهد، مباحث شورا باید کلان تر از یک برنامه باشد و به یک رویکرد کلی تبدیل شود و هر تشکل مسیر خود را با این رویکرد کلی تنظیم کند؛ باید به این موضوع توجه شود که چه مسئله ای برای حل شدن در فضای فرهنگی استان وجود دارد و هر تشکل از زاویه نگاه خود به حل موضوع بپردازد.ملکی تأکید می کند: موضوع هماهنگی بین تشکل ها یک مسئله اجرایی، نمایشگاهی و همایشی نیست.وی مشکلات اصلی شورای هماهنگی تشکل ها را حضور دائمی نداشتن بعضی تشکل ها، نبود دستور جلسات هدفمند، به دوش کشیدن بار کارهای شورا توسط چند تشکل خاص و فرمایشی بودن دستور جلسات بیان می کند.
سلسله مراتبی از تشکل ها موجود نیست
یکی دیگر از اعضای شورای هماهنگی تشکل ها نیز موضوع هماهنگی بین تشکل های استان را به دو بخش تقسیم می کند و می گوید: یک موضوع هماهنگی بین تشکل ها و دیگری ایجاد یا سازمان دهی تشکل ها در قالب تشکل های برتر است که در این زمینه می توان گفت، سلسله مراتبی از تشکل ها نداریم و هرچه هست تشکل های پراکنده در سطح استان است.محمد سهیلی نماینده بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ادامه می دهد: تمام کار هماهنگی تشکل ها در این شورا انجام نمی شود زیرا بسیاری از تشکل هایی که در محله ها شکل می گیرد، زیر مجموعه هیچ سازمانی نیست.سهیلی درباره هدر رفتن منابع به دلیل موازی کاری موجود بین تشکل های استان می گوید: در زمینه های فرهنگی، اجتماعی کمبودهای زیادی داریم به همین دلیل اگر این کارها به صورت موازی هم انجام شود، بخش محدودی از نیاز را پوشش می دهد؛ بنابراین می توانیم بگوییم به آن صورت منابع هدر نرفته است. وی مشکل اصلی را این گونه بیان می کند: «اساسا تشکل ها حتی در یک سازمان خاص هم برآیند واحدی ندارند. اگر تشکل ها به صورت منسجم عمل می کردند نتیجه آن به افزایش سرمایه های اجتماعی منجر می شد، در صورتی که با وجود این مقدار کار تشکلی در سطح استان، تقویت سرمایه های اجتماعی به چشم نمی خورد و علت این است که کارها هدفمند نبوده و توان موجود در بین تشکل های استان به سرمایه های اجتماعی تبدیل نشده است.»
برپایی جلسه ها در سطح استان بی فایده است
اما در این بین اظهارنظر مسئول دبیرخانه هماهنگی و نظارت بر کانون های فرهنگی هنری مساجد استان که یکی دیگر از اعضای این شوراست، جالب به نظر می رسد.محمدحسین عبدالهی که به گفته خودش به این دلیل كه به تمامی جوانب موضوع آگاهی ندارد و در تمام جلسه های شورا حضور نداشته است، سعی می کند از اظهارنظر خودداری کند. در پی اصرار خبرنگار ما می گوید: این کار باید به شکلی اساسی حل شود، ما هر قدر در استان جلسه بگذاریم، عملا حل مشکل امکان پذیر نیست، زیرا هر کس یک هدف و وظیفه ای دارد و به شرح وظایف خود توجه می کند لذا شورای هماهنگی تشکل ها نمی تواند مشکل را حل کند.اما مسئول پی گیری مسائل شورای هماهنگی تشکل ها در سازمان جوانان خراسان رضوی نیز با اشاره به کارهای انجام شده در مدت فعالیت این شورا به خراسان می گوید: من قبول دارم که بعضی از اقدامات را می شد در سطح بالاتری انجام داد، اما برای فرهنگ سازی باید از سطح پایین تری شروع کنیم تا همه دستگاه ها به این باور برسند که می توان این هماهنگی را ایجاد کرد.ترابی با اشاره به سازمان هایی که به صورت متناوب در جلسه های شورا حضور داشتند می گوید: دستگاه های دیگری نیز دعوت شده اند که حضور پیدا نکردند و این اعضا به ثبات رسیدند.وی درباره نحوه شناسایی این سازمان ها می گوید: در مصوبه شورای عالی جوانان چند سازمان مشخص شده است که ما نیز در سطح استان می توانیم تعدادی را اضافه کنیم.
کشور ما مدیون تشکل های مردم نهاد است
اما مسئول سازمان ملی جوانان خراسان رضوی که دبیری شورای هماهنگی تشکل ها را نیز بر عهده دارد، درباره اهمیت بحث تشکل ها می گوید: کشور ما مدیون تشکل های مردم نهاد است، این تشکل ها به دلیل دارا بودن ساختار قوی و نبود بوروکراسی اداری اتاق واکنش سریع تری دارند و اگر نخواهیم بگوییم می توانند جایگزین مجموعه های دولتی باشند، حتما می توانند مکمل های خوبی برای این سازمان ها باشند.هادی طالبیان با تشریح موضوع اهمیت تشکل ها می گوید: این تشکل ها بی گمان نیاز به یک ارزیابی و توصیف ظرفیت موجود در استان دارند.وی تاکید می کند: تشکل ها باید به صورت تشکیلاتی کار کنند نه این که بر مبنای سلیقه مدیر اداره شود.طالبیان با اشاره به موضوع ارتباط تشکل ها با محیط پیرامون خود و این موضوع که اگر تشکل ها در این ارتباط به شناخت لازم نرسند، دچار چالش می شوند می گوید: تشکل ها به یک تعداد افراد خاص محدود شده است که این موضوع باعث ایجاد مشکلاتی مثل اختلاف در نظام مالی، نبود برنامه برای ایجاد سازمان جدید و توانمندسازی افراد عضو تشکل، اطلاع نداشتن درباره آینده و چشم انداز و... شده است.طالبیان یکی از چالش های موجود درباره تشکل ها را وجود مراکز متعدد صدور مجوز، حمایت و توانمندسازی این مجموعه ها می داند و تصریح می کند: برای رفع این مشکل باید در قالب مهندسی فرهنگی یک نفر هدایت را به دست بگیرد و دیگران در آن مسیر حرکت کنند، در غیر این صورت به هیچ مقصدی نمی رسیم.وی مشکل دیگر تشکل های استان را ثبت شدن یک مجموعه در چند سازمان بیان می کند و می گوید: مثلا یک پایگاه بسیج، کانون فرهنگی هنری، هیئت و... نیز تشکیل داده است که اگر می خواهیم از منابع بیت المال حراست کنیم باید از این استفاده نامطلوب جلوگیری شود.طالبیان درباره اهمیت موضوع شورای هماهنگی تشکل ها نیز می گوید: زمانی که خردجمعی وجود داشته باشد، بهتر متوجه مشکلات می شویم، کمبودها مشخص می شود و می توان سیاست گذاری بهتری انجام داد.طالبیان درباره ساختار قانونی شورا که در صحبت های بعضی از اعضا مطرح شده بود، می گوید: مسئولان امور تشکل ها وقتی می خواهند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند، می گویند جایگاه قانونی این شورا کجاست؟! در صورتی که بهتر است بگویند برای انجام این کارها این موانع قانونی وجود دارد.وی درباره مشکل دیگر مطرح شده درباره وظایف تعریف شده سازمان ها با اشاره به تاکید مقام معظم رهبری به بحث مهندسی فرهنگی می گوید: اگر قرار است تقسیم کار انجام شود، این موضوع می تواند از سطوح پایین تر باشد.طالبیان در این باره می افزاید: شورا قصد انجام کار حقوقی و تشکیلاتی را ندارد، بلکه هدف این است که متولیان تشکل ها در هم فکری با هم بعضی سیاست ها را تدوین کنند.

طالبیان ضعف های شورای هماهنگی تشکل ها را که عامل پرثمر نبودن این شورا شده است، تشکیل نشدن جلسه ها با حضور مسئولان اصلی سازمان ها، محدودیت داشتن دستگاه ها در دادن اطلاعات به دبیرخانه شورا، تخصصی کار نکردن دستگاه های مرتبط در حوزه تشکل ها، جایگاه قانونی شورا و ناآشنایی متولیان تشکل ها با نیازهای مناطق بر می شمرد.
حمل ونقل واطلاع رسانی نامناسب علت استقبال نکردن ازجاذبه های گردشگری متعدد استان
هوشمند-بدون شک می توان از استان خراسان رضوی و به خصوص شهر مشهد به عنوان یکی از مهم ترین قطب های گردشگری ایران و جهان اسلام نام برد.
مهم ترین ابنیه تاریخی و مذهبی استان حرم مطهر امام رضا(ع) و مجموعه آستان قدس رضوی و مسجد گوهرشاد است.اما با وجود آثار تاریخی و مذهبی و مکان های تفریحی بسیار شاهد این هستیم که بخش عمده ای از گردشگرانی که با هدف زیارت امام رضا(ع) به استان ما سفر می کنند، از جاذبه های گردشگری این شهر چندان استقبال نمی کنند.برای پی گیری علت های این موضوع سراغ تعدادی از زائران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) می رویم و با آن ها هم صحبت می شویم.لازم به ذکر است که بیشتر این افراد علت این موضوع را ضعف در اطلاع رسانی و مشکلات موجود برای حمل ونقل می دانستند.
«مجتبی حسینی» که از شهر کرج به پایتخت معنوی ایران آمده است، در پاسخ به این سوال خبرنگار ما که تاکنون کدامیک از مکان های تاریخی و تفریحی مشهد به جز حرم مطهر رضوی را بازدید کرده اید، می گوید: «هیچ کدام».او از پارک ملت و آرامگاه فردوسی به عنوان مناطقی که نامی از آن ها شنیده است، یاد می کند.
«حسینی» می گوید: دلیل اصلی بی توجهی زائران به آثار تاریخی و مکان های تفریحی استان خراسان رضوی ضعف در اطلاع رسانی و آشنا نبودن آن ها با این جاذبه هاست.
جالب این که وقتی «مجتبی» از من می شنود آرامگاه نادر در فاصله ۵ دقیقه ای تا حرم مطهر رضوی قرار دارد، بسیار متعجب می شود و می گوید:«حتما به آن جا می روم».
«مجتبی عباسی» که به همراه خانواده اش از ملایر به مشهد آمده، زائر دیگری است که با او گفت وگو می کنیم.
او از چند بازار بزرگ مشهد به عنوان مکان هایی که علاوه بر حرم امام رضا(ع) به آن جا مراجعه کرده است نام می برد و می گوید: درباره دیگر جاذبه های گردشگری مشهد واستان خراسان رضوی اطلاعاتی ندارم.
«محمدرضا اصفهانی» دیگر زائری است که از ضعف اطلاع رسانی در خصوص معرفی جاذبه های گردشگری استان انتقاد می کند و می گوید: اگر این مکان ها را می شناختیم و شرایط حمل ونقل فراهم بود حتما بازدید از آن ها را در برنامه سفرمان قرار می دادیم.
«ابراهیم کرمی» زائر اصفهانی دیگری است که با طرقبه، کوهسنگی و چند بازار معروف، مشهد را معرفی می کند و می گوید: با توجه به کمبود وقت اگر وسیله نقلیه با قیمت مناسب در اختیار باشد حتما از جاذبه های گردشگری، تاریخی، مذهبی و تفریحی استان نیز بازدید می کنیم.
«سیدفیصل عباس نقوی» آخرین زائری است که با او گفت وگو می کنیم. او که از کشور پاکستان برای زیارت هشتمین امام شیعیان به پایتخت معنوی ایران آمده است، می گوید: در چندین بار سفری که به مشهد داشته ام از میامی،خواجه مراد، خواجه اباصلت، خواجه ربیع، فردوسی، باغ موزه نادری و نیشابور بازدید کرده ام.
اما «سیدفیصل» در پاسخ به سوال خبرنگار ما در این باره که آیا دیگر هم وطنانتان زمانی که به مشهد می آیند از جاذبه های گردشگری استان بازدید می کنند یا خیر، می گوید: با توجه به این که اطلاعات زیادی از این مکان های تاریخی و تفریحی ندارند معمولا از این مراکز بازدید نمی کنند.

گروه فرهنگی هنری - ساعت حدود 11:15 است. از طرف میدان شهدا، به خیابان امام خمینی(ره) وارد می شوم. همان اوایل خیابان کوچه شهید رجب پور است. وارد کوچه که می شوم، صدای اذان به گوش می رسد. نزدیک به انتهای کوچه مسجدی را می بینم و به طرف آن حرکت می کنم. از پله های کم عرض مسجد که بالا می روم، به شبستان آن می رسم. حالا دیگر نماز شروع شده است و تقریبا جایی برای ایستادن در این شبستان نسبتا کوچک مسجد وجود ندارد. خود را در قسمتی جا می دهم و نماز را به جماعت می خوانم. قبلا از فعالیت های این مسجد مواردی را شنیده بودم ولی با دیدن فضای کوچک شبستان آن که می توان گفت اصلا پاسخگوی ظرفیت محله و مردم علاقه مندی که به مسجد می آیند، نیست شک می کنم و با خود می گویم: «آیا آدرس را درست آمده ام؟»بعد ازپایان نماز با پسر جوانی که گویا از بر و بچه های همین مسجد است هم صحبت می شوم و درمی یابم که راه را درست آمده ام. «محسن» که به گفته خودش از حدود ۷ سال پیش، زمانی که دانش آموز سال اول راهنمایی بوده، در این مسجد حضور داشته است، می گوید: در طول این سال ها وابستگی خاصی به این مسجد پیدا کرده ام و نمی توانم به این موضوع فکر کنم که روزی رابطه ام با مسجد جوادالائمه(ع) قطع شود.او درباره فعالیت هایی که در این مسجد انجام می شود، می گوید: علاوه بر برنامه های ثابت مثل دعای توسل، کمیل، ندبه، نماز جماعت و... که در مسجد انجام می شود، کانون فرهنگی هنری و پایگاه بسیج مسجد نیز برنامه های درخور اشاره ای را در طول سال برگزار می کنند.این پسر جوان درباره حضور جوانان در این مسجد و دیگر مساجد شهر می گوید: به نظر من اگر جوانان جامعه ما با مساجد رابطه داشته باشند خیلی از مشکلات در زمینه های اجتماعی، فرهنگی و ... حل می شود و همان گونه که امام خمینی(ره) فرمودند: «مساجد سنگر است»، باید مساجد به سنگر علم، تقوا، آموزش و پایگاه حضور جوانان تبدیل شود.
مسجد پایگاه اسلام و مرکز نشر حقایق الهیبعد از خداحافظی با «محسن» به سراغ امام جماعت مسجد می روم. حجت الاسلام جرجانی که حدود ۳۰ سال است به عنوان امام جماعت در این مسجد حضور دارد، با اشاره به این که در صدر اسلام تمامی فعالیت های تبلیغی، سیاسی، ارشادی و ... پیامبر مکرم اسلام(ص) در مسجد انجام می شد، می گوید: مسجد باید پایگاه اسلام، قرآن، دین و مرکز نشر حقایق الهی باشد.امام جماعت مسجد جوادالائمه(ع) حضور جوانان در این مسجد را خوب ارزیابی می کند و درباره راه های برقراری ارتباط بیشتر بین مردم و مساجد می گوید: مساجد باید جاذبه داشته باشند که برای رسیدن به این جاذبه در مرحله اول امام جماعت مسجد، هیئت امنا و خادم مسجد باید با برخورد مناسب و توجه به جوانان، باعث جذب آن ها به مسجد شوند و در مرحله بعد نیز با تفسیر معارف دینی و قرآن به ترویج ارزش های اسلامی بپردازند.حجت الاسلام «جرجانی» ادامه می دهد: تبیین معارف دینی و توصیف جایگاه مسجد بهترین راه برای جذب جوانان به مسجد است. کوچکی فضای شبستان؛ تنها مشکل مسجد
از او درباره مشکلات مسجد می پرسم که جواب می دهد: تنها مشکل موجود کوچک بودن فضای شبستان مسجد است که در حال پی گیری برای بازسازی و گسترش فضای مسجد هستیم و در این راستا اقداماتی نیز شده است. فعالیت های فرهنگی تبلیغی مساجد عین عبادت است
«جرجانی» درباره فعالیت های فرهنگی و تبلیغی حاشیه مسجد نیز می گوید: این فعالیت ها جدا از عبادت نیست و عین عبادت است.او ادامه می دهد: طی ۳۰ سال اخیر، این مسجد به دلیل فعالیت های فرهنگی و تبلیغی در سطح فعال ترین پایگاه های فرهنگی، ارشادی و نظامی سطح مشهد مطرح بوده است.این استاد اخلاق هم چنین از زنده یاد رضا رجب پور به عنوان کسی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت های فرهنگی را در این مسجد شروع کرد، یاد می کند و می گوید: در این سال ها نیروهای نوجوان و جوان زیادی در این مسجد حضور پیدا کردند و در زمینه های مختلف قرآن، عقاید، احکام، اخلاق و اصول اعتقادی آموزش دیدند. جوان ۷۳ ساله!
خادم مسجد سوژه گفت وگوی بعدی من است. «حاج محمدعلی باغدار دلگشا» در سن ۷۳ سالگی پا به پای بچه های جوان مسجد می گوید و می خندد چنان که گویی جوانی ۲۰ ساله است!او که از کودکی در این مسجد حضور داشته، ۱۷ سال است بدون دریافت هیچ گونه حقوقی خادمی مسجد جوادالائمه(ع) را به عهده دارد. وی با اشاره به قدمت بیش از ۱۱۵ ساله مسجد از روزهایی می گوید که دیوارهای مسجد چوبی و کف آن حصیری پهن بود.»باغدار« ادامه می دهد: به مرور زمان و با کمک های مردم محله مسجد ساخته و شرایط بهتر شد. حضور در مسجد نیاز جوان هاست
برای کسب اطلاع بیشتر از فعالیت های فرهنگی، تبلیغی این مسجد به سراغ مسئول کانون فرهنگی هنری مسجد می روم.»مهدی رجب پور« حضور در مسجد را به عنوان یک نیاز برای نسل جوان مطرح می کند و می گوید: با توجه به شرایط اجتماعی و هجوم فرهنگی همه جانبه دشمن، جوانان ما باید برای دورماندن از مشکلات، خود را به یک مرکز وصل کنند که بهترین نقطه برای اتکا مسجد است.او ادامه می دهد: از این رو علاوه بر فعالیت های مذهبی، باید در مساجد به برنامه های فرهنگی، هنری، ورزشی و تفریحی که نقش موثری در جذب جوانان دارد، نیز توجه شود.»رجب پور« به حضور متناوب ۵۰۰ نفر در فعالیت های فرهنگی، هنری، ورزشی و تفریحی این مسجد اشاره کرد و برگزاری اردوهای متعدد پیاده روی خانوادگی به مقصد امام زاده یحیی(ع) میامی، مسجد مقدس جمکران و...، برگزاری همه ساله جنگ بزرگ غدیر، برپایی نمازهای جماعت در چهارراه شهدای مشهد درروزهای تاسوعا، عاشورا، اربعین و آخر صفر، برگزاری کلاس های آموزشی مختلف، برگزاری جلسات قرآنی همراه با فعالیت های فرهنگی ورزشی در ماه مبارک رمضان و... را به عنوان بخشی از فعالیت های کانون فرهنگی این هنری مسجد برمی شمرد. وحدت بین مساجد پیش زمینه حرکات عظیم فرهنگی در مشهد
مسئول کانون فرهنگی هنری خادمان جواد الائمه(ع) با تاکید بر لزوم وحدت و همدلی بین اعضا و مسئولان فعال در مساجد و کانون های فرهنگی هنری و پایگاه های بسیج می گوید: یکی از رمزهای موفقیت مجموعه جوادالائمه(ع) وجود همین وحدت و همدلی و نظارت مستقیم امام جماعت مسجد بر تمامی فعالیت ها بوده است که اگر این وحدت در بین مساجد محله های شهر به وجود آید بی گمان با توجه به ظرفیت بالای مساجد شاهد تحقق فعالیت های عمده ای در سطح مساجد خواهیم بود.»مهدی رجب پور« همچنین حضور پیشکسوتان را در کنار جوانان در برنامه های مسجد، به عنوان موضوعی مهم مطرح می کند و می گوید: این موضوع باعث می شود تا علاوه بر انتقال تجارب به جوان ها، احساس داشتن پشتوانه در آن ها نیز ایجاد شود که با قدرت بیشتری به فعالیت ها ادامه دهند. اما مشکلات...
او به لزوم تجدید بنا و افزایش مساحت مسجد اشاره می کند و می گوید: در حال پی گیری این موضوع هستیم.»رجب پور« بی توجهی مسئولان به مساجد را به عنوان یکی دیگر از مشکلات یاد می کند و می گوید: با توجه به فعالیت های گسترده مسجد متاسفانه مسئولان توجه لازم را ندارند و گاه دچار بی مهری هایی نیز شده ایم.

گروه فرهنگی، هنری-بیش از ۵۴۰ مورد مجوز انتشارات در اداره چاپ و نشر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی ثبت شده که نیمی از آن ها در حالت نیمه فعال و غیرفعالند.سرپرست اداره چاپ و نشر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در گفت وگو با خبرنگار ما با بیان این مطلب افزود: حدود ۹۰درصد ناشرهای استان در شهر مشهد فعالیت می کنند و بقیه نیز در شهرستان های استان حضور دارند.محمدجلال مدیر شانه چی همچنین به این نکته اشاره کرد که هر ناشر موظف است سالانه ۵عنوان کتاب چاپ کند، در غیر این صورت مجوز او به حالت تعلیق درمی آید و اگر کمتر از ۵عنوان کتاب منتشر کرده باشد نیمه فعال شناخته و در صورتی که هیچ کتابی منتشر نکرده باشد غیرفعال عنوان می شود.او اضافه کرد: این ناشران می توانند با دادن تعهد مبنی براین که در صورت تمدید پروانه نسبت به چاپ و نشر کتاب اقدام می کنند از حالت تعلیق خارج شوند.

هفدهم مرداد ماه تحریریه خراسان گل گلی، شیرین و پر از لبخند و چاق سلامتی بود، مرادم از گل گلی، گل های متفاوتی است که مسئولان و مخاطبان رسانه قدیمی و صمیمی خراسان به مناسبت روز خبرنگار آورده بودند. هر چند دقیقه یک گروه به تحریریه می آمدند تا محبت خود را به رسانه قدیمی کشور ابراز کنند.بهار چاق سلامتی در سالن تحریریه جلوه گر بود گاهی به دلیل هم زمانی حضور گروه های متفاوت مدیر مسئول یك گروهی و سردبیر گروه دیگر را در سالن همراهی می کردند از مدیران فرهنگی هم چون معاونت تبلیغات آستان قدس رضوی تا مدیران اقتصادی همچون مدیریت بانک ملی استان و از حوزه گردشگری و میراث فرهنگی مدیرانی چون رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و... بچه های خراسان را شرمنده کردند و خراسانی ها اثبات کردند که هر چه برای آن ها کار کنی باز هم كم كار كرده ای.روز خبرنگار خیلی ها با ارسال دسته گل، پیام تبریک و حتی ارسال پیامک خبرنگاران خراسان را مورد تقدیر قرار دادند.دراین میان وقتی اشک شوق به روی گونه برخی همکاران به رقص آمد که نوجوان ویلچرنشین با دسته گلی به خدا قوتی بر و بچه های خراسان آمد او به نمایندگی از توانخواهان مرکز فیاض بخش به تحریریه آمده بود باید با همه وجود اذعان کرد، البته نه از باب گلایه بلکه جهت اطلاع، نباید فراموش کرد که برخی متولیان فرهنگی همچون مدیرکل ارشاد در این جمع غایب بودند!اما جالب بود که بر و بچه های صدا و سیما نیز عصر روز شنبه به خانه خود «خراسان» آمده بودند و بخشی از برنامه زنده «عصر همدلی» که از صدای مرکز خراسان رضوی پخش می شد به گزارش از تحریریه خراسان اختصاص داده بودند و این بار مصاحبه خبرنگاران با خبرنگاران شکل گرفته بود. اما نباید فراموش کرد اگر کسی حرفه ای به این مصاحبه می نگریست محسن افکاری حرفه ای مصاحبه را پی می گرفت حاتمی دبیر گروه گزارش نیز که بنا داشت گزارشی را در خصوص روز خبرنگار تهیه کند فرصت را غنیمت شمرد و با وی گپ و گفتی انجام داد.

در گروه جامعه با دبیری محمد باقر عطاریانی پرسابقه ترین خبرنگار روزنامه خراسان نیز یوسف بهروز و محمدعلی علی نژاد فعالیت دارند.گروه گزارش ویژه نامه خراسان رضوی نیز با دبیری جواد حاتمی به انعکاس گزارش های متنوع فرهنگی اجتماعی شهری و... می پردازد. همکاران گزارشگر این گروه نیز امیر بهرام پیوندی زاده و سمیه صادقی هستند.در تحریریه خراسان رضوی «علی ترابی» نیز امور اجرایی و دریافت اخبار و گزارش های خبرنگاران شهرستان ها و بخش های استان را عهده دار است. محسن بخشنده نیز در تهیه عکس نهایت همکاری را با این تحریریه دارد.به بهانه روز خبرنگار تلاش های یکایک این عزیزان را تحسین می کنیم.البته نباید فراموش کرد که مایه اصلی ویژه نامه خراسان رضوی خبرها و گزارش هایی است که خبرنگار خراسان از شهرستان ها و بخش های سراسر استان با عشق و دلسوزی تهیه و ارسال می کنند لذا به تمامی این همکاران باید گفت خسته نباشید روز خبرنگار مبارکتان باد.
به مناسبت سالروز شهادت دکتر بهشتی و ۷۲ تن از یارانشان مراسم بزرگ داشتی در رواق امام خمینی(ره) (حرم مطهر رضوی) برگزار شد.در این مراسم که به همت شورای هماهنگی تبلیغات خراسان رضوی و با حضور امام جمعه مشهد، جمعی از مدیران استان، نیروهای مسلح، زائران و مجاوران بارگاه امام رضا(ع)، علما، استادان حوزه و دانشگاه، خانواده شهدا و... برگزار شد،حجت الاسلام «عبدوس» با اشاره به این موضوع که یکی از علوم مطرح در قرآن کریم جامعه شناسی است گفت: یکی از جمعیت هایی که در قرآن کریم از آن ها نام برده شده است خدایی ها (ربیون)هستند.وی با اشاره به آیات قرآن در مورد ویژگی های این گروه گفت: آن ها بازوی مسلح انبیا و رهبران دینی هستند، هیچ گاه در کار سست نمی شوند، مقابل دشمنان تسلیم نمی شوند، از خداوند طلبکار نیستند و همه چیز را از خدا می دانند.عبدوس ادامه داد: هر انقلاب و حرکتی که در عالم انجام می گیرد یک نفر به تنهایی نمی تواند کار را انجام داده و به سرانجام برساند.