دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲
اصولگرايان، از خود زني تا خود خوري

اصولگرايان؛ از خود زني تا خود خوري

نگاهي به تابستان داغ سياسي 92 از پاستور تا بهشت

شكست اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري 92 قطعي بود؛ حتي اگر يك كانديداي اصولگرا با برند اصولگرايي و حمايت اصول گرايان به رياست جمهوري مي رسيد! شكست اصول گرايان نه در روز 25 خرداد و پس از اعلام نتايج انتخابات كه خيلي زودتر، يعني از آن زماني محرز شد كه شكل گيري شاخه هاي جديد و به ويژه گروه هاي تند رو ، وحدت را در جريان اصيل انقلاب اسلامي از بين برد و عناصر اصلي اين جريان را در مقابل هم قرار داد.در اين شرايط حتي اگر يك اصول گرا به رياست جمهوري مي رسيد ديگران به جاي حمايت و همراهي، هر روز مانعي بر سر راهش مي تراشيدند و در اين شرايط كه كشور به شدت نياز به كار و رفع مشكلات دارد مردم را رنجورتر و در نتيجه محبوبيت جريان اصولگرايي را بسيار كم تر مي كردند.

قبل از انتخابات رياست جمهوري نصيحت ها و توصيه هاي تعدادي از بزرگان اصولگرا مبني بر ضرورت اتحاد و انسجام اصولگرايان بر گوش خيلي از مدعيان اصولگرايي و حتي خواص اين جريان سياسي ننشست و كار را به جايي رساند كه در مناظره سوم، دقيقا در شرايطي كه دو كانديداي جريان مقابل مسيري هم سو را در مباحث پي گرفته بودند نمايندگان اصولگرا هم فكران خود را مورد هجمه هاي بعضا صحيح قرار دادند و در اين بين تنها كسي كه مسير اصولگرايي را به درستي طي كرد حداد عادل بود.

اما تصور كنيد اگر شرايط چنين نبود و اعتلاف 3 نفره اصول گرايان به عنوان چكيده اي از نيروهاي كارآمد و مقبول در ميان مردم، همان طور كه با جملات محكم اعضايش در تاكيد بر پايبندي به اعتلاف شروع شد، ادامه ميافت و طبق وعده از ميان قاليباف، ولايتي و حداد عادل فردي كه بيشترين كارآمدي و مقبوليت را داشت به عنوان نماينده اصول گرايان در انتخابات رياست جمهوري معرفي مي شد و همه از او حمايت مي كردند، چه اتفاقي مي افتد. در اين صورت فرقي نداشت كه جليلي هم وارد گود بشود يا نشود. 

ولي آنچه در آن روزها اتفاق افتاد رويه اي ديگر را رقم زد و خوشبختانه به پيروزي جريان مقابل منتهي شد و خطر تشكيل دولتي اصول گرا و متفرق را از اين جريان دور كرد.

آن خود زني ها در جريان تبليغات انتخاباتي كه البته ريشه در اتفاقات سال هاي قبل از آن داشت، بعد از انتخابات نتيجه اي جز خود خوري براي نيروهاي حزب اللهي و تمام علاقه مندان به نظام اسلامي در جرگه اصولگرايان نداشت. البته عده اي در اين شرايط رويه اي غلط تر را پي گرفتند و خواستند اين شكست را به پيروزي تعبير كنند و تمام اشتباهات قبل را فراموش كنند.در اين شرايط اما آيت الله مهدوي كني تحليلي بسيار دقيق ارائه دادند و فرمودند :‹ اصلاح طبلان در اين انتخابات پيروزي دل چسبي كسب نكردند، اما اصول گرايان شكست مفتضحانه اي خوردند.›

بعد از گذشت چند روز و با شروع تابستان داغ سياست در سال 92 كه آبستن اتفاقات مهمي هم چون شكل گيري دولت و انتخاب شهردار تهران بود، عقلاي اصولگرا اشتباهات قبل خود را اصلاح كردند و تا حدي در مسير وحدت گام برداشتند.اين تدبير، هم سويي و همراهي دقيقا همان حلقه گم شده اصولگرايان در انتخابات بود كه شكست را براي آن ها به ارمغان آورد.

انتخاب 3 وزير اصولگرا در دولتي كه با حمايت اصلاح طلبان بر سر كار آمده بود اولين ثمره اين اتحاد بود.هرچند در اين موضوع رفتار فراجناحي رئيس جمهور هم تاثير به سزايي داشت.اما بعد از انتخاب وزرا آنجايي اين وحدت ثمره خود را به وضوح نشان داد كه نام دكتر قاليباف از دل شوراي شهري كه رياستش را مسجد جامعي اصلاح طلب بر عهده داشت و حد اقل نيمي از اعضايش را اصلاح طلبان تشكيل مي دادند به عنوان شهردار پايتخت خارج شد و روياي ‹ديروز پاستور، امروز بهشت، فردا بهارستان› اصلاح طلبان را بر باد داد.

حالا كم تر از دو سال زمان باقي مانده تا انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان.اين بار برخلاف دوره قبل رقابت نه ميان اصولگرايان در قدرت كه ميان اصولگران و اصلاح طلبان است.بايد ديد در اين شرايط بازهم اصولگرايان استراتژي خود زني منتهي به خود خوري را پي مي گيرند يا با تدبيري ديگر و بهتر پا به عرصه رقابت مي گذارند....

پ.ن

اين مطلب در الف

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 12:31 | | لينک به اين مطلب